خانه / سیاست / تحلیل ها و دیدگاه ها / استراتژی جدید ایالات متحده‌ی امریکا در قبال افغانستان : فرصت‌ها و چالش‌ها

استراتژی جدید ایالات متحده‌ی امریکا در قبال افغانستان : فرصت‌ها و چالش‌ها

استراتژی جدید ایالات متحده‌ی امریکا در قبال افغانستان: فرصت‌ها و چالش‌ها

دونالد ترمپ رییس‌جمهور ایالات متحده امریکا بعد از روزها انتظار شب سه‌شنبه، استراتژی جدید این کشور در قبال افغانستان و جنوب آسیا را رونما ساخت. هر چند در کابل نگرانی از چگونه‌گی موضع‌گیری امریکا در آینده‌ی افغانستان وجود داشت، اما اظهارات آقای ترمپ از این نگرانی‌ها کاسته و حکومت افغانستان را نسبت به آینده خوش‌بین ساخت.
استراتژی جدید امریکا برای افغانستان فرصت‌های جدید و نیز چالش‌هایی را به وجود خواهد آورد. ایفای نقش «انتظار و تماشا» برای حکومت افغانستان بهای سنگینی را در قبال خواهد داشت، از این رو انتظار می‌رود تا حاکمان افغانستان نقش فعال و پویایی را اختیار کنند تا از فرصت‌ها به درستی استفاده کرده و چالش‌ها را برطرف کنند.
این موضوع حیاتی است که حاکمان افغانستان محتوای استراتژی جدید امریکا را موشکافی کرده و برنامه‌های ملی و بین‌المللی خویش را در هم‌آهنگی با آن تنظیم کنند. روی این ملحوظ مناسب خواهد بود تا نکات آتی در استراتژی آقای ترمپ برای افغانستان مورد بررسی قرار گیرد:

سیاست مبتنی بر شرایط در مقابل سیاست مبتنی بر محدودیت زمانی:
به گفته‌ی آقای ترمپ، از این پس سیاست ایالات متحده‌ی در قبال افغانستان مبتنی بر شرایط و اوضاع این کشور بوده و میعاد زمانی، نمی‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ی موقف ایالات متحده‌ی امریکا برای افغانستان محسوب شود. این دیدگاه خواست همیشه‌ی حاکمان افغانستان از دوستان بین‌المللی به خصوص از ایالات متحده‌ی امریکا بوده است. رییس‌جمهور غنی در جلسه‌ی نشست ۲۰۱۵ وزیران دفاع ناتو در بروکسل «سیاست مبتنی بر شرایط نسبت به سیاست مبتنی بر زمان» را مطرح کرده و بر آن تأکید کرد. این دیدگاه ایالات متحده‌ی امریکا را می‌توان به عنوان یک برگ برنده برای حکومت افغانستان دانست.

از جانب دیگر این موقف ایالات متحده‌ی امریکا برای دشمنان مردم افغانستان به خصوص طالبان یک هشدار واضح است. از این پس طالبان دو گزینه بیشتر نخواهند داشت. یا به پروسه صلح می‌پیوندند و عضو اجتماع مدنی کشور می‌شوند، یا به کمک دوستان بین‌المللی افغانستان به مقاومت شدید و دوام‌دار این کشور مواجه شده و نابود خواهند شد.
به همین ترتیب این دیدگاه ایالات متحده‌ی امریکا برای حکومت افغانستان یک فرصت خوبی به وجود می‌آورد، تا از آینده این کشور به مردم خویش اطمینان داده و به ابهامات پاسخ دهد. حکومت افغانستان می‌تواند به مردم این کشور اطمینان خاطر از آینده را داده و از نگرانی‌های مردم نسبت به وخیم‌تر شدن اوضاع داخلی و به وجود‌آمدن انارشی بیشتر، بکاهد.
از جانب دیگر سرمایه‌گذاران داخلی با اطمینان بیشتر به سرمایه‌گذاری خود در کشور ادامه داده و چرخه‌ی اقتصادی و تجارتی افغانستان آسوده‌تر به گردش خویش ادامه خواهد داد.
حاکمان افغانستان می‌باید از این فرصت به درستی استفاده کنند و سیاست‌های مشخص ملی در عرصه‌هایی چون به وجود آوردن خطوط قرمز مشخص در مقابل طالبان، شرایط صلح و مصالحه، تعیین میعاد زمانی برای پروسه صلح و چگونه‌گی تعریف مشخص از تروریزم و طالبان به وجود آورند.

ملت‌سازی وظیفه‌ی افغان‌ها است
آقای ترمپ در استراتژی خود مسأله ملت‌سازی را به صورت کامل به افغان‌ها واگذار کرد و فعالیت‌های امریکا را محدود به مبارزه علیه تروریزم دانست. این موضوع از یک‌طرف برای حاکمان افغانستان یک فرصت خوب محسوب می‌شود، تا به دور از موجودیت ادارات موازی و اختلال وظایف، برنامه‌های مشخص و مؤثر حکومت‌داری خویش را ارایه کرده و تطبیق کنند. افغان‌ها اجتماع خود را بهتر از دیگران شناخته و نیازهای اجتماعی خود را بهتر درک می‌کنند. از این رو حکومت افغانستان می‌باید از همین حالا اقدامات عملی خویش را کلید بزند. در این راستا مسایلی چون تحقق قوانین، مبارزه علیه فساد، حکومت‌داری خوب، شفافیت و حساب‌دهی از اولویت‌های اساسی به شمار می‌روند.
از طرف دیگر این دیدگاه ایالات متحده‌ی امریکا، حکومت افغانستان را در برابر یک چالش و امتحان سخت قرار می‌دهد. ارایه‌ی خدمات اجتماعی به تمام نقاط کشور، اشتغال‌زایی و انکشاف اقتصادی، تأمین عدالت و به دست‌آوردن رضایت شهروندان مسوولیت‌های بزرگی است که تنها با برنامه‌ریزی دقیق و به کار‌گرفتن از یک سیستم مؤثر و کارا دست‌یافتنی است.

نقش بارز جنرالان فعال در صحنه
استراتژی جدید امریکا در قبال افغانستان و جنوب آسیا، دست فرماندهان جنگ این کشو در افغانستان را بازتر ساخته است. از این پس جنرالان فعال در میدان نبرد می‌توانند مطابق به شرایط افغانستان تقاضای خویش مبنی بر در اختیار قرار‌گرفتن امکانات بشری و اکمالاتی را مطرح کنند. در گذشته تفاوت دیدگاه میان جنرالان حاضر در صحنه و سیاست‌مداران بر تخت نشسته واشنگتن چالش عمده مبارزه علیه تروریزم در افغانستان شمرده می‌شد. تعدادی از تحلیل‌گران مسایل مبارزه علیه تروریزم و جنگ افغانستان نیز نامؤثریت تلاش‌های امریکا در افغانستان را به تفاوت این دیدگاه‌ها مرتبط می‌ساختند. با در نظر داشت تغییر در این سیاست، از این پس باید منتظر مؤثریت و نتیجه‌ی مثبت تلاش‌های جنرالان امریکایی در صحنه در افغانستان بود. این نکته را نیز نباید از یاد برد که حکومت افغانستان می‌باید فعالیت‌های مبارزه علیه تروریزم و ضد طالبانی‌اش را در هم‌آهنگی بیشتر با نیرو‌های بین‌المللی مستقر در افغانستان به پیش ببرد. این روزها شاهد تلفات غیر قابل قبول نیرو‌های امنیتی افغان در مقابل دشمنان این کشور می‌باشیم. ادامه این وضعیت نیرو‌های امنیتی کشور را ناتوان‌تر ساخته و روحیه‌ی جنگ در این نیرو‌ها را کاهش می‌دهد. حکومت افغانستان نیاز به بازنگری نحوه‌ی عملیات‌های خود در مقابل دشمن را داشته و هم‌چنان ضرورت به سنجش نیاز‌های نیرو‌های امنیتی افغانستان با در نظر داشت تغییر در شرایط جنگی کشور در مقابل داعش و طالبان حس‌شدنی است. سنجش درست از نیازهای امکاناتی- تدارکاتی نیرو‌های امنیتی افغان، و تقاضای حمایت مطابق به این سنجش، می‌تواند تلفات نیرو‌های امنیتی افغان را کاهش و مؤثریت عملیات آن‌ها در مقابل دشمن را افزایش دهد.

استفاده از ابزار‌های اقتصادی و دیپلوماتیک:
نکته قابل بحث دیگر در سخنان آقای ترمپ نسبت به استراتژی جدید این کشور برای افغانستان، بسیج ابزار‌های اقتصادی و دیپلوماتیک برای رسیدن به هدف صلح و ثبات در افغانستان بود. ابزار‌های اقتصادی و دیپلوماتیک فرصت خوبی برای حکومت افغانستان در تعامل و مذاکرات با کشور‌های منطقه به وجود می‌آورد. حکومت افغانستان می‌باید در هم‌آهنگی با این موقف ایالات متحده‌ی امریکا، کشور‌های منطقه را با سیاست‌های داخلی و منطقه‌ای خویش در قبال طالبان و تروریزم تشویق کند و اجماع منطقه‌ای در قبال مبارزه علیه ترویزم و طالبان را احیا کند.
در دو سال اخیر ما شاهد از بین‌رفتن اجماع منطقه‌ای در شیوه‌ی نگرش کشور‌های منطقه نسبت به طالبان می‌باشیم. ادامه این نگرش به سود افغانستان و آینده امنیت و ثبات منطقه نیست. انتظار می‌رود تا حکومت افغانستان با استفاده از دیپلوماسی فعال، و اتکا به حمایت بین‌المللی از این سیاست‌ها، کشور‌های منطقه را با سیاست‌های ملی خویش هم‌آهنگ سازد.

فشار بر پاکستان
حرف‌های آقای ترمپ در قبال پاکستان و موضع‌گیری مشخص در قبال این کشور، خواست چندین ساله حکومت و مردم افغانستان است. شواهد و دلایلی که نقش پاکستان در تمویل، پناه‌دادن و حمایت از تروریزم را آشکار می‌سازد به اندازه کافی وجود داشته و این امر از قبل ثابت شده و غیر قابل انکار است. معلوم می‌شود که ایالات متحده‌ی امریکا از تجارب گذشته‌ی خویش در تعامل با پاکستان آموخته و در نظر دارد تا سیاست‌های مؤثرتری در قبال این کشور در پیش بگیرد. در یک و نیم دهه‌ی اخیر، پاکستان از مالیات شهروندان امریکایی به بهانه‌ی مبارزه علیه تروریزم پول دریافت کرده، اما در عمل به تمویل طالبان و تروریزم پرداخته است.
این سیاست، هر چند دیرهنگام اتخاذ شده اما ایالات متحده‌ی امریکا می‌باید به صورت جدی و عملی نقطه‌ی پایان به سیاست‌های دوگانه‌ی پاکستان در قبال افغانستان و امریکا بگذارد. در این زمینه ابزار‌های مؤثر اقتصادی، سیاسی و دیپلوماتیک در اختیار ایالات متحده‌ی امریکا قرار دارد. از جانب دیگر در حال حاضر وابسته‌گی اکمالاتی نیرو‌های امریکایی در افغانستان با کاهش این نیروها در افغانستان، کم‌تر شده و این نیرو‌ها می‌توانند از مسیرهای بدیل به اکمال ضرورت‌های خویش بپردازند.
انتظار می‌رود که حکومت افغانستان در راستای تغییر سیاست‌های پاکستان در قبال مبارزه علیه تروریزم و طالبان با اتکا به سیاست‌های جدید امریکا تلاش کرده و این کشور را ترغیب به همکاری کند. در این راستا ضرورت به یک میعاد زمانی برای تغییر در سیاست‌های پاکستان است. این میعاد می‌باید مشروط و هوش‌یارانه بوده و در صورت تغییر‌نکردن سیاست‌های موجود، حکومت این کشور مجبور به پرداخت بهای ادامه‌ی این روند شود.

تأکید بر نقش بارزتر هند
آقای ترمپ به نقش بارزتر هند در افغانستان نیز تأکید داشت. این به نوبه‌ی خود یک هشدار دیگر به پاکستان است که در صورت ادامه روند حاضر، امریکا به صورت قاطع‌تر از بازیگری هند در قضیه افغانستان حمایت می‌کند. در حال حاضر هند یکی از دوستان استراتژیک افغانستان به شمار می‌رود. دو کشور در عرصه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی و امنیتی همکاری دارند. هرچند چارچوب همکاری‌های دو کشور مبتنی بر موافقت‌نامه استراتژیک امضا شده میان‌شان بوده و در حال حاضر از سطح همکاری‌های خویش خوشنود اند، اما نباید به سطح فعلی همکاری‌ها بسنده کنند و فرصت‌های به وجود آمده را هدر دهند. منافع مشترک دو کشور می‌طلبد تا سطح همکاری‌ها را به خصوص در عرصه‌های امنیتی و اقتصادی ارتقا داده و در مقابل چالش‌های امنیتی پاسخ‌های مشترک بدهند. گسترش همکاری‌های افغانستان و هند با حمایت امریکا، به ثبات و امنیت افغانستان و منطقه کمک می‌کند و در نتیجه به کاهش تهدیدهای امنیت جهانی منجر می‌شود. در این راستا حکومت افغانستان می‌باید به تشدید تکمیل برنامه‌های بزرگ اقتصادی میان افغانستان و هند پرداخته و مثمر‌شدن پروژه‌هایی چون چابهار و تاپی را محقق سازد.
هر چند استراتژی جدید ایالات متحده‌ی امریکا در قبال افغانستان فرصت‌های جدیدی برای این کشور خلق می‌کند، اما هنوز هم نگرانی از هدر رفتن این فرصت‌ها با موجودیت فساد گسترده، گسسته‌گی در سیستم حکومت‌داری، اختلافات میان سران حکومت وحدت ملی و چالش‌های متعدد دیگر، متصور است. این یک امتحان بزرگ برای حکومت افغانستان است تا از فرصت به وجود آمده به نفع صلح، ثبات و انکشاف ملی کشور استفاده کند.

چهارشنبه ۱ سنبله ۱۳۹۶ –

نویسنده :فواد نظامی

منبع : هشت صبح

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*