روز جمعه ۲۱ عقرب، دوصد و شصتوششمین شب بخارا در کابل برگزار شد. این همایش در مجتمع خاتمالانبیا و به همکاری موسسه «نمارسانه» در حالی برگزار شد، که علی دهباشی نویسنده و مدیرمسوول مجله وزین بخارا و برگزارکننده شبهای بخارا نیز حضور داشت. در این همایش شمار زیادی از شاعران و نویسندگان کشور حضور به هم رسانده بودند تا بیشتر با علی دهباشی و کارهای او که از نخبگان کار ادبی کشور ایران است، آشنا شوند.
در این همایش، کتابهایی که توسط علی دهباشی نوشته شده، به وسیله نمایش فلمی به معرفی شد.
به تعقیب آن، سیدرضا محمدی رییس انجمن نویسندگان و رضا ملکی، رایزن فرهنگی سفارت ایران مقیم افغانستان صحبت کردند و از علی دهباشی خواستند تا در شمارههای بعدی بخارا افغانستان را نیز مدنظر داشته باشد تا نویسندگان این کشور بتوانند نوشتههایشان را از این دریچه با تمام حوزه فرهنگی زبان پارسی در میان بگذارند.
علی دهباشی، یکی از اعجوبههای کار فرهنگی در ایران است. او در کنار این که مینویسد و تحقیق میکند و شبهای بخارا را در داخل و بیرون کشورش بر گزار میکند، مجلهی قطوری مثل بخارا را که یکی از بهترین مجلههای ادبی فارسی در سطح حوزه زبان پارسی است به تنهایی تهیه و تدوین میکند. به قول شماری ازعلاقهمندانش، او به تنهایی کار یک وزارت فرهنگ را در کتابخانهی کوچکش انجام میدهد. فلم کوتاهی که در پیوند به معرفی دهباشی و کارهای روزمره او تهیه شده بود، نشان میداد که او چگونه به تنهایی این همه کارها را انجام میدهد. در این فلم، گوشههای مختلف زندگی و کار دهباشی به تصویر کشیده بود.
استاد رهنورد زریاب با رویکردی به دهههای گذشته از روزگاری سخن گفت که چگونه با علی دهباشی و کارهای او آشنا شد. او گفت تا قبل از زمستان ۱۳۷۲، من با نام علی دهباشی، آشنایی نداشتم. آشنایی من با مجله «کلک» که قبل از بخارا به چاپ میرسید و دهباشی سردبیر آن بود، در زمستان ۱۳۷۲ سبب شد که با دهباشی آشنا شوم و چندی بعد برایش نامهای نوشتم و از آن به بعد این آشنایی تا امروز ادامه دارد. استاد زریاب گفت که سخن گفتن در بارهی دهباشی برای من سخت است، او عاشق زبان و حوزه زبان فارسی است. کیفیت و کمیت کارهای او اعجاببرانگیز است.
استاد زریاب اشاره کرد: «ما در گذشته رابطه خوب فرهنگی با ایران داشتیم و حتا پادشاهان این کشور، با نویسندگان ایران آشنایی داشتند، آنان را دوست میداشتند.اما نگاه ایرانیها نسبت به ما، نگاهی است از بالا به پایین و این متاسفانه غیرحقیقی است. برخورد بعضی از نویسندگان ایرانی با ما خیلی مضحک بوده است. ولی نخبگان ایران، فراوان به این سرزمین و مردمان این سرزمین دلبستهگی دارند، که علی دهباشی یکی از آنها است.»
زریاب به زبان کنایه گلایهی دیگری هم داشت. او گفت: «واصف باختری یک زمانی با شوخی میگفت که ما نمره یخن احمد شاملو و نمره کفش فروغ را میدانیم و حتا میدانم که اخوان کدام غذاها را دوست دارد، ولی متاسفانه ایرانیها حتا ابراهیم صفا شاعر، نویسنده و مبارز کشور ما را هم نمیشناسند.»
زریاب گفت: «حالا برای واصف باختری کی بگوید که بعد از نیمقرن کار ادبیاش ایرانیها واصف باختری را هم نمیشناسند.»
به تعقیب استاد زریاب، داکتر سرور مولایی صحبت کرد. او بیشتر از اینکه در مورد علی دهباشی صحبت کند، به نقد حرفهای زریاب پرداخت. او به کار ادبی مهاجران افغان اشاره کرد که توانستد در آن سرزمین بالنده شوند و حتا جایزههای بزرگ ادبی آن کشور را به دست بیاورند.
سید عسکر موسوی دیگر سخنران شب بخارا در کابل بود. او نیز در نخست به نقد گفتههای استاد زریاب پرداخت و به تعقیب آن در بارهی کار تازه خود که «مکتب ادبی کابل» نام دارد، به تفصیل سخن گفت.
واکنشها در برابر سخنان استاد زریاب، کسی که الگوی کار بهتر و بیشتر ادبی برای نویسندگان اصلی این سرزمین است، نشان میدهد که مخالفتها و موافقتها به گونهی جدی بر سر موضعگیریهای فرهنگی ایران میان افغانها وجود دارد. حتا شدت این تقابل را در کفزدنهای اشتراککنندگان نیز میشد دریافت. این همایش نشان میداد که عدهای پروپاقرص از حامیان نگاه بالا به پایین جامعه فرهنگی ایران به سوی افغانهااند و عدهای هم مانند زریاب، این نگاه را بر نمیتابند و خواستار رابطه دوستانه فرهنگی با ایراناند.
علی دهباشی که این همایش، بهخاطر حضور او برگزار شده بود، به گونه دیگر به این بحث پرداخت. او گفت یکی از حسنهای این برنامه نقدهایی است که گفته شد. دهباشی گفت: «این نقدها، راه را برای گفتگوی بیشتر باز میکند.» او گفت: «در کنار بالیدنها به مفاخر ادبی، باید برای این زبان کارهای بیشتر صورت گیرد.»
او در آخر سخنانش به اساس درخواست سخنرانان، گفت که بخارا افتخار میکند که نوشتههایی از نویسندگان و محققان افغان را داشته باشد.
یامان حکمت و یعقوب یسنا، نیز در پیوند به مشترکات فرهنگی و کارهایی که باید برای بهترشدن روابط فرهنگی صورت بگیرد، سخن راندند و برگزاری برنامههایی مانند شب بخارا را برای غنامندی کار فرهنگی و گسترش روابط میان نویسندگان ایران و افغانستان ارزنده دانستند.
چهارشنبه ۳ قوس ۱۳۹۵
منبع : هشت صبح