کابل/۲۲ثور/فرهنگستان
صدای چرخهای خیاطی از ابتدای کوچه به گوش می رسد. داخل کوچه سمت چپ، خانهای قدیمی است که کارگاهی کوچک دارد. ورودی خاصی ندارد اما صدای کار کردن همزمان چند چرخ خیاطی در روزهای بیبرقی مرا میکشاند.
با بازکردن در و کنار زدن پرده حریری که پشت در شیشه ای مغازه دوخته شده، زنگ آویزان شده در بالای در به صدا در می آید. برای چند ثانیه صدای چرخ های خیاطی متوقف می شود و دختران جوانی که پشت چرخ ها نشسته اند، نیم نگاهی به من انداخته و به کارشان ادامه میدهند.
آرام از لابه لای پارچه های نیمه دوخته رنگی که اغلب طرح های کارتونی دارند، می گذرم و به انتهای کارگاه میروم. رخسار را از دورمیبینم و با صدای بلند سلام میدهم.
رخسار میگوید که پس از محروم شدن از مکتب مجبور شده اند که برای نجات از فشارهای روانی از خانه بیرون شوند و یک حرفه تازه بیاموزند.
رخسار محمدی، دانشآموز صنف دهم است و برای دیگر دانشآموزان دوختن لباس را در این کارخانه آموزش میدهد.
او میگوید:«وقتی مکتب بسته شد در خانه حوصله مان به سر آمد و حتا مشکلات روحی و روانی برای مان پیدا شد؛ بعد ما کاری کردیم که اینجا حداقل سرگرم کار باشیم.»
این دانشآموز مثل هزاران دانشآموز دیگر خواهان بازگشایی تمامی مکتبهای دخترانه در کشور است.
عقب این کارخانه یک صالون دیگریاست که هشتاد زن و دختر در بخشهای ساختههای دستی، قرآن کریم و کمکهای نخستین بهداشتی آموزش می بینند. که بیشتر از هشتاد درصد شرکت کنندهگان این دورههای آموزشی دانشآموزان مکتب استند.
در کنار دختران دانشآموز شماری از کارمندان دولت پیشین و خانمهای خانه نیز در اینجا فن و حرفه میآموزند.
مریم بهنامی ۱۷ سال دارد اما ظاهر و رفتارش، مادری ۳۰ ساله را برایم تداعی می کند. خودش میگوید نابسامانیهای روزگار او را مسنتر از دوستانش کرده اما اغلب دوستانش فکر میکنند که شناسنامه اش را اشتباهی گرفتهاست.
سمیه عظیمی، آموزگار، میگوید:«بیشتر کسانیکه اینجا هست شاگردان مکتب استند و علاقه زیادی دارند چون گذینه بهتر از اینها در افغانستان برای دختران نیست.»
بیش از هشت ماه میشود که دانشآموزان دوره های لیسه و متوسطه مکتبهای دخترانه در کشور به صنف های شان نرفته اند. بسیاری از این دانشآموزان همانند دختران این کارگاه به خانه ننشسته و به یادگیری زبان های خارجی، کامپیوتر و ساخته های دستی رو آورده اند.
خبرنگار فرهنگستان از کابل
سمیع صدیقی