منابع حکومتی قبلا به رسانههای افغانستان میگفتند که هیات حکومت با دستهای پر به نشست بروکسل میرود.
همه این سوال را از خود میپرسیدند که از نشست وارسا به اینسو، حکومت وحدت ملی چه کارهایی کرده است که اکنون منابع آن، سخن از دست پر میزنند؟
آقای اکلیل حکیمی، وزیر مالیه حکومت، این دست پر را در پارلمان توضیح داد: پنج سند و چهار طرح مهم. این طرحها شامل پیشنویس برنامه ملی میثاق شهروندی، برنامه ملی توانمندسازی اقتصادی زنان، برنامه ملی شهری و برنامه ملی توسعه زیربنایی میشود. این برنامهها بخش زیربناسازی، عرضه خدمات اساسی در روستاها و شهرها، تهیه مسکن و اداره شهری را زیر پوشش قرار میدهد.
با این حساب، حکومت میخواهد به کشورهای کمککننده نشان دهد که برای حکومتداری و ارایه خدمات برنامه دارد و با آن تحولات و اصلاحات مورد نظر را در کشور عملی میسازد.
این موضوع از آن جهت برای غربیها جذابیت دارد که بیبرنامهگی در حکومت افغانستان باعث هدر رفتن منابع و پراگندگی کمکهای بینالمللی و صرف آن روی پروژهها و برنامههای غیرضروری شده است. همچنان، در ذهنیت غربی، آدم برنامهدار، فرد جدیای است که میداند چه کار کند، راهش مشخص است و در نهایت میتوان دستاوردهایش را سنجید و مشخص ساخت.
ما نیز ظاهرا از این که حکومت برنامهها و استراتژیهای اساسی خود را تعیین و تبیین کرده است، نباید در پوست بگنجیم. بیبرنامهگی و روزمرهگی حکومت بارها در رسانهها مورد انتقاد قرار گرفته است.
آقای غنی از زمان رویکارآمدناش میخواهد نشان دهد که آدم جدی و با برنامهای است. اما همانقدر که موضوع بیبرنامهگی ضعف جدی برای حکومت افغانستان به حساب میآید به همین ترتیب عدم نظارت و پاسخگویی حکومت در برابر مردم به خاطر وعدههای عملی نشدهاش هم مهم است. به هر حال نزدیک به دوسال است که آقای غنی هنوز وعدههای انتخاباتی خود را تکرار میکند، اما بی آنکه موفقیت ملموسی در راستای تطبیق وعدههای مذکور به دست آورده باشد، جو مساعدی نسبت به خود خلق کرده است. ولی واقعیت این است که دوسیه وعدههای عملینشده آقای غنی قطور است.
از این رو، هر قدر که حکومت در روی کاغذ طرحهای خود را مینویسد و برای منابع تمویلکننده ارایه میکند، به همان اندازه باید نظارت لازم نهادی و عمومی، بهخصوص از سوی رسانهها، بالای اجراات حکومت صورت بگیرد، چیزی که تا حال وجود نداشته است. به گزارش سایت خبرنامه، مثلا آقای حکیمی در پارلمان افغانستان مدعی شد که حکومت افغانستان و جامعه جهانی در سال ۲۰۱۵، روی اجرای ۳۹ مورد تعهد دوجانبه تا پایان سال ۲۰۱۶ به عنوان پیششرط مرحله جدید کمکهای جامعه جهانی توافق کرده بودند که ۳۰ مورد آن تعهد حکومت افغانستان و ۹ مورد دیگر تعهد جامعه جهانی بوده است. حکومت افغانستان توانسته تا کنون ۲۰ تا از آن ۳۰ مورد را انجام دهد و تا پایان سال جاری میلادی قرار است ۱۰ مورد دیگر این تعهدات نیز از سوی افغانستان برآورده شود.
خوب، سوال ما این است که چرا حکومت اطلاعرسانی شفاف در مورد اجرای تعهدات کنفرانس وارسا نمیکند؟ بدون شک، اجرای ۲۰ مورد تعهد از کنفرانس فوق در ظرف یک سال دستآوردی چشمگیر برای حکومت وحدت ملی به حساب میآید. اما ارگ که اخبار و عکسهای متعدد جلسات روزمره رییسجمهور را در سایت و صفحه فیسبوک خود میگذارد و کنفرانسهای خبری متعدد برگزار میکند، چرا در مورد اجرای تعهدات مذکور اطلاعات و بحثی را انتشار نمیدهد؟ نه در سایت وزارت مالیه و نه در سایت ارگ، بخش معلوماتیای را در باره اجراات حکومت در قبال تعهداتش در کنفرانس وارسا نمیبینیم. به همین خاطر وقتی آقای حکیمی سخن از اجرای ۲۰ مورد از تعهدات پذیرفتهشده حکومت در کنفرانس وارسا میزند، ما پس کله خود را خاریده و با ناباوری میگوییم که چرا حکومت افکارعامه را در جریان این اجراات نمیگذارد؟
البته، این مشکل تنها از ارگ نیست، رسانههای افغانستان بیشتر در این ارتباط مقصراند. ما به سختی میتوانیم گزارش تحقیقی و یادداشت مهمی را در باره کنفرانس وارسا و اجراات حکومت پیدا کنیم. از این رو، برای آقای اکلیل حکیمی ساده است که در رسانهها اعلام کند که حکومت، قسمت اعظم تعهدات خود در کنفرانس وارسا را اجرا کرده است. چون میداند که دیپلماتهای غربی به خاطر تشریفات دیپلماتیک و حساسیت روابط دوجانبه در ارتباط به اظهارات وزیر مالیه ابراز نظر نمیکنند و رسانههای افغانستان هم دقت و پیگیری لازم جهت به پرسشکشیدن وزیر مالیه در ارتباط به اظهاراتش را ندارند.
اگر حکومت به صورت شفاف در مورد اجرااتش صحبت کند، برخوردهای توام با بدگمانی با اظهارات مقامات دولتی صورت نخواهد گرفت. همه میخواهند که حکومتی بر اساس استراتژیها و برنامههای مشخص کار کند، ولی اگر حکومت به وعدههای قبلش عمل نکند و یا در صدد مخفیکاری و بزرگنمایی کارهای کوچک و یا حتا نکردهاش باشد، در آن صورت افکار عامه اعتماد خود را به اظهارات مقامات دولتی از دست میدهد؛ حتا اگر این اظهارات با آمار و ارقام و ذکر عنوان گزارشهای پرطمطراق باشد.
در گذشته هم حکومت، به ویژه جناح تکنوکراتش، خیلی زیاد روی کلماتی چون «پلان» و «استراتژی» و…. مانور میرفت، آمار و ارقام مختلف برای کارکردهای خود ارایه میکرد و به زبان انگلیسی و با ادبیات «دونر پسند» حرف میزد. اما موارد بسیاری را دیدیم که در پس آن ارقام چه فسادها و کم کاریهایی نهفته بوده است. آیا رسوایی مکتبهای خیالی در وزارت معارف یادمان است؟ آیا سخنرانیهای پر آمار و ارقام آقای وردک یادمان است؟
در پایان میخواهم بگویم که آقای اکلیل حکیمی همان شگرد آشنا را به کار برده است: ما برای کار و تحول سند و برنامه داریم! اما من میخواهم بگویم که آقای فاروق وردک و اتمر نیز برای تحول معارف، استراتژیهای کلان با مشاورین چند ده هزار دالری داشتند. بنا برای حکومت آقای غنی بهتر است که اعتماد از دسترفته مردم نسبت به کارایی حکومتی را با عمل به تعهداتش احیا سازد تا با ادبیات خارجیپسند و دونرمحور.
چهارشنبه ۳۱ سنبله ۱۳۹۵ – حمید خاوری
منبع : هشت صبح