خانه / سیاست / تحلیل ها و دیدگاه ها / شکل‌گیری داعش در افغانستان

شکل‌گیری داعش در افغانستان

به اذعان برخی فرماندهان نظامی افغانستان نزدیک به ۵۰۰۰ نیروی طالبان در این کشور به داعش پیوسته‌اند. به این تعداد باید حدود ۳۰۰۰ نیروی تاجیک، چچنی و ازبک افغانی را نیز در مناطق شمالی افغانستان اضافه کرد، آماری که رسانه‌های روسی ایتارتاس و اسپوتینک نیز آنرا تأیید کرده‌اند.

گروه تروریستی داعش پس از شکستهای پی در پی سنگین در سوریه و عراق و از طرفی برای انحراف افکار عمومی و جلوگیری از قبول شکست در عملیات‌های میدانی، تلاش برای نفوذ و جذب گروه‌ها و سازمانهای تروریستی در آسیا و بازآفرینی خود را در مناطق مختلف این قاره به مانند قاره آفریقا آغاز کرده است، پروژه‌ای که مانند دیگر سیاست‌های منطقه‌ای این گروه، با حمایت برخی کشورهای منطقه‌ای و غرب کلید زده شده است.
با کمی تأمل نسبت به کانون شکل‌گیری برخی ناآرامی‌ها و نگرانی‌های موجود در مناطق مختلف درگیر با حامیان این گروه تروریستی در جنوب شرق آسیا، هند، پاکستان، افغانستان، آسیای مرکزی، سین کیانگ چین، قفقاز و قفقاز شمالی (روسیه)، می‌توان به حمایت هدفمند از ایجاد و فعالیت شاخه‌هایی از این گروه تروریستی در آن مناطق توسط کشورهای حامی داعش پی برد.
می‌توان این رویکرد را با توجه به شکل‌گیری ائتلافها، اتحادها، و تشدید رقابت‌های اخیر منطقه‌ای تأثیرپذیر از ناآرامی‌های سوریه، عراق، یمن و لبنان به همراه رقابت قدرت‌های بزرگ جهانی، عرصه و میدانی جدید برای فشار بیشتر و تهدید گسترده‌تر منافع کشورهایی دانست که با اهداف سلطه طلبانه آمریکا، غرب و متحدان منطقه‌ای آنان در تضادند.

شکل‌گیری داعش در افغانستان
گروه تروریستی داعش برای اولین بار در حمل ۹۴ و با حمله به یک پوسته پولیس در ولایت فراه و کشتن پنج پولیس این منطقه، اعلام موجودیت کرد.
هرچند تا مدتها منابع رسمی و سیاسی افغانستان از انجام این اقدامات و نسبت دادن آن به گروه تروریستی طالبان سخن به زبان می‌آوردند و حاضر به پذیرش واقعیت حضور داعش در این کشور نبودند اما صدور بیانیه‌هایی از طرف داعش مبنی بر پذیرفتن مسئولیت اقداماتی در برخی مناطق افغانستان، دولت را مجبور به پذیرش این واقعیت کرد. یکی از مهمترین دلایل شکل‌گیری داعش در افغانستان، مرگ مشکوک ملا محمد عمر، سرکرده طالبان و ایجاد دو دستگی به‌ویژه در زمینه جانشینی او میان این گروه تروریستی و تجزیه آن و سپس روی آوردن شماری از فرماندهان و اعضای آن با حمایت برخی کشورها در قالب شاخه جدید داعش در افغانستان است.
این سیاست منشأ اقداماتی دیگر از طرف داعش در خاک افغانستان و اقدام به جذب نیروهای جدید و حملاتی کاملاً سازمان یافته تر از طالبان در این کشور بود. ورود و ظهور داعش در افغانستان به نوعی ورود به قلمرو گروه طالبان محسوب می‌شود و لذا شکل گیری درگیریها بین این دو گروه تروریستی چندان دور از ذهن به نظر نمی‌رسید.
به اذعان برخی فرماندهان نظامی افغانستان نزدیک به ۵۰۰۰ نیروی طالبان در این کشور به داعش پیوسته‌اند. به این تعداد باید حدود ۳۰۰۰ نیروی تاجیک، چچنی و ازبک افغانی را نیز در مناطق شمالی افغانستان اضافه کرد، آماری که رسانه‌های روسی ایتارتاس و اسپوتینک نیز آنرا تأیید کرده‌اند.
این عناصر با اتحاد و محوریت گروه افراطی حرکت اسلامی ازبکستان در شمال افغانستان و هماهنگی این گروه با داعش، می‌توانند با توجه به مرزهای گسترده زمینی مشترک سه کشور آسیای مرکزی یعنی تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان با افغانستان، تهدید این مناطق به بهانه ایجاد خلافت موسوم به خراسان را به دنبال داشته باشد، پدیده‌ای که «ولادیمیر پوتین»، رئیس جمهوری روسیه و برخی سران سیاسی و امنیتی افغانستان از جمله جنرال «عبدالرشید دوستم»، معاون اول رئیس جمهوری افغانستان، آنرا تهدیدی بسیار خطرناک برای افغانستان و کل منطقه به شمار آورده‌اند.
این گروه تروریستی همزمان با طالبان و دولت مرکزی افغانستان در جنگ است اما عمده درگیریهای داعش فعلاً با گروه طالبان در برخی ولایتهای جنوبی، شرقی و به تازگی مناطق شمالی افغانستان یعنی ولایات فاریاب، جوزجان، سرپل، بدخشان و قندوز است. شدت این درگیریها پس از آن روی داد که ابوبکر البغدادی، سرکرده داعش فرمانده طالبان را جنگجویی احمق و بی سواد خطاب کرد.
این امر به مذاق هواداران و گروه طالبان خوش نیامد و درگیریهای متعددی در مناطق مختلف افغانستان را به دنبال داشت. عبدالقادر واحدی معروف به ابوابراهیم خراسانی، سخنگوی داعش در افغانستان هدف داعش در این کشور را از میان برداشتن طالبان عنوان کرده است، سیاستی که به زعم آنان می‌تواند از برخورد قاطعانه و سخت ارتش افغانستان و نیروهای ائتلاف غربی به رهبری آمریکا علیه آنان بکاهد.
این گروه با توجه به تجارب جنگی داعش در عراق و سوریه، نمی‌خواهد در این وضعیت که هنوز در مرحله تبلیغ و جذب نیرو در افغانستان و منطقه به سر می‌برد، وارد جنگی فراگیر با دولت و ارتش افغانستان شود، جنگی که با توجه به ایدئولوژی داعش مبنی بر ایجاد خلافت اسلامی که لازمه تحقق آن شکست دولتها و تصرف سرزمینهاست، در آینده اجتناب ناپذیر خواهد بود.
این گروه در ولایت شمالی قندوز هم طرفدارانی دارد که بیشتر در «دشت ارچی» و «چهاردره» این ولایت ساکن هستند اما بیشترین حضور داعش در افغانستان در جنوب شرقی این کشور یعنی ولایت ننگرهار است. گروه تروریستی داعش این منطقه را پایتخت ولایت و خلافت خراسان بزرگ اعلام کرده است.
«سلیم قندوزی»، والی ننگرهار از ارائه کمکهای مالی وهابیون سعودی و برخی وزرای کشور ترکیه به او برای ایجاد مدارس دینی در این ولایت سخن گفته است، امری که با در نظر گرفتن حمایت برخی کشورها از ایجاد رادیو داعش موسوم به صدای خلافت در این ولایت، با توجه به حضور گسترده عناصر داعش در این منطقه از افغانستان، گمانه زنی دربارهٔ هدفمند بودن شکل‌گیری، گسترش و تقویت این گروه تروریستی را این بار در افغانستان و در ادامه به دیگر مناطق از جمله آسیای مرکزی، از طرف حامیان همیشگی گروه‌های تروریستی و بخصوص داعش، تقویت می‌کند. در این میان نکته قابل تأمل اینکه، حملات هوایی پراکنده آمریکا به برخی مناطق تحت کنترل داعش در افغانستان را می‌توان صرفاً اقدامهایی تبلیغاتی و مشابه سیاستهای آنان در قبال این گروه تروریستی در عراق و سوریه به شمار آورد، سیاستی که بیش از آنکه تهدیدی واقعی برای نابودی این گروه محسوب شود، ابزاری برای تهیه خوراک رسانه‌های غربی و عربی برای نشان دادن جدیت آمریکا در رهبری مبارزه با تروریسم در جهان به شمار می‌رود.
اما از سوی دیگر در هفته‌ها و ماه‌های اخیر ارتش و نیروی هوایی افغانستان در عملیات علیه داعش در شرق افغانستان و بخصوص در منطقه آچین ولایت ننگرهار با کشتن ده‌ها نفر از اعضای این گروه تروریستی، ضربات سختی بر پیکره داعش وارد کرده‌اند، رویکردی که نشان از عزم کابل برای در هم کوبیدن تروریسم، علیرغم حمایت برخی دولتها از ادامه بحران و ناامنی در این کشور دارد.
این گروه همچنین با حملات پراکنده و ترور هدفمند شهروندان هزاره افغانستان که بخش عمده‌ای از شیعیان این کشور را تشکیل می‌دهند در صدد جذب و حمایت اقوام پشتون در مناطق مختلف افغانستان است.
سیاست شیعه ستیزی داعش در افغانستان به مانند عراق، سوریه و حتی آفریقا، بخشی از ساختارهای ایدئولوژیک این گروه تروریستی را تشکیل می‌دهد این رویکرد اهداف خارجی برخی دولتها از تشکیل این گروه تروریستی در افغانستان و نزدیک مرزهای شرقی ایران را به خوبی نشان می‌دهد، پروژه‌ای که پیشینه آن در سالهای اخیر توسط برخی کشورهای غربی، رژیم صهیونیستی و آل سعود با سازماندهی و حمایت از برخی گروه‌های تروریستی از جمله گروه تروریستی «جندالله» و سرکرده معدوم آن یعنی «عبدالمالک ریگی»، در جنوب شرقی ایران و در مرزهای پاکستان کلید زده شد.
داعش در افغانستان برای به دست آوردن منابع مالی همچون طالبان درصدد تصرف سرزمینهایی برای استفاده از کشت خشخاش و صدور مواد مخدر به دیگر کشورهاست. علاوه بر آن قطع درختان جنگلها عمدتاً در مناطق آچین و نازیان ولایت ننگرهار و فروش چوب آنها در داخل و خارج افغانستان نیز بخش دیگری از منابع درآمدی این گروه در کنار کمکهای آشکار و پنهان داخلی و خارجی از آنها را تشکیل می‌دهد.
-علیرضا امیری، روزنامه اطلاعات، سه شنبه ۳۱ حمل ۱۳۹۵

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*