روز جهانی معلم مبارک باد .
پنجم اكتبر روز جهاني معلم است و این روز به ابتكار يونسكو به هدف توجه به جايگاه و نقش معلم نامگذاري شده است و ملل متحد نيز با پذيرش تعهدات نسبت به اين روز خجسته ، همه ساله برنامههايي را به منظور گراميداشت اين روز در كشورها مختلف جهان سازماندهی می نماید .
«سازمان آموزشي، علمي و فرهنگي ملل متحد» يونسكو نام دارد
كلمه يونسكو مركب از شش حرف لاتين است (U.N.E.S.C.O) كه هر حرف نشانه يكي از كلمات تشكيلدهنده نام اين سازمان است .
یونسکو پس از پايان جنگ جهاني دوم ، در سال ١٩٤٥ ميلادي ، با اين استدلال كه جنگها نخست در ذهن بشر شكل ميگيرند ، پس دفاع از صلح نيز بايد از ذهن بشر آغاز کردد.
در چهل و چهارمين اجلاس وزراي آموزش و پرورش جهان كه از تاريخ ٣ تا ٨ اكتبر سال ١٩٩٤ در شهر ژنو برگزار شد ، فدريكو مايور مديركل یونسکو پيشنهاد نمود كه مجمع روزي را به نام روز معلم اعلام نماید و اين پيشنهاد از سوي مجمع تصويب گردید.
در اين مجمع ٧٠ وزير ، ٢٧ معاون وزير و ٣٨ ناظر از ١٣٥ كشور جهان حضور داشتند .
طرح اين پيشنهاد از سوي فدريكو مايور را ميتوان چرخشي در ديدگاههاي يونسكو نسبت به آموزش و پرورش دانست. تا قبل از اين اجلاس مشكلات آموزش و پرورش را ناشي از كمبود سرمايهگذاري در امورفيزيكي مانند ساختمان مدرسه ميدانستند اما با بحثهايي كه در اجلاس ٤٤ صورت گرفت اين نظر تقويت شد كه براي بالا بردن كيفيت آموزش بايد كيفيت كار و زندگي معلمان ارتقا يابد و معلم از جايگاه اجتماعي مناسبي در جامعه برخوردار شود.
در آن زمان يونسكو “ايجاد شرايط مناسب كار و زندگي براي معلمان و تقويت اميد و اعتماد در ميان آنها ” را به كشورهاي عضو توصیه نمود. براساس آمارهاي يونسكو يكسوم از جمعيت ٧٠ ميليوني معلمان جهان زير خط فقر زندگي ميكنند. سطح زندگي و رفاه معلمان در كشورهاي در حال توسعه سال به سال كاهش مييابد و جاذبههاي شغل معلمي براي جوانان جوياي كار كمتر شده است.
سطح زنده گی و ميزان حقوق معلمان در کشور های مختلف جهان تفاوت فاحش دارد .
مسلک معلمي در كشورهاي پیشرفته ، اگر يكي از پول سازترين شغلها نباشد ، دستكم درآمد قابل توجهي را نصيب فعالان حوزه آموزش و پرورش مينماید .
ايالات متحده آمریکا ، آلمان، انگليستان ، استراليا، جاپان، كوریا و حتي قطر در آسيا به معلما ن خود ، حقوقهاي چشمگيري ميپردازند. به طور كلي آمارهاي جهاني نشان ميدهد که ايالات متحده, ژاپن، آلمان، كره جنوبي و سوييس جزو كشورهايي هستند كه بيشترين حقوق را به معلمان خود مي پردازند.
براي نمونه ميانگين درآمد يك معلم در سوييس طي يك سال معادل ۵۸ هزار و ۵۲۰ دالر است .
درآمد سالانه معلمان درآلمان نيز ۴۸ هزار و ۸۰۰ دالر و در جاپان ۴۵۵ هزار و ۱۵ دالر می باشد .
درآمد يك معلم در كوریای جنوبي ۲۴۲ درصد سرانه توليد ناخالص ملي ، در آلمان ۱۸۰ درصد و در جاپان ۱۶۰ درصد سرانه توليد ناخالص مليمی باشد . با اين اوصاف معلمها در كشورهاي پيشرفته از جايگاه و درآمد مناسبي نسبت به مشاغل ديگر بهرهمند هستند.
درآمد يك معلم در انگلستان ۱۱۴ درصد درآمد يك فعال صنعتي است. همين مقايسه در هالیند معادل ۱۷۷ درصد، در كانادا۱۶۳ درصد و در جاپان ۱۸۵ درصد است.
البته این کشور ها ، با پرداخت حقوقهاي بالا به معلمان سعي دارند تا براي بالا بردن كيفيت آموزش ، كيفيت كار و سطح زندگي معلمان را ارتقا دهند و معلم را در جايگاه اجتماعي مناسبي در جامعه قرار دهند .
و اما معلم افغانستان در چه حال و هوا زنده گی مینماید :
در حال حاضر در حدود ١١،٥ میلیون دانش آموز به تحصیل اشتغال دارند که ٤،٥ میلیون از آنها دختر هستند و توسط ٢١٧ هزار معلم تدریس می شوند.
با آن که رشد و توسعه آموزش و پرورش از شعارهای دولت و جامعه جهانی در چند سال اخير بوده است، اما به به وضعيت شغلي معلمان توجه لازم صورت نگرفته است .
گرچه وزارت معارف افغانستان با تطبيق برنامه رتب معاشات، به حقوق شماری از معلمین افزوده است، اما معلمان این رقم را ناکافی دانسته، می گویند که تغییرات اندک در معاش آن ها نمی تواند مشکلات اقتصادی شان را به شکل بنیادی حل نماید .
این در حالیست که ، وزارت معارف افغانستان ازدیاد در حقوق و معاش معلمان را بی سابقه اعلان نموده است .
اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان در آغاز دوره ریاست جمهوری اش به معلمان وعده داده بود که “طی شش ماه آینده به هر معلمی یک قطعه زمین جهت احداث خانه اختصاص خواهد داد “، همچنین وی در مراسم روز معلم در سال ١٣٩٣، وعده داد تا امتیازهای منطقهای معلمان در بودجهی سال ٩٤گنجانده و عملی شود،وی تأکید کرده بود که در مورد آموزگاران شوخی ندارد.” اما بعد از گذشت چند سال تا کنون این وعده های رئیس جمهور عملی نشده است.
به استناد به آمار خود حکومت افغانستان بیش از ٢١٧ هزار معلم در افغاستان مشغول به کار هستند که حقوق ماهانه یک معلم در این کشور ٦ تا ١٠ هزار افغانی (معادل ٢٠٠ دالر) در یک ماه است.
امتیازات منطقه ای مورد نظر “اشرف غنی” نیاز به بودجه ٨٨٠ میلیون افغانی دارد که هنوز اقدامی در این مورد به اجرا درنیامده است وکماکان بخش بزرگی از این آموزگاران با وضعیت بد اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند، به نحوی که بیشتر آنان پس از اتمام مدرسه و در اوقات فراغت جهت تأمین هزینه زندگی خود و خانواده ناچارند به شغل دومی رو بیاورند.
دیده میشود که وعده های میان خالی مسوولین امور در رابطه به ” رشد و توسعه آموزش و پرورش و ارتقای سطح زنده گی معلمان ” در افغانستان صرف شعارهای دولتی بوده و در جریان دو دهه زمامداری دولت و جامعه جهانی نتوانسته اند و شاید هم نخواسته اند ، در زنده گی مشعل داران علم و معرفت ، تغیر بنیادی وارد نمایند و آن ها را در جایگاه بلند تر و مناسب تر اجتماعی قرار دهند .
فرهنگستان
پنجم اکتوبر ۲۰۱۷