رییسجمهوران افغانستان و تاجیکستان روی مشترکات فرهنگی و منافع مشترک دو کشور، در نشست مطبوعاتی دیروزشان تاکید کردند. افغانستان و تاجیکستان، زبان، فرهنگ، ادبیات و تاریخ مشترک دارند. منافع اقتصادی و امنیتی این دو کشور هم مشترک است. افغانستان روی سیاست همگرایی منطقه کار میکند. کابل تلاش میکند تا تمام موانعفرا راه همکاریهای منطقهای از بین برود.
به همین خاطراست که تلاش میشود رویای اتصال چرخهای صنعتی جنوب آسیا به آسیای میانه، تحقق یابد. در دیدار رییسجمهور تاجیکستان و افغانستان، در مورد تطبیق دقیق پروژه کاسا یک هزار صحبت شد. دو روز بعد داکتر عبدالله رییس اجرایی افغانستان هم به دوشنبه میرود تا آغاز کار پروژه کاسا یک هزار را افتتاح کند.
این پروژه، برق تاجیکستان و قرغیزستان را از طریق افغانستان به پاکستان انتقال میدهد. کاسا برای افغانستان نماد وصل آسیا است. کشورهای افغانستان و تاجیکستان خودشان را وارث راه ابریشم قدیم میدانند. راه ابریشم علاوه بر اینکه تجارت را رونق داده بود، سبب وصل فرهنگها نیز شده بود. مورخان یکی از علتهای گسترش زبان فارسی را همین راه ابریشم میدانند. تاثیرگذاری و تاثیرپذیری فرهنگها از یک دیگر در مسیر راه ابریشم، سبب غنای فرهنگی این منطقه شد.
استعمار اروپایی در قرنهای نوزده و بیست میلادی، تماسهای فرهنگی میان مردمان حوزههای فرهنگی مسیر راه ابریشم را کاهش داد. امپراتوری اتحاد شوروی هم تمام تلاش خود را به کاربرد تا علایق فرهنگی مردمان دو سوی آمو را از بین ببرد. حالا که اتحاد شوروی سقوط کرده است و کشورهای آسیای میانه به استقلال رسیدهاند، فرصت تازهای برای تقویت علایق فرهنگی میان مردمان دو سوی آمو و گسترش مناسبات فرهنگی میان کل کشورهای آسیای میانه و جنوب آسیا، فراهم شده است.
علاوه بر این، فرصتهای اقتصادی تازهای نیز وجود دارد که کشورهای منطقه میخواهند از آن استفاده کنند. اقتصاد صنعتی جنوب آسیا خیلی تقویت شده است. اما چرخهای این صعنت به انرژی نیاز دارد. آسیای میانه منبع انرژی است. افغانستان که چهار راه راهبردی منطقه است، میتواند جنوب آسیا را به آسیای میانه وصل کند. پروژه کاسا یک هزار، اولین پروژه بزرگی است که منطقه را با هم وصل میکند. افغانستان حتا انتظار دارد که برق آسیای میانه را به هند هم بفرستد تا رویای وصل مناطق گوناگون آسیا به یک واقعیت بدل شود.
اتصال اقتصادی منطقه طبعا به تقویت علایق فرهنگی میان کشورهای منطقه منجر میشود. همان طوری که راه ابریشم سبب آشنایی فرهنگهای مختلف شد، اتصال منطقه توسط افغانستان هم به تقویت علایق فرهنگی خواهد انجامید. اما این رویاهای قشنگ و پروژههای مفید را یک چیز تهدید میکند و آن تروریسم است. تروریسم که زاده بحران در حوزه تمدن اسلام و سیاستهای امنیتی برخی از دولتها است، از طریق اقتصاد جرمی تقویت میشود. شبکههای تبهکار که با مافیای مواد مخدر، قاچاق و پولشویی رابطه دارند، با تروریسم همکاری میکنند. مافیای مواد مخدر به قلمرو بدون دولت نیاز دارد تا به سادگی بتواند این مواد را تولید کند.
قاچاق مواد مخدر هم نیازمند ضعف نهاد دولت است. گروههای تروریستی با برهمزدن ثبات و نظم در کشورهای مختلف، ساحه خارج از کنترول دولت بهوجود میآورند. این ساحه خارج از کنترول دولت یا به تعبیر دیگر دولتزدایی از قلمروها، سبب میشود که زمینه برای تولید مواد مخدر و تقویت اقتصاد جرمی فراهم شود. این واقعیت نشان میدهد که اقتصاد جرمیو تروریسم لازم و ملزوماند. از آن جاییکه تروریسم و اقتصاد جرمی، مرز نمیشناسد و پدیدههای فرامرزی و فراکشوریاند، ایجاب میکند که کشورهای منطقه با آن مشترکا مبارزه کنند.
کشورهای منطقه از جمله افغانستان و تاجیکستان باید همکاریهای امنیتی خود را گسترش دهند. دو کشور ظرفیتها و تواناییهایی دارند که میتوانند آن را بهصورت مشترک علیه تروریسم و اقتصاد جرمی استفاده کنند. افغانستان و تاجیکستان میتوانند با مبادله معلومات استخباراتی، نیروی تنفیذ قانون را در هر دو کشور تقویت کنند. تاجیکستان و کشورهای آسیای میانه، میتوانند تجربههایشان در مبارزه با اقتصاد جرمی و تروریسم را در اختیار نیروهای امنیتی افغانستان قرار دهند. این همکاریها سبب میشود که تروریسم و اقتصاد جرمیضعیف شود و رویای اتصال منطقه، تحقق یابد.
در این منطقه حلقات قدرتمندی هم هستند که نمیخواهند، رویای اتصال منطقه تحقق یابد. حلقاتی در پاکستان و برخی از کشورهای خلیج فارس، برای گسترش نفوذ و هژمونیشان، از تروریسم بهعنوان ابزار استفاده میکنند. این حلقات تصور میکنند که بقای کشورهایشان، در ایجاد ناآرامیدر پیرامونشان است. این تجربه نشان داده است که چنین چیزی غلط است و در درازمدت جواب نمیدهد. راه نفوذ مشروع، از مسیر همکاریهای اقتصادی، امنیتی و فرهنگی میگذرد. خشونت و تروریسم غیر از تباهی و بربادی ارمغان دیگری ندارد.
– فردوس
هشت صبح