خانه / خانواده / زنان / بیست‌وپنج سال عمر یک زن در زندان برادرش

بیست‌وپنج سال عمر یک زن در زندان برادرش

کابل/۳میزان/فرهنگستان
نیک‌بخت، زنی که ۲۵ سال پیش در دور اول حاکمیت طالبان توسط برادرش در یک اتاق تنگ و تاریک زندانی شد و در دور دوم این حاکمیت، پس از اطلاع همسایه‌ها از این بند نجات یافته است.
همسایه‌های نیکبخت ۵۰ ساله می‌گویند که کودکان هنگام بازی در خانه این زن، دریافتند که در آنجا زن دیوانه‌ای است، اما پس از جست‌وجو مشخص شد که وی از سوی برادرانش زندانی شده است.
نیکبخت نیمی از عمر ۵۰ ساله‌اش را در اتاقی تاریک به مساحت حدود ده متر مربع در گوشه‌ای از چهار قلعه وزیر آباد کابل گذرانده، جایی‌که شبیه یک ویرانه است داخل اتاق پر از سنگ و زباله است. تقریبا تمام سقف با تار عنکبوت پوشیده شده است.
بوی شدید اطراف اتاق، جایی که انبوهی از ضایعات غذا و مدفوع در آن قرار دارد، به محض ورود به چشم می‌خورد.
از سوی دیگر، خانواده نیکبخت در کاسه‌ای کثیف از سوراخ زیر پنجره اتاق به او غذا می‌دادند که و سال‌هاست دوش نگرفته و با همان لباس زندگی می‌کرده است.
خادم حسین حسینی، باشنده محل می‌گوید: «بچه‌هایی که به این خانه آمدند می‌گفتند اینجا «دیوانه‌ای»هست، ما آمدیم و از نزدیک دیدیم که «دیوانه» نیست، او زندانی است و به مقامات منطقه اطلاع دادیم.»
طالبان چهار برادر نیکبخت را بازداشت کرده‌اند.
خادم حسین حسینی باشنده محل در ادامه گفت: «برادرانش همراه مردم زیاد رفت و آمد نمی‌کردند و می‌گفتند که در اینجا یک دیوانه است و به وطن انتقالش داده‌ایم.»
اکنون نیکبخت در شفاخانه وزیر محمد اکبر خان زیر مراقبت‌های صحی به سر می‌برد.
رویا بهزاد، پزشک در شفاخانه وزیر محمد اکبرخان کابل می‌گوید: «روز اول که آمد حواسش نبود و نمی‌توانست حرف بزند. حالا وضعیت‌اش خوب شده و می‌تواند حرف بزند، غذا بخورد و بنشیند.»
برادر نیکبخت گفته است که سال‌ها پیش خواهرش پس از جدایی از شوهرش به خانه او پناه آورده است.
همسایه‌ها اما می‌گویند که غلام سخی یکی از برادران نیکبخت با زندانی کردن او، خواسته است که انتقام جدایی او را از شوهرش بگیرد.
هرچند، خشونت‌های خانوادگی در افغانستان یکی رایج‌ترین و عام‌ترین انواع خشونت علیه زنان است، اما مصیبت‌های را که نیک‌بخت تجربه کرده، تکان دهنده است.
خبرنگار فرهنگستان از کابل
سمیع‌صدیقی

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*