از بهار طبیعت تا بهار دل
لطف شیر و انگبین عکس دل است
هر خوشی را آن خوش از دل حاصلست
پس بود دل جوهر و عالم عرض
سایهی دل کی بود دل را غرض
(مثنوی، ۳/۲۲۶۵-۲۲۶۶).
طبعیت با ماهیت تکاملی خویش هماره از کهنه به نو می رسد. دراین تحول تکاملی هر آنچه کهنه و فرسوده است، با چهره ی نو ودرخشان بدن نمای می کند. این سیر، قهری و اجباری است، اراده ی است که در دل طبیعت وجود دارد.
آدمیان با تفسیر از تحول وتبدُل طبیعت می تواند به آن شریک گردد، روح و روان خویش را متحول کند. سیاهی ها و پلیدیهای که از گذشته به مغز و دل اانسان خانه کرده است همه را نا بود کند. بذری از مائده های صلح و سلام به صفحه ی دل و دماغ بیکارد، چشم دل را روشن کند، افق دیگری به زندگی بگشاید که در آن کرامت انسان در محوریت زندگی قرار گیرد.
با پذیرش این باور که نطفه ای شادکامی و تلخکامی نخستین بار به افکار آدمی منعقد می گردد. پس از آن در رفتار و گفتار به ثمر می نشیند، می توان گفت که با خصیصه ها ی مانند تاریک اندیشی، تعصب، هیچ فردی و ملتی زندگی نیک فرجام را تجربه نخواهد کرد. این امور نه تنها در زهدان ذهن بسته نمی گردد که از آن تغذیه می شود، پس باید همیشه طراوت قلب را نگهداشت، از عوامول فاسد کننده آن را محافظت کرد.
بنابراین، ریشه های سال نیکو را بایستی در قلب ایجاد کرد، سرسبزی که به زندگی عطربوی از صمیمت و انسان دوستی را بوجود می آورد. هر فردی اگر این تعهد را دهد که هر چیزی رنج آور را نخست در خودش نابود کند، دیگر چیزی به نام بدیها و هنجاریها به زندگی ما سایه نمی افکند. این گفته ی مشهور از حکیم است که گفت« صلح و دوستی، در قلب می روید نه به خاک»
در سخنان حضرت علی هم آمده است، «هر روزیکه انسان در آن گناهی مرتکب نه شود برای او عید است» عمل و رفتار های که چسم و روح انسان را فاسد می کند گناه شمرده می شود. با توجه به این معنا دروغ، تهمت، تعصب، برتری طلبی نیرنگ و انتقام عوامل فاسد کننده است. برای اینکه این اوصاف مانع رشد استعداد اخلاقی انسان می گردد، زندگی را به پوچی و نیستی می برد.
سال نو برای همه دوستان مبارک، و امید نیک سرانجام برای همه آدمیان
ناصر سعادت نیا
فرهنگستان
اول حمل ۱۳۹۷