آیا هند پاکستان را منزوی میسازد؟
در تحلیل ها و دیدگاه ها, سیاست
ژوئن 15, 2016
پاکستان با توجه به اینکه هندوستان بهصورت شدیدی با یک بلندپروازی آشکار میخواهد نقش عمدهتری را در جهان امروز بازی کند، احساس میکند که اساسیترین عنصر استراتژی دهلی جدید، محاصره کردن و منزوی ساختن این کشور در عرصه جهانی است.
این نگرانیها با در نظرداشت حرکات هندوستان در منطقه تقویت شده است. حکومت نرندرا مودی از زمان روی کار آمدنش، روابط بسیار نزدیکی با کشورهای عربی بهوجود آورده است؛ کشورهایی که بهطور سنتی از جمله متحدان پاکستان به حساب میآیند. از جانب دیگر، هند با کشورهایی چون ایران و افغانستان، و همچنان در منطقه جنوب آسیا، که اسلامآباد با آنان روابط چندانی ندارد، سطح تعامل خود را افزایش بخشیده است.
دیدار نرندرا مودی از تهران در ۲۲ می ۲۰۱۶ میلادی سرآغاز «فصل جدیدی» در روابط ایران و هند به حساب میآید. این دیدار که در جریان آن انتظار بستن قراردادهایی چند میلیون دالری چابهار، سرمایهگذاری در توسعه میدان گازی فرزاد بی، ساخت دهلیز بینالمللی ترانسپورتی شمال- جنوب، خط لوله گاز ایران– هند وجود دارد، همزمان با سفرهای بسیار موفقیتآمیز او به امارات و عربستان سعودی است.
با این هدف، این تعامل عبارت از به عهدهگرفتن نقش بزرگتر ژیوپولیتیک در میان کشورهای همسایه، توسعه روابط اقتصادی و انرژی، و تقویت همکاریهای امنیتی است، اما رهبران حزب حاکم، بیجیپی، به هیچوجه این قصد خود را پنهان نمیکنند که فعالیتهایشان در جهت «انزوای وسیع» پاکستان از طریق محدود ساختن حوزه نفوذ پاکستان صورت میگیرد.
سیاست نزدیکی هند به کشورهای عربی چیز جدیدی نیست. این روند در جریان حکومت من موهن سنگ، نخستوزیر اسبق هند، رویدست گرفته شد و چندین قرارداد دفاعی و مبارزه با تروریسم با کشورهای حوزه خلیج فارس به امضا رسید. اما مودی، نیروی تازه به این استراتژی بخشیده و از همه مهمتر عنصر پاکستان را نیز به آن افزوده است. دیدار مودی از امارات متحده عربی، نخستین دیدار یک نخستوزیر هندی پس از ۳۴ از این کشور است و سفر او به ریاض چهارمین دیداری است که یک صدراعظم هندوستان از زمان تشکیل عربستان انجام میدهد. همین خود اهمیت این تعاملات را نشان میدهد.
دلایل مختلفی برای روابط نزدیک هند و کشورهای عربی وجود دارد. کشورهای عربی به هند بهعنوان یک بازار مهم مصرف انرژی و مقصدی برای سرمایهگذاری نگاه میکنند. در عین حال، آنها قصد دارند که از پیشرفتهای هند در بخشهای فناوری ارتباطات و بخش خدمات بهره گیرند. از نظر هند، این رابطه با اهمیت است، چون کشورهای مذکور میزبان جمع وسیعی از شهروندان هندی بوده، منابع اصلی واردات تیلاند و دارای سطح بالایی از روابط تجارتی دوجانبه با دهلی میباشند.
اما بخش ناگفتهٔ این سناریو، عبارت از تمایل هند به کاهش نفوذ پاکستان در کشورهای مذکور بوده و احتمالاً اعمال فشار بالای اسلامآباد از طریق این کشورها در ارتباط به مسایل مورد علاقه هند است. اگر به بیانههای رسمی مودی پس از دیدار از دو کشور مذکور توجه شود که شاهدی بر نگرانیهای هند از تروریسم است، دهلی جدید شاید موفقیتهای اولی را در این ارتباط بهدست آورده باشد.
هند شاید بهصورت یکشبه موفقیتهای چشمگیری را در ارتباط به کاهش نفوذ پاکستان در میان کشورهای عربی بهدست آورده نتواند، اما این اقدامات باید برای دیپلوماتهای پاکستانی موجب نگرانی در منطقهای باشد که معمولاً جزو حوزه نفود و اعتبار بلامنازع پاکستان به حساب آمده است.
نباید از یاد برد که هند در حالی اقدامات خود را برای نزدیکی با کشورهای عربی بیشتر کرده است که پاکستان نیز از آن سطح بهتر روابط با کشورهای عربی برخوردار نیست؛ چون، اسلامآباد از همراهی نظامی [در قضیه یمن] با کشورهای خلیج خودداری ورزید.
افزون بر این، هند به صورت فعالانه بالای استراتژی اقتصادی کشورهای حوزه سارک کار میکند که در آن پاکستان شامل نبوده و این کار را از طریق تنظیم قرارداد ترانسپورت زمینی (MVA) میان هند، نیپال، بوتان و بنگلادیش انجام داده است. به موجب امضای قرارداد، انتقال مسافران و موترهای باربری میان چهار کشور همسایه در جنوب آسیا بهتر و سهلتر میشود. هند همچنان در حال توسعه قمر مصنوعی جنوب آسیا نیز است. احتمالاً، اسلامآباد بهخاطر ملاحظاتش، بهطور قصدی از این پروژه به کنار گذاشته شده است، چون هند این دو پروژه را در حالی پیش میبرد که اسلامآباد قصد خود را برای پیوستن و یا نیپوستن به آن آشکار نساخته است.
نرندرا مودی، نخستوزیر هند، همچنان اولین صدراعظم هندی است که از تمام پنج کشور آسیای میانه دیدار کرده است. علیرغم نگرانیهای اسلامآباد از محاصره شدن و بازداشتهشدن توسط هند در عرصه خارجی، سیاستگذاران خارجی در پاکستان از ارایه یک پاسخ جمعوجور نسبت به تحرکات هند ناکام ماندهاند.
در این ارتباط دلایل مختلفی را میتوان ذکر کرد. نخست، هیئت حاکمه پاکستان تن به وضعیت موجود خود دادهاند، اما کشور آنها یکی از مهمترین کشورهای اسلامی و ششمین قدرت اتومی دنیا است که از اینرو شاید منزوی ساختنش از سوی هند، ممکن نباشد. دوم، پاکستان رابطهاش با چین و همچنان دهلیز اقتصادی چین و پاکستان را بهعنوان ضمانتی در برابر تحرکات بازدارنده دیگران در نظر دارد. بر علاوه، حکومت این کشور بر رابطه خیلی نزدیک و شخصیاش با حاکمان کشورهای عربی اعتماد دارد و مطمین است که از تحرکات ضد پاکستانی هند در این حوزه جلوگیری کرده میتواند. آنها همچنان میدانند که علیرغم رد درخواست اشتراک در جنگ یمن، کشورهای عربی به پاکستان بهعنوان ضامن امنیتشان نگریسته و هندوستان جای پاکستان را در اینجا گرفته نمیتواند.
تقریباً یک سال قبل، حکومت پاکستان کنفرانسی را با حضور نمایندگانی از کشورهای منطقه برگزار کرد که در آن به ترویج و افزایش سطح ارتباطات میان کشورهای این منطقه پرداخت. اما در عین حال، هیچ اقدام جدی برای تطبیق پیشنهادهای این کنفرانس از سوی حکومت پاکستان صورت نگرفته است.
پاکستان زمانی میتواند که با نفوذ روزافزون هند رقابت کند که استراتژی فعالانهای را روی دست بگیرد. مثلاً، در این استراتژی روابط شخصی با رهبران عربی جای خود را به روابط نهادمند داده، ماهیت همکاریهای امنیتی و دفاعی خود را روشن ساخته است تا بیشتر شکل واقعبینانه به خود گیرد و از توقعات غیرواقعبینانه دوری جوید تا در رابطهاش با کشورهای دیگر حس بیهودگی و خستگی از سیاستها و رفتارهای خود را بهوجود نیاورد. پاکستان باید پروژههای تجارتی، انرژی و ارتباطات را با کشورهای همسایه طرح و توسعه دهد.
از همه مهمتر، اسلامآباد باید روابط خود را مستقل از هر چیزی با کشورهای دیگر بسازد. باید پاکستان بیش از این افغانستان را از چشم هند نبیند و روابط خود را با ایران بهخاطر همکاریهای این کشور با هند و یا روابط پر جنجال تهران با کشورهای حوزه خلیج فارس، با مانع روبهرو نسازد.
– سیده مامونه رباب، The Friday Times / برگردان- خ. خاور، روزنامه ۸ صبح، دوشنبه ۲۴ جوزا ۱۳۹۵
2016-06-15