به باور اکثر کارشناسان امور نظامی، کنفرانس امنیتی مونیخ مهمترین کنفرانس از این دست در جهان است. معمولا رهبران کشورهای جهان به این گستردگی در هیچ کنفرانس امنیتی شرکت نمیکنند، ولی جایگاه و نقش کنفرانس امنیتی مونیخ در عرصه تبادل اندیشه نظامی و تسلیحاتی موجب حضور بیشتر رهبران جهان در یک کنفرانس امنیتی شده است.
در کنفرانس امنیتی امسال مونیخ نیز که از دیروز آغاز به کار کرده است، انتظار حضور ۱۶ تن از سران دولت و ۱۵ تن از سران حکومت میرود. در کنار آن نزدیک به ۵۰ وزیر خارجه و حدود ۳۰ وزیر دفاع از کشورهای مختلف جهان حضور مییابند. با این که کنفرانس امنیتی مونیخ نقش اساسی در تعاملات نظامی جهان و آنچه در عرصه نظامی در گوشه و کنار جهان رخ میدهد ندارد، پس دلیل اساسی استقبال از این کنفرانس چه است.
در این رابطه از دو بعد میتوان به مساله نگاه کرد. در نگاه اول باید دانست که جهان در قرن ۲۱ به طور فزاینده و سریع آبستن حوادث مهم سیاسی که در عقب خود لشکرکشیهای عظیم نظامی را همراه داشته است، میباشد. حوادث یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱، لشکرکشی به افغانستان و عراق، بهار عربی و تبدیل شدن خاور میانه به سنگر خونینترین جنگ قرن، افزایش تروریسم جهانی تقریبا در سراسر جهان و شکلگیری مناسبات جدید جهانی در عرصه سیاسی و نظامی و احتمال تغییر نظم نوین جهانی، اوضاع جهان را دستخوش تحولات عظیمی ساخته است. در پس اکثریت این تحولات سیاسی حتما رویکرد نظامیی نیز وجود داشته است. ناتو از سال ۲۰۰۱ میلادی وارد پردامنهترین حضور نظامی خود در آسیا شده است. افغانستان که در میانه دهه نود میلادی به کلی فراموش شده بود، حالا به کانون گرم بحثهای سیاسی و نظامی جهان وارد شده و در بیشترین دکتورین نظامی جهان به نحوی مطرح است.
با توجه به این رویکرد متحول جهانی، کنفرانسهای امنیتی محل خوبی برای بحث تیوریک در رابطه به این تحولات میباشد. حتی کشورهایی که به دلایل مختلف با همدیگر در تخاصم قرار دارند، در این گونه کنفرانسها حضور پیدا میکنند.
نگاه دوم در این رابطه مساله حضور شرکتها و سازمانهای نظامی است. طبعا در چنین کننفرانسهایی دیدارهای زیاد میان مقامهای کشورها و شرکتهای نظامی و تسلیحاتی صورت میگیرد و میتواند برای این کشورها زمینه دسترسی به تسلیحات و ابزار نظامی تازهای را فراهم سازد. در کل بیش از این که متن کنفرانس مورد نظر باشد، حاشیههای این کنفرانس با ارزشتر مینماید.
جایگاه افغانستان در کنفرانس مونیخ
پس از شکلگیری نظام مبتنی بر آرای مردم در سال ۲۰۰۱ در افغانستان، کنفرانس مونیخ چندین بار رهبران افغانستان را به این کنفرانس دعوت کرده است. با این که در حال حاضر افغانستان در حوزه فعالیتهای نظامی و تولید تسلیحات جایگاه آنچنانی ندارد. ولی با توجه به نقشی که افغانستان در مبارزه با تروریسم با همکاری جامعه جهانی دارد، حضور کشور در این نشست را پررنگتر میسازد. به همین خاطر در چهل و هشتمین کنفرانس امنیتی مونیخ که در سال ۱۳۹۰ برگزار شد، افغانستان یکی از آجنداهای آن نشست را تشکیل میداد. برای افغانستان نیز این کنفرانس فرصت مهمی است تا بار دیگر در امر مبارزه با تروریسم حقانیت افغانستان را ثابت ساخته و همکاران بیشتری در این امر با خود همراه بسازد.
سخنرانی آقای غنی هم در کنفرانس مونیخ که اواخر شب گذشته ایراد کرد، روی مبارزه با تروریزم و تمرکز بیشتر جامعه جهانی به این مساله اختصاص دارد. افغانستان همچنان میتواند از این کنفرانس برای فشار آوردن بر همسایگانش که هنوز هم حمایت از تروریسم را بهترین راه برای امتیازگیری از افغانستان میدانند، به نفع خود استفاده کند. حالا باید دید که لابی افغانستان در این کنفرانس تا چی اندازه توان این را دارد که برای مبارزه با تروریسم همکاران بیشتری را جلب کند.
کنفرانس امنیتی مونیخ از سال ۱۹۶۳ به طور مداوم هر ساله در شهر مونیخ آلمان برگزار میشود. در آغاز این کنفرانس به نام ملاقات مشتریان نظامی یاد میشد. ولی بعدا به نام کنفرانس امنیتی مونیخ مسما شد. بنیانگذاران این کنفرانس اوالد فون کلایست، یک ناشر مخالف هیتلر و ادوارد تلر فزیکدان بودند که ادوارد تلر به عنوان پدر بمب هایدروژنی نیز معروف است. مصارف این کنفرانس از سوی نهاد برگزارکننده تمویل میشود و این نهاد هم از کمکهای دولتی استفاده میکند. به طور معمول اکثریت رهبران سیاسی جهان دوست دارند تا در این کنفرانس حضور داشته باشند.
یکشنبه ۱ حوت ۱۳۹۵ – فریدون آژند
منبع : هشت صبح