جمعی از استادان، دانشجویان و شاعران با دکلمه اشعار، گذاشتن گل و روشن کردن شمع به یاد اسدالله عفیف باختری ، کارنامهی ادبی او را پاس داشتند.
یامان حکمت، شاعر و استاد دانشگاه در این محفل گفت که عفیف باختری شعرهایش را در قالب غزل مینوشت و دید انتقادی و مناسبات روشنفکرانه در آن داشت.
یامان حکمت گفت:
«عفیف باختری شاعر مضمونساز و خلاق بود، مشخصههای غزل معاصر او تصویرسازی بود، او خلاقیت و مضمونسازی را به معاصریت پیوند زده است و من معاصریت عفیف را به چهار عنصر میبینم [که] جهانبینی، مرگاندیشی، تنهایی پرهیاهو و مانفیست فردی میباشد.»
به باور این استاد دانشگاه، شعرهای عفیف بیخاصیت نیست، بل راحت، آزاد و قابل گفتوگو است و این گفتوگو در شعرهای پس از او جریان خواهد داشت.
یامان حکمت همچنان اشاره کرد که عفیف باختری شاعر تأثیرگذار و از دنیا بریده بوده و نیز تلاش او نوآوری در شعر و رویکرد پژوهانه و انتقادی نسبت به وضع موجود بوده است.
در همین حال سیدرضا محمدی، رییس اتحادیه نویسندهگان افغانستان در این برنامه درگذشت عفیف باختری را مایهی تاسف خواند و گفت که او یک عمر بیچشمداشت کار کرد.
اقای محمدی گفت: «از هر گروه میتواند به عظمت، خوبی و زیبایی شعر استاد عفیف پی ببرد، در شرایط کنونی، جامعه بیش از هر وقتی به شاعرانی چون عفیف باختری نیازمند است.»
رییس اتحادیه نویسندهگان افغانستان در مقالهای، تحت عنوان پیروزی شعر بر سیاست نیز گفته بود: «عفیف باختری شاعری که به تنهایی جریان مدرن ادبیات را در دو دهه گذشته رهبری میکرد، بهطور ناگهانی درگذشت.»
به قول آقای محمدی: «او شاعری بود که با دانش فوقالعادهاش از ادبیات و هنر مدرن و ارتباط عالیاش با جامعه جوان، باعث نوگرایی و رشد جریانهای نو فرهنگی شد. شاعری که در طی سالها توسط مافیای فرهنگی و قومندانهای ادبی بایکوت و انکار میشد. ادبیات و فرهنگ در افغانستان به تبع نظامیگری و تنظیمگری مافیایی سیاست در افغانستان، عین رویه را در حوزه فرهنگ داشتند. آنها از عوامگرایی مطلق و سطحینگری حمایت میکردند.
نتیجه این عوامگرایی ابتذال فرهنگ عمومی بود، سقوط اخلاق و ذوق عمومی برای شهرت گرفتن چند مافیا که همبسته با دیگر قومندانها، آدمکشها و اوباش بودند. برای این بهطور جدی با عفیف دشمن بودند؛ چون مزاحم کار و بازارشان بود، اما عفیف با همهی این انکارها عقب ننشست. او به تنهایی با نسل جوان و نوقلمان شروع به کار کرد. با حوصله آثار آنها را میخواند و نقد میکرد. به آنها کتاب و فلم و آلبوم میداد. نتیجه این حوصلهمندیاش را در سالهای بعدی با ظهور یک جریان جدی گرفت، نسلی طلایی که در روزنامهنگاری، ادبیات و هنر در سطح افغانستان و حتا منطقه درخشیدند.»
در عین حال زهرا خاوری دانشآموخته زبان و ادبیات دانشگاه کابل که در محفل پاسداشت از کارنامهی ادبی عفیف باختری اشتراک کرده بود، میگوید که شعرها و سبک عفیف باختری او را واداشت که غزل بسراید و به رشتهاش بیشتر علاقهمند شود.
خانم خاوری گفت: «برخورد و روش استاد عفیف باختری متفاوت از همه بود، در هر برنامهای که استاد بود، همه تا آخر برنامه میماندند و دکلمه پرشور و شاد استاد را میشنیدند، مرگ استاد برای جامعه ادبی و علمی ما خیلی دردآور و مایهی تاسف است، او باید بیشتر میماند و زیادتر از آن الهام غزل و شعر سرودن را میگرفتیم.»
اسدالله عفیف باختری در سال ۱۳۴۱ خورشیدی در بلخ به دنیا آمد و تا حالا از او شش مجموعهی شعر به نامهای «سنگ و ستاره»، «آوازهای خاکستر»، «من با زبان دریا»، «با یک پیاله چای چطوری؟ عزیز من!»، «دوبوسه سیب» و «صد غزل از عفیف باختری» که گلچینی از غزلهای پنج کتاب اول است، به چاپ رسیده است. «پدر شعر جهان» مجموعهی دیگری از عفیف باختری است که گفته میشود به زودی نشر خواهد شد.
گفتنی است که ریاست اجرایی کشور، دیروز وعدهی چاپ هفتیمن اثر عفیف باختری را داده است.
هفتمین اثر نیز شامل غزلهای چاپ نشده وی میباشد.
عفیف باختری شاعر، نویسنده و روزنامهنگار معروف کشور شب ۸/۹ ثور سال جاری در بلخ درگذشت.
آقای باختری که بیشتر برای غزلهای پرشور وعاشقانهاش بین مردم شهرت داشت، در شفاخانهای در شهر مزار شریف، به عمر ۵۵ سالهگی چشم به روی دنیا بست.
برنامه پاسداشت از کارنامهی ادبی عفیف باختری را دانشگاه کابل در ایدیتوریم حقوق این دانشگاه برگزار کرده بود.
یکشنبه ۱۷ ثور ۱۳۹۶ – حسین حیدری
منبع : هشت صبح