کابل/۱۷حوت/فرهنگستان
زنان در افغانستان دومین سال متوالی است که «روز جهانی زن» را در زیر سلطه گروه طالبان سپری می کنند؛ روزی که در آن از برابری جنسیتی حرف زده می شود، اما آنها از حقوق ابتدایی خود نیز محروم شده اند.
طالبان پس از گرفتن قدرت در افغانستان، بیش از بیست فرمان و توصیه را صادر کرده اند که بربنیاد آن زمینه را برای حذف بانوان از جامعه فراهم می کند.
از زمان تسلط طالبان بر قدرت در افغانستان تاکنون بانوان روزهای دشواری را در کشور سپری کردهاند و در این مدت طالبان بیش از بیست فرمان و «توصیه»های محدود کننده را اجرایی ساختهاند که بر بنیاد آن بانوان به گونه سیستماتیک حذف می شوند.
در سالی که گذشت، طالبان حداقل شش فرمان را صادر کردهاند که زنان را از زندگی عمومی حذف می کند.
در بیست و سوم مارچ سال ۲۰۲۲ میلادی، دختران از رفتن به مکتب محروم شدند و طالبان دروازه های مکتب را به روی دانش آموزان دختر بستند.
برخی از دانش آموزان می گویند که هشتم مارچ در افغانستان مفهومی ندارد و بانوان و دختران در درد و رنج زندگی می کنند.
هیله که صنف دهم مکتب است، می گوید که یک سال را در خانه با دشواریهای زیاد گذرانده است.
او گفت: «مکتب ها به روی دختران بسته است و حضور زنان کدام مفهومی ندارد. امروز برای ما معنا نمی دهد به خاطریکه دروازههای مکتب به روی دختران بسته است.»
در ماه جنوری سال ۲۰۲۲، طالبان کارزار «رعایت حجاب» را آغاز کردند و بیلبوردهای تبلیغاتی زیادی با تصویر «چادری» در سطح شهر نصب کردند که در آن بانوان را به پوشیدن چادری تشویق می کرد.
پس از آن، طالبان در یک فرمان دیگر در ۲۷ فبروری سال ۲۰۲۲، محدودیتهایی را برای سفر زنان به خارج از کشور اعمال کردند. بر بنیاد این دستور طالبان زنان نمی توانند بدون محرم به بیرون از کشور سفر کنند.
نه ماه بعد، در ماه فبروری سال ۲۰۲۲ میلادی، طالبان پارکها، حمامهای زنانه و باشگاههای ورزشی را به روی زنان بستند.
در آخرین ماه سال ۲۰۲۲ میلادی، در بیست و یکم دسامبر، ندا محمد ندیم، سرپرست وزارت تحصیلات عالی که یکی از چهرههای نزدیک به ملا هبت الله رهبر طالبان است، با پخش فرمانی دانشگاههای دولتی و خصوصی را به دختران دانشجو به حالت تعلیق درآورد و تا هنوز با آنکه سال تحصیلی آغاز شده است اما دختران اجازه رفتن به دانشگاه ها را پیدا نکرده اند.
برخی از دختران دانشجو در هشتم مارچ می گویند که طالبان برای حذف آنها هرچه در توان دارند، انجام میدهند.
این دانشجویان می گویند که اکنون زنان در افغانستان با گذشت هر روز محدود می شوند و تمام دستاوردهای گذشته زنان در همه زمینه ها از بین رفته است.
نیلوفر اکبری دانشجوی یکی از دانشگاه های گفت: «همه شاهد هستیم که در بیست سال گذشته زنان دستآوردهای خوبی داشتند که با زحمات و تلاش زیاد بدست آورده بودند که متاسفانه با آمدن طالبان تمام این دست آوردهای زنان در همه سطوح از بین رفته است. من منحیث یک دانشجو که در کنج خانه نشستهام و نمی توانم به درسهای خود ادامه بدهم، خیلی برایم رنج آور است.»
طالبان به محروم ساختن دختران تحصیل اکتفا نکردند و در ۲۴ دسمبر سال ۲۰۲۲، وزارت اقتصاد طالبان، کار بانوان را در نهادهای غیر دولتی به تعلیق در آورد . این مسله سبب شد تا بسیاری سازمانهای مددرسان فعالیت خود را در افغانستان متوقف کنند.
با پخش این فرمان، شمار زیاد از بانوان که در نهادهای غیر دولتی کار می کردند، بیکار شدند.
فریبا یکی از دهها زنانی است که با این فرمان طالبان بیکار شده است و اکنون با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می کند.
نیلوفر گفت: «امروز روز زن است، چه رقم روز زن است برای من معنای ندارد. من یک زن بیوه هستم نان به خوردن ندارم، در خانه کرایی زنذگی می کنم توان کرایه را ندارم. پیشتر کار می کردم وظیفه داشتمُ حالی کار ندارم. طالبان باید به زنان احترام داشته باشند و اجازه بدهند زنان کار کنند.»
بر بنیاد آمار یوناما در سال ۲۰۲۳، ۱۳.۸ میلیون زن و دختر در افغانستان به کمک های بشردوستانه نیاز دارند، اما تعلیق کار بانوان از سوی طالبان روند کمک رسانی را به مشکل جدی روبرو کرده است.
نزدیک به یک ماه پیش، باز هم طالبان با پخش مکتوبی بانوان را از آزمون نهایی در دانشکده طب محروم ساختند و آزمون پسران برگزار شد.
جامعهی جهانی، سیاست طالبان در برابر زنان را «بی رحمانه» و نماد از «اپارتاید جنسیتی» خوانده است. در آخرین مورد، اتحادیهی اروپا سرپرستهای وزارتهای تحصیلات عالی و امر به معروف طالبان را تحریم کرده است. اما به نظر می رسد این واکنشها تاثیری روی طالبان نگذاشته و آنها به محدودتر ساختن فضا برای زنان ادامه داده اند.
چرا هشت مارچ روز جهانی «زن» شد؟
در تقویم میلادی هشت مارچ هر سال روز جهانی زنان است. نامگذاری این روز برگرفته از مبارزات تاریخی، سیاسی و اجتماعی زنان در اروپا است.
ایسناپلاس: قصه مبارزات و دلیل نامگذاری هشت مارچ به عنوان روز جهانی زنان از سال ۱۸۵۷ میلادی آغاز شد. به دنبال شرایط کاری سخت و غیر انسانی و همچنین دستمزد کم؛ کارگران زن در واکنش به این نابرابری و بیعدالتی در نقاط مختلفی از اروپا و آمریکا اعتراض کردند. تظاهرات زیادی را در این زمینه نیز به راه افتاد. کارگران نساجی زن در یک کارخانه پوشاک در شهر شیکاگو برای اعتراض به این شرایط اعتصاب کردند. به همین دلیل صاحب این کارخانه برای جلوگیری از اتحاد کارگران بخشهای مختلف، این زنان را در محل کارشان حبس کرد. پس از مدتی؛ این کارخانه آتش گرفت و تنها تعداد کمی از زنان کارگر توانستند جان خود را نجات دهند. در نهایت ۱۲۹ نفر دیگر از آنها در این آتش گرفتار شدند و سوختند. سالها بعد زنان در آمریکا و کشورهای مختلف اروپا؛ در واکنش به تبعیض، استعمار کاری زنان و فشار علیه زنان در محیط کار در این روز به خیابانها آمدند.
هشت مارچ از چه سالی آغاز شد؟
نخستین مراسم روز زن در ۲۸ فبروری سال ۱۹۰۹ در نیویورک برگزار شد. این مراسم توسط حزب سوسیالیست آمریکا(اندیشهای سیاسی اجتماعی که هدف آن ایجاد نظم اجتماعی است)، برای یادبود اعتصاب «اتحادیه جهانی زنان کارگر صنایع پوشاک» بود.
همچنین در ماه اگست؛ «لوییس زیتس» سوسیالیست آلمانی پیشنهاد تأسیس سالانه روز بینالمللی زن را داد و کلارا زتکین سوسیالیست پیشرو که بعدها یک رهبر کمونیست شد از او حمایت کرد. اما در آن کنفرانس تاریخ و روز خاصی برای این روز مشخص نشد. در آن کنفرانس؛ نمایندگان که مجموعهای از ۱۰۰ زن از ۱۷ کشور اروپایی و آمریکایی بودند، با ایده «ترویج حقوق برابر، شامل حق رای برای زنان» موافقت کردند.
سال بعد در ۱۹ مارچ ۱۹۱۱ روز بینالمللی زن برای میلیونها شهروند در اتریش، دانمارک، آلمان و سوییس برای اولین بار شناخته شد. تنها در امپراطوری اتریش-مجارستان، ۳۰۰ تظاهرات برگزار شد. در وین، زنها در رینگاشتراسه رژه رفتند و بنرهایی به افتخار کشته شدههای کمون پاریس حمل کردند. مطالبات زنان در آن سال؛ حق رای، مناصب عمومی، تنظیم ساعت کار برابر با مردان، حقوق برابر با مردان و تنظیم مرخصی زایمان بود. آنها همچنین نسبت به تبعیض جنسیتی در استخدام اعتراض داشتند. آمریکاییها در آخرین یکشنبه فوریه روز ملی زن را به پا داشتند.
مبارزه برای اعطای حق رای زنان از لندن تا آلمان
در ۱۹۱۴ روز جهانی زنان در ۸ مارچ برگزار شد. در همان سال، برگزاری روز زن در آلمان منجر به اعطای حق رای زنان شد اما زنان آلمانی همچنان تا سال ۱۹۱۸ این حق را به دست نیاوردند.
در ۸ مارچ ۱۹۱۴ در لندن نیز راهپیمایی از میدان «بو تا ترافالگار» در حمایت از حق رای زنان برگزار شد. «سیلویا پنکهرست» فعال حقوق زنان در بریتانیا در راه میدان ترافالگار برای سخنرانی، جلوی ایستگاه چارلز کراس دستگیر شد. سیلویا از جمله زنانی است که برای اعطای حق رای در بریتانیا تلاش کرد. در ۱۹۱۷ تظاهراتی تحت عنوان روز بینالمللی زن در سنت پترزبورگ برپا شد که سرآغاز انقلاب فوریه بود. در این روز، زنان در سنت پترزبورگ برای «نان و صلح» در اعتصابات شرکت کردند و خواستار پایان دادن به جنگ جهانی اول، کمبود مواد غذایی روسیه و حکومت استبدادی مطلقه شدند.
انقلاب زنان برای نان
مورخان و تاریخ پژوهان میگویند که این اعتراض زنان برای «نان» بود و مانند همیشه، گروهی از جامعه روسیه خواستار مطالبات اقتصادی خود بودند. با وجود اینکه تمام اعتراض هشت مارچ زنان کارخانه نساجی ویبورگ برگرفته از احساسات زنانهشان بود و بدون هیچگونه برنامه ریزی سیاسی پیش رفتند اما همین یک اعتراض زنانه اولین چراغ انقلاب روسیه و حکومت تزاریسم شد.
زنان تلاش کردند پیش از آنکه اقدامشان پشت حرکت مردان کارگر و احزاب مردسالار نادیده گرفته شود، حرف خود را نیز بزنند. از آغاز اعتصابات فوریه شعارهای سیاسی علیه جنگ در اعتراضات داده میشد. جسارت، بیباکی، عزم و همچنین روشهایی که زنان برای اعتراض استفاده میکردند روشن کرد که زنان ریشه مشکلات را به خوبی متوجه شدهاند. زنان فهمیده بودند که وحدت کارگران و حمایت سربازان از معترضان، به جای دفاع از دولت تزاری، رمز پیروزی آنهاست.
«ترورتسکی» متفکر روسی در این باره نوشته است:« نقش بزرگ را زنان کارگر با ایجاد روابط بین کارگران و سربازان ایفا کردند. آنها شجاعتر و جسورتر در صحنه حاضر میشدند و با نزدیک شدن به سربازان و فرماندهان نظامی از آنها میخواستند تفنگ خود را زمین بگذارند و به آنها بپیوندند. سربازان نیز با دیدن این صحنه هیجان زده میشدند و با نگاههایی مضطرب با یکدیگر صحبت میکردند و نمیدانستند چه واکنشی نشان دهند.»
در ۲۳ فبروری(۸ مارچ)، زنان کارگر توانستند سربازانی را که مسئول مخازن واگنهای برقی بودند؛ متقاعد کنند به اعتصاب بپیوندند. سربازان واگنها را واژگون کردند تا از آنها بهعنوان سنگر علیه پلیس استفاده کنند. خستگی سربازان از جنگ و بحرانهای حاصل از آن و همچنین گسترش این اعتراضات خودجوش در دیگر نقاط تنها دلیل پیروزی معترضان بر سربازان نبود، بلکه زنان کارگر نساجی از سال ۱۹۱۴ با تعداد زیادی از سربازان کشاورز و رعیت که عمدتاً در پتروگراد زندگی میکردند، آشنا بودند.
مردان در پادگانها و زنان در کارخانهها، کسانی که از یک منطقه به شهرها آمده بودند، با یکدیگر ارتباط برقرار میکردند و درباره مشکلات حرف میزدند. این کار باعث شده بود که فاصله بین سربازان و کارگران به مرور کمتر شود و زنان کارگر درباره حمایت مسلحانه در اعتراضات درک و فهم روشنی پیدا کنند. زنان کارگر کسانی بودند که در خط اول انقلاب فبروری یعنی انقلابی که اوج نابودی تزاریسم بود، محکم و استوار ایستادگی کردند. آنها صرفاً جرقه این انقلاب را نزدند، بلکه موتور محرک آن بودند. زنان کارگر زمانی دست به چنین اقدامی زدند که بسیاری از کارگران مرد و انقلابیون به آنها اطمینان نداشتند.
زنان کارگر و سرپرست خانوار مجبور بودند ساعتها برای تامین موادغذایی خانواده خود در صف بایستند. این امر باعث شد آنها به مرور زمان متوجه شوند که مطالبات شان برای رسیدن به نان، بر مطالبات سیاسی مبنی بر پایان یافتن جنگ ارجحیت ندارد و هر دو به یک میزان باید در اولویت قرار گیرند. در نهایت، مردم متوجه شدند که فقر و قحطی و بحران اقتصادی بهوجود آمده نتیجه ناکارآمدی سیاست مدارانی است که در رأس تصمیمات هستند.
هر ساله سازمان ملل متحد یک شعار برای روز جهانی زن انتخاب میکند. شعار سال ۲۰۲۳ «نوآوری و فناوری برای برابری جنسیتی» است.
خبرنگار فرهنگستان از کابل
سمیع صدیقی