اظهارات اخیر حسن روحانی رییس جمهور ایران در مورد سدهای افغانستان خیلی ناسنجیده، تنشزا و به دور از عقلانیت سیاسی بود.
ایشان فرمودند که تهران نگران سدسازی در غرب افغانستان است و حکومت او نمیتواند در این مورد بیتفاوت باشد.
ابراز نگرانی حسن روحانی، موقعیت رییس جمهور غنی را در داخل کشور تقویت کرد. پیش از اظهارات رییس جمهور روحانی موقعیت رییس جمهور غنی در داخل کشور زیاد قوی نبود. همکاران و موتلفان سیاسی او در درون حکومت، در مخالف با ارگ ریاست جمهوری ایتلاف سیاسی تشکیل دادند و محمداشرف غنی را به بیکفایتی، تمرکزگرایی و تبلیغات میانتهی متهم کردند، اما اظهارات روحانی وجههی رییس جمهور غنی را در داخل کشور تقویت کرد. محمداشرف غنی حالا رییس جمهوری خوانده میشود که از منافع افغانستان در برابر همسایههای قلدر و قدرتمند دفاع میکند.
اظهارات آقای روحانی این ذهنیت را در داخل افغانستان تقویت کرد که حکومت وحدت ملی و در رأس آن رییس جمهور غنی، توانسته است از پس تطبیق برخی از پروژههای سدسازی برآید. قبلاً مخالفان آقای غنی میگفتند که اطلاعرسانی حکومت در مورد سدسازی بیشتر شعار است و جنبهی تبلیغاتی دارد، اما گفتههای حسن روحانی، موضع مخالفان رییس جمهور غنی را تضعیف کرده است.
طرفداران رییس جمهور غنی حالا مخالفان او را با زبان دراز متهم به همسویی با تهران میکنند. مردم افغانستان به رغم اختلافهای سیاسی و قومی، در بحث سدسازی و تقابل با همسایهها کنار حکومت میایستند و از منافع کشورشان دفاع میکنند. اظهارات رییس جمهور روحانی چنان وضعیتی خلق کرده که اگر کابل در آینده در یک مذاکرهی احتمالی با تهران در مورد آب انعطاف نشان دهد، افکار عمومی افغانستان آنرا نمیپذیرد.
ایران و افغانستان پنج حوزهی آبی مشترک دارند. در مورد یکی از این حوزههای آبی، دو کشور یک قرارداد امضا کردهاند. این قرارداد در سال ۱۳۵۲ میان محمدموسی شفیق و عباس هویدا، نخست وزیران وقت افغانستان و ایران، امضا شد. این قرارداد حقوقی تا امروز اعتبار دارد و هیچ یک از دو کشور ایران و افغانستان قصد ندارند آن را لغو کنند. تهران بارها از کابل خواسته است تا در مورد چهار حوزهی آبی مشترک دیگر، با ایران گفتگو کند. تهران میخواهد با کابل، شبیه قرارداد هلمند، اسناد حقوقی دیگر نیز امضا کند تا نظام حقوقی آبهای مشترک روشن باشد.
تهران بدون درنظرداشت اصل حُسن همجواری، همسایهداری و مشترکات زبانی و فرهنگی مردمان دو کشور، از راههای گوناگون به افغانستان فشار وارد میکند تا کابل را روی میز مذاکره بیاورد و از افغانستان در مورد آب امتیاز بگیرد. به نظر میرسد که تهران حاضر به امتیازدهی متقابل در این زمینه نیست.
واقعیت این است که افغانستان به لحاظ سیاسی و فنی آمادهی مذاکره با ایران در مورد آبهای مشترک میان دو کشور نمیباشد. برخی از بلندپایهگان دولت افغانستان شاید فکر میکنند که کابل به لحاظ فنی در موقعیتی قرار ندارد که بتواند با تهران در مورد آب مذاکره کند. آنان تصور میکنند که افغانستان هنوز ظرفیت تخنیکی پیشبُرد مذاکرات فنی و تخصصی در مورد آب را تولید نکرده است.
از طرف دیگر مذاکره با ایران در مورد آب به لحاظ سیاسی خیلی حساس است. اظهارات اخیر حسن روحانی به میزان این حساسیت افزوده است. حالا اگر کسی در کابل از عقلانیت مذاکره با تهران در مورد آب دفاع کند، متهم به ایرانگرایی و ضدیت با منافع افغانستان میشود. به نظر نمیرسد که رییس جمهور غنی ریسک کند و اجازه بدهد که کارشناسان دو کشور در مورد آب با همدیگر مذاکره کنند. این امر به زیان محمداشرف غنی است. حساسیت سیاسی روی موضوع آب، در افغانستان سابقهی تاریخی نیز دارد.
محمدظاهر شاه در سال ۱۳۵۲ ریسک بزرگی کرد و اجازه داد که نخست وزیر وقت قرارداد آب هلمند را امضا کند.
در آن زمان، چپیهای طرفدار شوروی و ناسیونالیستهای طرفدار داوودخان، سخت با قرارداد آب هلمند مخالفت کردند. شورویگرایان چپ و ملیگرایان طرفدار داوودخان قرارداد آب هلمند را آبفروشی نابخردانه و نامشروع میخواندند. چپیها و ملیگرایان افراطی در ثور سال ۱۳۵۲ به قرارداد آب هلمند در پارلمان رای منفی دادند. داوودخان «آبفروشی» را دستمایهی تبلیغات خود ساخت و به کمک آن برای کودتایی که در نظر داشت، سربازگیری کرد. تبلیغات داوود، برخی از افسران چپ و ناسیونالیست اردو را فریفت. آنان در ۲۶ سرطان سال ۱۳۵۲ یکی از وقایع بد تاریخ افغانستان را رقم زدند. کودتای ۲۶ سرطان علاوه بر این که به عمر سلطنت پایان داد، تجربهی دموکراسی دههی چهل افغانستان را نیز ناکام ساخت.
وقتی داوودخان روی کار آمد از تبادل اسناد قرارداد آب هلمند با تهران خودداری کرد. داوود خان به بسیار صراحت مشروعیت قرارداد آب هلمند را زیر سوال برد. داوودخان در سال آخر حکومتش که در آن زمان از مسکو فاصله گرفته بود، به تبادل اسناد قرارداد آب هلمند با ایران، تن داد اما، پس از کودتای هفت ثور، حزب دموکراتیک خلق، مشروعیت قرارداد آب هلمند را تایید نکرد. اما از آنجایی که اسناد این قرارداد قبلاً تبادله شده بود، حاکمیت حزب دموکراتیک خلق نتوانست قرارداد آب هلمند را لغو کند.
با توجه به این پسمنظر تاریخی، به کابل بسیار دشوار است که برای رسیدن به یک قرارداد حقوقی با ایران در مورد آب به میز مذاکره حاضر شود. به ویژه حالا که اظهارات حسن روحانی، رییس جمهور ایران، حساسیتهای سیاسی را بیشتر کرده است. حسن روحانی رییس جمهور کنونی ایران، شخصیت اعتدالگرا خوانده میشود. او بارها گفته است که طرفدار تنشزدایی در روابط خارجی و تقویت اصل جمهوریت و مردمسالاری در داخل کشورش است. رییس جمهور روحانی نشان داده است که از سیاست خارجی ایدیولوژیک و تهاجمی پرهیز میکند و مثل آقای احمدینژاد نمیخواهد از مدیریت جهان و قیمومیت منطقه حرف بزند.
تصور میشود که وجهه عقلانی، غیر ایدیولوژیک، دموکراتیک و اصلاحطلب حاکمیت ایران را حسن روحانی نمایندهگی میکند. اظهارات اخیر ایشان در مورد سدهای کجکی، هلمند و کمالخان با هیچ یک از اینها نمیخواند. این اظهارات تنش و بیاعتمادی را میان دو کشور بیشتر کرده است. پیش از این، تهران از نمایندهگان طالبان میزبانی کرد. میزبانی از آنان خشم کابل را برانگیخت، اما در کابل همه به این باور بودند که از طالبان در تهران، سازمانهای نظامی و اطلاعاتی ایران میزبانی کردهاند و رییس جمهور روحانی به این سازمانها اشراف و کنترولی ندارد، اما حالا شخص آقای روحانی در روابط ایران و افغانستان مشکل خلق کرده است.
شنبه ۱۷ سرطان ۱۳۹۶
فردوس کاوش
هشت صبح