خانه / سیاست / تحلیل ها و دیدگاه ها / مرحله پسا یازده سپتامبر

مرحله پسا یازده سپتامبر

اگر نیم نگاهی به تاریخ معاصر بیفکنیم، جامعه بشری با سه رویداد جریان ساز مواجه بوده است:

  • دوران جنگ سرد
  • فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد
  • رویداد یازدهم سپتامبر و شکل گیری جبهه جهانی مبارزه با تروریزم

مهم ترین مشخصه دوران جنگ سرد چنبره زدن پیمان ورشو و ناتو بر سرنوشت جامعه بشری است. حمایت آهنین از کشور های متحد، ممیزه هر دو پیمان است. امپریالیسم و کمونیسم خطوط سرخ همدیگر را به رسمیت می شناسند. این فرایند چندین سال تداوم می یابد و  سرانجام به دلایل و عوامل متعدد پیمان ورشو مضمحل می گردد و برجنبش عدم انسلاک نیز نقطه ی پایان گذاشته می شود.

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده و هم پیمانانش به مثابه یگانه قدرت مطرح، دیگر در جغرافیای پیمان ناتو محصور نمی مانند. در این فضای سیاسی- نظامی سه تئوری در مغرب زمین جریان ساز می گردد:

  • جنگ تمدن ها
  • پایان تاریخ و پیروزی لیبرال دموکراسی
  • پایان نقش ارتش های کلاسیک (تز آلوین تافلر…)

جنگ کویت نشان دهنده ی تبدیل شدن تز آلوین تافلر به واقعیت است. رویداد یازدهم سپتامبر بیانگر تقابل افراط گرایان چونان طالبان، بوکو حرام، داعش و سایر احزاب و سازمان های افراطی با جهان غرب است. این چالش خونین به گونه یی بر تز ساموئیل هانتینگتون صحّه گذاشت و ابطال دیدگاه فوکویاما را بر ملا نمود. هرچند سیاست مداران غربی حضور چالش برانگیز افراط گرایان را منسوب به اسلام و کشور های اسلامی نمی دانند و  بر تز ساموئیل هانتینگتون صحه نمی گذارند.

رویداد یازدهم سپتامبر حیرت زدگی را با انفعال سیاسی گره زد. همه ی کشور های جهان با همدردی با ایالات متحده، به نحوی متحد جبهه جهانی مبارزه با تروریزم شدند. حامیان طالبان چونان پاکستان، سعودی، امارات و غیره به سرعت باد و برق در برابر امارت اسلامی طالبان قرار گرفتند. جمهوری اسلامی ایران با توجه به خصومت مزمن با ایالات متحده، فضای ایران را جهت سرکوب امارت اسلامی طالبان، به اختیار آمریکا قرار می دهد. وضعیت چین، روسیه، هند، کشور های اروپایی و غیره روشنتر از آنست که بدان پرداخته شود.

بیش از یک دهه جبهه ی جهانی مبارزه با تروریزم و افراط گرایی جریان سازی نمود. ایالا متحده در فضای انفعال سیاسی قدرت های بزرگ یکه تاز میدان بود. رویداد های لیبی، عراق… حتی فدراتیف روسیه را به واکنش مؤثر وانداشت. سکوت بود و انفعال.

اوضاع سوریه  ذهنیت سیاسی– نظامی جهان را دگرگون نمود و مرحله عبور از انفعال سیاسی را طراحی کرد. فدراتیف روسیه باحمایت پنهان و آشکار از بشار اسد، واکنش عملی در برابر تحولات اوکراین و انضمام جزیره کریمیه بیانگر مرحله یی است که سیاست های سیاسی – نظامی غرب را به چالش می کشد. تحریم اقتصادی فدراتیف روسیه این چالش را ژرفای بیشتر می بخشد. همکاری جمهوری چین و فدراتیف روسیه در جهت حل بحران هسته یی ایران نقطه عطفی است که دوره پسا یازده سپتامبر را رقم می زند.

پرسش این است:

– چرا جمهوری خلق چین و جمهوری فدراتیف روسیه با ایالات متحده و قدرت‌های اروپایی[۱] در راستای حل بحران هسته یی ایران همآوا و هماهنگ شدند؟

– منافع چین و روسیه در حل بحران هسته یی ایران چه می باشد؟

– نیمه ی پنهان این مذاکرات آبستن چه واقعیاتی است؟

پاسخ مطایق به واقع همانا تأمین منافع است. ایالات متحده منافع چین و روسیه را در بازی های بزرگ به رسمیت می شناسد. یعنی نیمه ی پنهان تفاهم هسته یی ایران بیانگر پذیرش حضور چین و روسیه در چنین شطرنجی است. این نیمه پنهان همگرایی منافع کنش های ملموس جهانی را به همراه دارد:

  1. فدراتیف روسیه به عملیات نظامی در سوریه می پردازد و موضع گیری اش در قبال افغانستان از حالت انفعال و ابهام می براید. بررسی اوضاع «رو به وخامت افغانستان» در همایش بزرگ در مسکو بیانگر این کنش اعتراضی و شکسته شدن سکوت معنی‌دار است.

به دلیل اهمیت این همایش و ابعاد عملیاتی آن، لوی درستیز روسیه والیری گیراسیموف آن را افتتاح می کند. در این سخنرانی والیری گیراسیموف به صراحت اوضاع افغانستان را از نظر امنیتی برای روسیه و متحدانش نگران کننده می داند و اعلام می کند که: «در حال حاضر تعداد افراد مسلح در افغانستان به ۵۰ هزارنفر می رسدکه در چهار هزار دسته و گروه با سمتگیری های مختلف منسجم شده اند. اساس آنها را جنبش اسلامی طالبان با تعداد در حدود چهل هزار نفر تشکیل می دهد.» در فراز دیگر از سخنانش می افزاید: «طبق ارزیابی ما، در افغانستان دو تا سه هزار نفر مسلح داعش وجود دارد و تعداد آنها روز به روز افزایش می یابد و ساحات نو را تصرف می نمایند.» والیری گیراسیموف با ارائه تصویری خونین و نا امن از افغانستان چنین نتیجه می گیرد: «دولت اسلامی (داعش) خاک افغانستان را به مثابه پایگاه برای گسترش نفوذ به کشور های عضو جامعه دول مستقل آسیای میانه بررسی می کنند.  این امر می تواند در آینده تهدید واقعی برای امنیت روسیه به بار آورد.» یعنی مبارزه با داعش در سوریه پیوند ناگسستنی با افغانستان دارد. این چشم انداز نظامی فدراتیف روسیه از قلب آسیا تا شرق میانه است. برای اینکه این راهبرد راهکار های مناسبش را پیدا نماید، سفیر روسیه (در افغانستان) در دیدار با وزیر امور خارجه ج.ا.افغانستان (۱۲/۱۰/۲۰۰۱۵) خواستار افزایش همکاری های مشترک دو کشور برای مبارزه با تروریزم می شود و در پیامد آن سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه اعلام می کند که فدراتیف روسیه آماده کمک به نیرو های نظامی افغانستان است. طبق گزراش های رسانه ها رییس جمهوری افغانستان در ملاقات با ولادیمیر پوتین در «اوفه» از رییس جمهوری روسیه می خواهد تا به اردوی افغانستان از نظر تخنیک نظامی کمک کند. ضمیر قبولوف، نماینده خاص رییس جمهور روسیه، طی مصاحبه یی با مجله «پروفیل» گفته است: «حالا ما می توانیم در حدود ۱۰۰۰۰ میل کلاشینکوف و سه هلیکوپتر ضربتی می- ۳۵ که مدل اکسپرت آن می- ۲۴ است، به اساس قرارداد تجارتی به اختیار افغانستان قرار دهیم.»

  1. بعد از شصت و شش سال رؤسای جمهوری چین و تایوان با هم دیدار می کنند. شکسته شدن این دیوار سرد روابط در پیامد حل منازعه هسته یی ایران و جامعه جهانی است. در عین زمان چین به راحتی در آب هایی به احداث جزیره اهتمام می کند که محل منازعه دیرینه چین و همسایگان است. باز شدن پنجره های نو در رابطه ی دو جانبه افغانستان و چین ابعاد دیگری از چنین فرایندی است. این فرایند به باور این قلم نشان دهنده ی دوره پسا یازده سپتامبر است که آهسته آهسته جوانه می زند.

 

نتیجه گیری:

حل منازعه هسته یی جمهوری اسلامی ایران دارای نیمه های پنهان و آشکار است. نیمه آشکار آن همانا چگونگی حل این منازعه مزمن است که رسانه ها به گستردگی آن را بازتاب داده اند. تأمین منافع جمهوری چین و فدارتیف روسیه نیمه ی پنهان این منازعه شگفت است.

ایالات متحده آمریکا که سکاندار تحولات سیاسی و نظامی جهان پس از یازدهم سپتامبر است، مجبور می گردد تا منافع چین و روسیه را به رسمیت بشناسد و در کنار متحدین غربی اجازه دهد تا در چیده مان شطرنج تحولات سیاسی – نظامی نقش فعال و بارز داشته باشند. مبارز عملی فدراتیف روسیه با داعش در قلمرو سوریه و چرخش های سیاسی ایالات متحد و کشور های اروپایی نسبت به حل سیاسی بحرانه سوریه، موضع گیری علنی (و به تناسبی عملی) در رابطه به افغانستان، دیدار رؤسای جمهوری چین و تایوان، جزیره سازی چین در آب های محل منازعه، گشوده شدن باب جدید بین افغانستان وچین، همه و همه بیانگر این است که جهان وارد مرحله پسا یازده سپتامبر شده است. هر چند این مرحله تازه جوانه زده است، دستگاه سیاست خارجی در افغانستان باید با توجه به وضعیت جهان و منطقه راهبرد ها و راهکار های نو را طراحی نماید.

دوکتور  عبد الغفور  آرزو

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*