خانه / فرهنگ و هنر / ترازوی طلایی / فــرشته تــاریـخ در طوفان مهاجرت

فــرشته تــاریـخ در طوفان مهاجرت

گذری بر فلم انجلس نواس از ابوذر امینی

آنجلس نواس، نام فرشته‌ای است و مهم‌تر از آن نام تابلویی فوق‌العاده از نقاش آلمانی، پل کلی. این نقاشی شگفت، سال‌ها، فیلسوفی چون والتر بنیامین را مفتون کرده بود.
این نقاشی ترسیم چهره فرشته نواس است. که با چشمانی لغزان و موهایی پریشان و دهانی باز در باد ایستاده است. دو دست گشوده‌اش را طوفانی که از پشت سر به تعبیر بنیامین از بهشت می‌آید، فراگرفته و اجازه بستن نمی‌دهد. طوفان، هم ویرانگر است و هم در این تابلوی به پیش برنده، نمادی از آینده است. بنیامین، در ادامه اشارات امیدوارانه‌اش، به این تابلو وحس شگفتی که طوفان در نسبت با این فرشته دارد، می‌پردازد. پر از اندوه است و از طرفی پر از امید. فرشته پاهایش را بر سطحی از فروپاشیدگی بی‌ثباتی نگه داشته اما با همه این‌ها می‌دانیم که او دارد به پیش می‌رود. این تصویر فرشته آنجلس نواس، فرشته تاریخ است.
ابوذر امینی، فلم‌ساز فرزانه و متفاوت نسل نو افغانستان، برای فلمش درباره مهاجرت نامی بی‌نظیر یافته است که نشان‌دهنده جستجوی فاضلانه او در هنر و فلسفه معاصر است. و به راستی هیچ چیز مثل تابلوی انجلس نواس، نمی‌تواند به این خوبی موج مهاجرت این روزها به جانب غرب را روایت کند. قدم زدن در فروپاشیدن و اضمحلال، در خلای با چشم‌های نگران و لغزان و به اطراف و دهانی گشوده و دست‌های در برابر توفان و بالاخره در دهان طوفانی شگفت که او را به جانب آینده‌ای امیدوار می‌برد. این شرح حال هر کسی است که خانه و سرزمین آبایی را با قصه‌های بهشتی‌اش به جانب بهشتی زمینی در غرب‌، ترک می‌کند. از دل دریاها و طوفان‌ها و پولیس‌ها با فیرهای‌شان می گذرد و هم‌چنان به آینده ‌گنگ امیدوار است.
این فلم در سی‌و‌دومین جشنواره بین‌المللی فلم کوتاه ایران که استادانی مثل سیگوتینودی جاپانی وجیپسی چانگ هانک کنگی و ماتیو فلاگ آلمانی داورش بودند جایزه بهترین فلم در زمینه خشونت و افراطی‌گری را دریافت کرد و همین طور در سومین جشنواره بین‌الملی حقوق بشر افغانستان جایزه بزرگ جشنواره را از آن خود کرد.
فلم، منتقدان و طرفداران فراوانی یافت.از طرفی این فلم، اولین فلم داستانی ابوذر بود که قبلا فلم‌های مستند درخشانی مثل کابل_ تهران- کابل را ساخته بود و از آکادمی سلطنتی هالند جایزه گرفته بود. اما موضوع فلم به نحوی در ادامه همان فلم‌های گذشته او، یعنی مهاجرت می‌چرخید. ابوذر که خود مثل خیلی از هم‌نسلان و همگنانش طعم مهاجرت‌های پی‌درپی را چشیده، حالا به‌دنبال ریشه‌های این پراکندگی است‌. این که چطور آدمی که از خانه‌اش مهاجر می‌شود در فضای جدید سرگردان می‌شود و بعد از استقرار، دل ناراضی‌‌اش به‌‌دنبال چیزهایی مهم‌تر از زندگی مثل آرامش و امنیت روانی می‌‌گردد.
جستجوی آرامش تم اکثر فلم‌های اوست. جستجو برای یافتن آرامشی درونی که به او اجازه خودنمایی بدهد. اجازه قد علم کردن چهره برافروختن. منتقدان، بی‌فرمی فلم داستانی او را مورد انتقاد قرار داده بودند و همین طور سادگی مینی مالیستی تقریبا افراطی‌اش را، گروهی هم معتقد بودند که شخصیت‌پردازی شخصیت‌های فرعی فلم خیلی مختصر در آمده است. اما، بخشی از این انتقادات برخاسته از نگاه کلاسیکی است که نسبت به سینما هنوز در افغانستان وجود دارد. فلم مینی مالیستی کوتاه با شیوه مرسومی که ابوذر هم تبعیت می‌کند، بیشتر از فراز و فرود و گره‌گشایی داستانی به روایت کردن جزییات روانشناختانه تاکید دارد. این‌که وضعیت افراد را ترسیم کند و یک شمای عمومی از وضعیتی خاص را نشان دهد. یعنی بیشتر از داستان به وضعیت می‌پردازد. برای این در توصیف وضعیت مهاجرت، به سراغ کودکی مهاجر به نام علی می‌رود. فلم با معرفی علی در مدرسه‌ای ترکی شروع می‌شود. و بعد علی را تعقیب می‌کند که چگونه برای بهبود وضع خانواده در مهاجرت، با برادرش کفاشی می‌کنند و کودک کفاش دیگری‌، از ابتدا به او چون رقیبی بدیمن‌، بدبین می‌‌شود. کارگردان توانسته صحنه‌های مشاجره کودکان را عالی به تصویر بکشد. لوکیشن‌ها خیلی خوب انتخاب شده با ترتیب میزانسنی که در همین شکل جدید سینمایی رواج دارد.
بعد هم با نماهایی دیدنی وضعیت خانواده و بی‌کاری پدر را روایت می‌کند. این‌که چطور مهاجرت در هر گوشه از کره خاکی همانندست. مهاجر از ایران تا ترکیه کماکان مهاجر و بی‌پناه است و برای این راهی برای خودنمایی و رضایت درونی نمی‌یابد، مقدر شده چون پرنده‌ای در بین طوفان، برای حفظ خودش تلاش کند. برای نگاه داشتن پرها و داشته‌هایش. آن امید بهشتی در دلش وقت‌های بسیاری رنگ می‌بازد اما به هر صورت ، همین امید است که هم‌چنان او را زنده و رونده نگاه می‌دارد. به‌خاطر همین امید است که حس جستجو و آرزوی یافتن بهشت موعود هم‌چنان در او زنده است. مهاجرت طوفانی است که او را با چشم‌هایی نگران و دست‌های گشوده در مقابل طوفان به جانب آینده‌ای امیدوار می‌برد. برای این آخرین فلم، با آشتی و رضایت تمام می‌شود. فرمی داستانی تاثیر گرفته از تابلو و داستان آنجلس نواس که در عین وفاداری به تم اسطوره‌ای داستان، در شکل سینمایی‌، خیلی خوب از کار درآمده است.

رضا محمدی  –

هشت صبح

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*