اسلام کریماف کسیکه تقریبا سه دهه ازبکستان را رهبری کرد، دیروز درگذشت. مرگ اسلام کریماف خلای کلان سیاسی بهوجود آورده است. به همین دلیل بود که تاشکند نخواست مرگ او را در همان دقایق اول، رسانهای کند. در حال حاضر رییس سنای ازبکستان سرپرست ریاستجمهوری است. در رسانهها آمده است که نخستوزیر کنونی ازبکستان، رییس سازمان امنیت ملی این کشور و یکی از دختران اسلام کریماف، نامزدان احتمالی جانشینی کریماف هستند. بر مبنای قانون اساسی ازبکستان، باید ظرف سه ماه، انتخابات سراسری برای تعیین جانشین رییسجمهور برگزار شود.
روشن است که انتخابات در ازبکستان فورمالیته است و پیش از برگزاری آن باید چهرهها و نهادهای قدرتمند روی جانشینی کریماف به توافق برسند. اگر تا سه ماه آینده این توافق حاصل نشود، احتمال بروز بحران سیاسی در ازبکستان وجود دارد. اما امروز و احتمالا تا هفته آینده، همه در تاشکند سوگوار اسلام کریماف اند و ایجاب میکند که کارنامههای او بررسی شود.
اسلام کریماف کسی بود که استقلال ازبکستان را در سال ۱۹۹۱ از اتحاد شوروی اعلام کرد. او در سالهای اول کسب استقلال، بدون توجه به ملاحظات روسیه با کشورهای غربی از جمله ایالات متحده امریکا، روابط محکمی ایجاد کرد. کریماف به رغم حساسیت روسها، به مربیان امریکایی اجازه داد تا نیروهای ویژه ازبکستان را آموزش دهند. اسلام کریماف همچنان در همان سال اول پس از استقلال از نیروهای باقی مانده نظامی روسیه در ازبکستان خواست که به زودی خاک آن کشور را ترک کنند.
ترویج ناسیونالیسم قومی حذفگرا
کریماف پس از استقلال، ایدیولوژی ناسیونالیسم قومی را جاگزین سوسیالیسم کرد. ناسیونالیسمی که کریماف ترویج میکرد، به هیچ وجه همهشمول و مداراجو نبود. کریماف به فارسی زبانهای بخارا و سمرقند، اجازه نداد تا به زبان خودشان، مکتب، دانشگاه و رسانه داشته باشند. کریماف همچنان اجازه نداد تا یک دموکراسی چندحزبی در ازبکستان شکل گیرد. او پیش از احراز سمت ریاستجمهوری ازبکستان، منشی عمومی حزب کمونیست جمهوری ازبکستان در چارچوب اتحاد شوروی وقت بود. کریماف پس از اینکه زمام امور این جمهوری را به دوش گرفت، فقط اسم حزب را عوض کرد. او نام حزب را لیبرال دموکرات گذاشت و غیر از همین حزب، به احزاب دیگر اجازه شکلگیری و فعالیت نداد.
کریماف پس از استقلال برای جمهوری ازبکستان قانون اساسی درست کرد و در این قانون، انتخابات بهعنوان معیار اصلی مشروعیت سیاسی تسجیل شد. کریماف با آنکه انتخابات برگزار میکرد، اما برنده تمام انتخاباتها خودش بود. حتا رقبای کریماف هم در هر انتخاباتی به او رای میدادند. کریماف با آنکه عناصری از لیبرالیسم را درج قانون اساسی جدید ازبکستان کرده بود، اما هیچ تلاشی برای کثرتگرایی سیاسی و برگزاری یک انتخابات واقعی نکرد. بسیاری از کارشناسان کشورهای آسیای میانه به این باوراند که کریماف توسعه اقتصادی را مقدم بر توسعه سیاسی میدانست. کریماف روی اقتصاد جمهوری ازبکستان کار کرد و آن را سروسامان داد. جمهوری ازبکستان به لحاظ اقتصادی یکی از جمهوریهای نیرومند آسیای میانه است. دستگاههای امنیتی و نظامی ازبکستان هم در مقایسه با دیگر جمهوریهای آسیای میانه از قوت و انسجام درونی بیشتری برخورداراند. این عوامل به اسلام کریماف توان آن را داده بود تا ناسیونالیسم تباری- دولتی خودش را ترویج کند و مخالفان خود را از سر راه بردارد.
روابط پرفرازونشیب و غیردوستانه با همسایهها
ناسیونالیسمی که کریماف مروج آن بود، به مرزهای جمهوری ازبکستان متوقف نماند. کریماف در منازعات داخلی کشورهای آسیای میانه دست زد و از سیاستمدارها و سازمانهایی که تبار ازبیک داشتند، حمایت کرد. این جاهطلبیهای قومی کریماف سبب شد که روابط ازبکستان با کشورهای همسایهاش دستخوش بیاعتمادی و بحران شود.
در جنگ داخلی تاجیکستان، کریماف، از جنرال محمود خدای بیردیاف حمایت کرد. خدای بیردیاف پس از امضای پیمان صلح تاجیکستان، علیه رییسجمهور امامعلی رحمان شورید. خدای بیردیاف ازبکتبار بود و به همین دلیل مورد حمایت کریماف قرار گرفت. در آن زمان جنرال محمود خدای بیردی اف از جنرال غفور مرزااف و دیگر جنرالهای تاجیکستانی شکست خورد و به ازبکستان فرار کرد. علاوه بر تاجیکستان در دیگر جمهوریهای آسیای میانه نیز رد پای کریماف دیده میشد.
در افغانستان هم حکومتهای داکتر نجیب و برهانالدین ربانی، کریماف را متهم به دخالت نامشروع در منازعه افغانستان کردند. جنرال عبدالرشید دوستم معاون اول کنونی ریاستجمهوری در برنامه «افغانستان در قرن بیست» که در سال ۱۳۷۷ از رادیوی بیبیسی فارسی پخش میشد، روایت کرد که در سال هفتاد، باری داکتر نجیب رییسجمهور وقت افغانستان او را به دفتر کارش خواست و با او ملاقات کرد. بهگفته جنرال دوستم، در این ملاقات نجیب او را متهم کرد که با اسلام کریماف بهصورت محرمانه همکاری میکند. جنرال دوستم به مجری برنامه «افغانستان در قرن بیست» گفت او در همانجا اتهام نجیب را رد کرد ولی پس از آن ملاقات، به این نتیجه رسید که دوام همکاری با نجیب ممکن نیست.
در سال ۱۳۷۲ حزب جنبش مربوط به جنرال دوستم علیه حکومت برهانالدین ربانی کودتا کرد. پیش از کودتا، جنرال دوستم از موتلفان برهانالدین ربانی بود. برهانالدین ربانی در اوایل حکومتش وقتی به مسافرت میرفت، جنرال دوستم را سرپرست ریاستجمهوری تعیین میکرد. در زمان صبغتالله مجددی هم روابط دوستم با ارگ خیلی خوب و حتا آقای مجددی به دوستم یک لقب اعزازی داده بود. اما در ماه جدی سال ۱۳۷۲ همهچیز تغییر کرد. دوستم به ایتلافش با برهانالدین ربانی خاتمه داد، با حکمتیار «شورای عالی هماهنگی» ساخت و علیه ارگ کودتا کرد. در آن زمان دولت برهانالدین ربانی اعلام کرد که دوستم به تحریک کشورهای خارجی دست به کودتا زده است. کابل در آن زمان نام هیچ کشوری را نبرد، اما از قراین برمیآمد که هدف ازبکستان بود. ناگفته نماند که در آن موقع، حکومت برهانالدین ربانی نیز از مخالفان اسلامگرای حکومتهای ازبکستان و تاجیکستان حمایت میکرد.
با آنکه کودتای شورای عالی هماهنگی شکست خورد، اما روابط کابل با تاشکند ترمیم نشد. برهانالدین ربانی در ماههای اول حکومتش سفری به ازبکستان داشت، اما کودتای شورای عالی هماهنگی تمام رشتهها را پنبه کرد و دیگر برهانالدین ربانی و کریماف نتوانستند راهی برای دوام همکاری پیدا کنند. کریماف با حاکمیت طالبان هم روابط خصمانه داشت. طالبان، مخالفان کریماف از جمله جمعهبای نمنگانی و طاهر یولداش را پناه داده بودند. این افراد با تفنگدارانشان، در شهرهای افغانستان مقیم بودند و به نفع طالبان میجنگیدند. طاهر یولداش بعضا جنگهای چریکی را در قلمرو ازبکستان نیز سازماندهی میکرد. دره فرغانه در ازبکستان محل درگیری چریکهای اسلامگرا با نیروهای دولتی ازبکستان بود. با آنکه کریماف چند بار تلاش کرد از طریق اسلامآباد با طالبان تعامل کند و آنان را به مهار گروه طاهر یولداش وادار سازد، اما این تلاشها سودی نداشت. کریماف باری وزیر خارجهاش را هم به قندهار فرستاد تا با ملامحمد عمر دیدار کند.
ملا محمدعمر چنان به طاهر یولداش ارادت داشت که او را فرمانده کل تفنگداران مسلح خارجی مقیم افغانستان مقرر کرد. از آن جایی که ملا محمدعمر ادعای امارت داشت، طاهر یولداش را امیر ماورالنهر گماشت. این رویدادها اجازه نمیداد که روابط ازبکستان با امارت ملامحمد عمر بهبود یابد. کریماف در ایتلاف بینالمللیای که پس از حملات تروریستی یازده سپتامبر تشکیل شد، سهم گرفت و به نیروهای امریکایی در قلمرو ازبکستان پایگاه داد و به این ترتیب در سرنگونی طالبان نقش ایفا کرد. امریکاییها هم طاهر یولداش و جمعهبای نمنگانی، دشمنان اسلامگرای کریماف را کشتند.
اما در سال ۲۰۰۶ پس از شورشهای ضد حکومتی که در «اندیجان» ازبکستان واقع شد، کریماف از امریکاییها خواست، پایگاههای خود را در این کشور تعطیل کنند. کریماف امریکاییها را متهم به دست داشتن در راهاندازی شورشهای ضد حکومتی «اندیجان» کرد. از آن سال به بعد روابط کریماف با امریکاییها سرد شد و تاشکند سعی کرد به مسکو نزدیک شود.
کریماف حتا یک بار هم به کابل نیامد
کریماف پس از سقوط طالبان هم نه تنها سعی نکرد روابط تاشکند با کابل بهبود یابد، بلکه برعکس در جهت تخریب روابط عمل کرد. کریماف پس از طالبان، حتا یک بار هم به کابل نیامد. کریماف دعوتهای مکرر حامد کرزی رییسجمهور پیشین مبنی بر دیدار از کابل را بیپاسخ گذاشت. کریماف همچنان از مخالفان سرسخت عضویت افغانستان در سازمان شانگهای بود. اسلام کریماف حتا نمیخواست افغانستان عضو ناظر سازمان شانگهای باشد. کریماف آن قدر به این موضعش پا فشاری کرد که حکومت قبلی افغانستان، ناگزیر شد موضوع را با مسکو مطرح کند. مسکو با اعمال فشار بر کریماف او را وادار کرد تا افغانستان را بهعنوان عضو ناظر سازمان شانگهای قبول کند.
کریماف، مخالف عضویت فعال افغانستان در سازمانهای منطقهای دیگر نیز بود. کابل در زمان حامد کرزی تلاش کرد تا ریاست سازمان «ایکو» را به دوش بگیرد. در آن زمان کشورهای تاجیکستان، ایران و ترکیه به خواست افغانستان مبنی بر احراز ریاست سازمان منطقهای ایکو پاسخ مثبت دادند، اما اسلام کریماف مخالفت کرد. باری جاپان دیالوگی با کشورهای آسیای میانه بهمنظور بررسی راههای همکاری توکیو با این کشورها به راه انداخت، وزارت خارجه افغانستان در زمان کرزی زیاد تلاش کرد تا کابل هم در این دیالوگ شرکت کند، اما کریماف نگذاشت. علت رفتار غیردوستانه کریماف با افغانستان را هیچ کسی در حکومت افغانستان درک نکرد. کریماف پای ازبکستان را از «کشورهای عضو حوزه فرهنگی نوروز» نیز بیرون کشید.
اما کابل به بهبود روابط با ازبکستان اهمیت زیاد قایل است. حکومت افغانستان به رغم رفتار غیردوستانه کریماف در سطح رییسجمهور در مراسم تشییع و خاکسپاری او شرکت کرده است. شرکت در این مراسم فرصت آن را فراهم میکند تا مقامهای افغانستان با چهرههای مدعی جانشینی کریماف آشنا شوند و راهی را برای همکاری با آنان پیدا کنند.
یکشنبه ۱۴ سنبله ۱۳۹۵ – فردوس کاوش
منبع : هشت صبح