در اردوگاه “گلانکمپ” یا “اردوگاه گلها”، آوارههای سرزمینی را میبینید که سالها پیش با هجوم ارتش سرخ، صدها هزار افغان به آن پناه بردند. گویی وقت آن رسیده که افغانها بخشی از دین خود را به مردمانی که از آنها میزبانی کردهاند، بپردازند.
آوارگی و ترک زادگاه سخت است، اما ظاهرا آمدن به افغانستان برای این وزیرستانیها مثل کوچیدن به یک سر زمین بیگانه نیست؛ حتی تأثیرات مثبتی را هم اینجا پذیرفته اند.
درماه ژوئن سال ۲۰۱۴ میلادی وقتی ارتش پاکستان عملیات نظامی ضرب عضب را علیه طالبان پاکستان و متحدان آن در وزیرستانی شمالی آغاز کرد، هزاران تن از اهالی این منطقه با استفاده از مرز طولانی ۱۸۵ کیلومتری خوست با مناطق قبیله نشین پاکستان به این ولایت سرازیر شدند.
پناهجویان گلان کمپ پس از آغاز عملیات ارتش پاکستان در وزیرستان شمالی در سال ٢٠١٤ میلادی به خوست گریختند
حالا این پناهجویان وزیرستانی در گلانکمپ، واقع در منطقهای کوهستانی ولسوالی گربز در جنوب ولایت خوست در زیرخیمهها و خانههای گلی بهسر میبرند.
اردوگاه شان در دامنه کوههایی قرار دارد که در آن طرف آن زادگاه شان وزیرستان شمالی واقع است.
‘قلم جای سلاح را گرفته’
این پناهجویان وزیرستانی در گلانکمپ، واقع در منطقهای کوهستانی ولسوالی گربز در جنوب ولایت خوست در زیرخیمهها و خانههای گلی بهسر میبرند
در این دوسالی که اینجا بودهاند، این وزیرستانیها ارزشها و سنتهای خود را همچنان حفظ کرده و لباس سنتی خود را همچنان میپوشند. آن کلاه پکول و دستمال ویژهای شان را هم از سر و گردن خود دور نکرده اند. کلاهی که گاهی دورادور آن را با گل زینت میدهند. دراین اردوگاه یک جوان وزیرستانی اما پکول خود را با نشانهای که پرچم افغانستان بر آن حک شده مزین ساخته بود. شاید میخواست با این کار قدردانی خود را از میزبانی افغانها نشان دهد، یا هم برای عشقی که به افغانستان دارد. چون زیادند آنهایی که مردمان ساکن دو طرف خط دیورند را یکی میدانند که این خط آنها را از هم جدا کرده است. دولت افغانستان هنوز مرز بین این کشور و پاکستان را به رسمیت نمیشناسند.
اما از سنت دیرینه دیگری دست برداشته اند. وزیرستانیها، به ویژه جوانان خو نداشتند در زادگاهشان، بدون سلاح گشت و گذار کنند. یا برای حفظ جان و یا هم از سر شوق تفنگ را به شانه میگرفتند.
با آمدن به افغانستان ظاهرا قلم جای سلاح را گرفته است. در وزیرستان اگر از خردسالی، تفنگ گرفتن و شلیک کردن را آموزش میدیدند، به گفتهای میر غلام یکی از آوارگان وزیرستانی، اینجا کودکان شان به مدرسه میروند.
میرغلام میگوید: “مردم اینجا به آموزش روی آورده اند. حالا کودکان به جای تفنگ از قلم استفاده می کنند. با تفنگ خانه های زیادی ویران شد اما باقلم خانه آباد میشود.”
عالم گل دیگرپناهجوی وزیرستانی از ساختن آینده میگفت: “تغییری که اینجا در زندگی کودکان به وجود آمده این است که اینجا درس میخوانند به این امید که آیندهی خود را بسازند.”
از دولت افغانستان و سازمان ملل می خواستند که به آموزش کودکانشان توجه بیشتر کنند و مدرسه های بیشتر ایجاد شود.
‘کهیر درگربز’
اینها که تعدادشان چیزی حدود ۴۰ هزار نفر برآورد میشود، آنقدر هم در خوست احساس آوارگی نمیکنند. از مهمان نوازی خوستیها در ولسوالی گربز بهره مند هستند و از سازمان ملل هم کمک در یافت می کنند.
بازار ویژه ای خود را هم ساخته اند. غذا، نوشیدنی ها و شیرینیهای ویژهشان در این بازار پیدا می شود. بعضی خوستیها حتی از دور دستها به این بازار می آیند تا این خوردنی ها و نوشیدنی ها را نوش جان کنند. به عبارت دیگر، افغانهای اهالی محل هم از این وزیرستانی ها تأثیر پذیرفتهاند.
حالا کودکان به جای تفنگ از قلم استفاده میکنند’
مثلا سید کریم، از اهالی گربز به بیبیسی گفت از این بازار و مردم وزیرستانی خوشش می آید. هر ازگاهی به اینجا میآید تا دسر موسوم به کهیر را که در پاکستان و هند خیلی مشهور است، بخورد.
شاید بعضی از این پناهجویان از خوف نیروهای امنیتی افغانستان سلاح به شانه نکنند. خودروهای پلیس هر ازگاهی اینجا گشت و گذار می کردند. دوسال پیش که این وزیرستانی ها پس از آغاز حملات ارتش پاکستان در وزیرستان شمالی، به خوست گریختند، برخی مقامات امنیتی افغان در مورد احتمال پنهان بودن افراد وابسته به طالبان یا دیگر گروههای تندرو در میان اینها، ابراز نگرانی کرده بودند. شماری هم بودند که در گربز خوشحال به نظر نمیرسیدند. می خواستند زودتر به زادگاهشان بازگردند.
این پناهجویان که تعداد شان چیزی حدود ۴۰ هزار نفر برآورد میشود، آنقدر هم در خوست احساس آوارگی نمیکنند
اما بسیاری در این اردوگاه میگفتند، بهترین ارمغانی که از افغانستان با خود خواهند برد این است که نسل های بعدی به جای سلاح، قلم به دست بگیرند. به این امید که افقهای روشنتری گشوده شود.
حسیب عمار
بیبیسی
۸ جولای ۲۰۱۶