تجاوز جنسی حلیم بر دخترش خاطره، ۳سال پیش رسانهای شد. خاطره در گفتوگو با رسانهها گفته بود که ۱۳سال مورد تجاوز پدرش قرار داشته است. حاصل این تجاوز یک دختر و یک پسر است. خاطره حالا بیشتر از ۲۵سال دارد و با فرزندانی که نمیداند به آنها خواهری کند یا مادری، در یکی از کشورهای خارجی پناهنده شده است. پدر خاطره، ۳سال پیش، پس از تثبیت جرم محکوم به اعدام شد.
داستان تلخ زندهگی خاطره که در فلم «هزار و یک زن چون من» به تصویر کشیده شده، قرار است امسال در بزرگترین جشنوارهی فلمهای مستند جهان در کانادا نمایش داده شود.
۸صبح با صحرا مانی، کارگردان و فلمنامهنویس «هزار و یک زن چون من» گفتوگوی اختصاصی کرده است.
۸صبح: چهچیز باعث شد که این فلم را تولید کنید؟
صحرا مانی: ابتدا من با خاطره از طریق یک برنامهی تلویزیونی آشنا شدم. او روی پردهی تلویزیون از تجاوز دردناکی پرده برداشت که هر مخاطبی را وا میداشت تا برای کمک به او اقدامی کند. بعد از چند روز به دیدارش رفتم تا ببینم چه کمکی برایش کرده میتوانم. بعد از مدتی فهمید که من در دانشگاه کابل سینما درس میدهم. به من گفت دوست دارد کسی از زندهگی او فلم بسازد و اگر من بتوانم این کار را کنم، خرسند خواهد شد. وقتی فلمبرداری را شروع کردم، تا ۶ماه اول هم مطمین نبودم که بتوانم از موضع تجاوز و دادخواهی فلمی تهیه کنم، چون سبک کار من سینما وریته (سینما واقعیت) است و من مستندهای خبری را نمیپسندم، فکر میکنم که اینگونه مستندها در سینمای امروز چندان جایی ندارد، آن هم در دورهای که سینمای مستند به جای تلویزیونها به سالن سینماهای پرفروش دنیا راه یافته است. بعد از ۶ماه روزی در محکمهی ابتدایی متوجه شدم که قصه را چگونه تعریف کنم که بتوانم از این داستان مستند شاعرانه بسازم تا قابل نشر در سینما باشد.
داستان فلمتان چیست؟
این فلم، داستان زنی است که سالها به درهای عدالت میکوبد، این زن در راهروهای دادگاههای افغانستان دنبال عدالتی میگردد که وجود ندارد، اما مشکل فقط اینجا نیست، چون زن است و مورد تجاوز قرار گرفته، هر جایی میرود تحقیر و توهین میشود و شکایتش هم خریداری ندارد. حتا سازمانهای مدافع حقوق زن هم دست رد به سینهی خاطره میزنند. پشت دیوار ارگ هم برای دادخواهی میرود، اما گوشی برای شنیدن داستان تجاوز نیست؛ زیرا این داستان، تکراری شده است. در آخر، فکری به ذهنش خطور میکند؛ فکری که جرقهای برای نجات خاطره و آغاز تولید این فلم است. او از رسانهها کمک میگیرد، به برنامههای تلویزیونی میرود و از مردم افغانستان میخواهد که او را از دست ظلم، بیعدالتی، تجاوز و رشوت رها کنند.
این فلم، یک مستند سینمایی بلند با داستانی چند لایه است. اما تم اصلی فلم، داستان دختر ۲۲ سالهای است که سالها از طرف پدرش مورد تجاوز قرار گرفته و از او دو فرزند دارد. او بارها سعی کرده است که خود را از این منجلاب نجات دهد، اما پدر با واسطهبازی و به کمک خانوادهاش خود را از چنگال عدالت رها کرده است. از طرفی، چون پدرش چهرهی خوبی بین اقوام و مردم محل داشت، هیچکسی به حرف دختر گوش نمیداد. قصه از جایی شروع میشود که پدرش به دست قانون میافتد و باید بیگناهی خود را به محکمه ثابت کند. در محکمهی ابتدایی، قاضی رو به خاطره کرده میگوید: «وقتی پدرت بالایت تجاوز کرد، چرا خود را نکشتی؟» و او اکنون نه تنها متهم است، بلکه باید دلیل هم بیاورد که چرا زنده است و برای حقش میجنگد. جواب او به قاضی ریشدار این بود: «بارها خواستم خودم را بکشم، اما چون در اسلام خودکشی حرام است، تحمل کردم.»
بعد از دو سال و نیم تلاش بیوقفه و تهدید، بالاخره او به حقش میرسد و تصمیم میگیرد با فرزندان ناخواستهاش برای همیشه افغانستان را ترک کند، اما پیش از ترک افغانستان میگوید: «شاید هزاران زن دیگر هم در این شهر مثل من بدبخت باشند، اما نمیتوانند حرف بزنند و صدای خود را بکشند. من میخواهم صدای بلند آنها باشم.»
۸صبح: دشواریها و موانع ساخت این فلم چه بود؟
صحرا مانی: ساختن فلم، آن هم مستند در افغانستان، کار آسانی نیست؛ چون ما نه امکانات داریم و نه حمایت اجتماعی. مردم هم از ارزش کار فلمسازی و به ویژه سینمای مستند آگاهی ندارند، اما این فلم برعلاوهی مشکلات و سختیهای رایج فلمسازی، نوعی مبارزهی طولانیمدت من و خاطره با سیستم قضایی کهنه و زنستیز افغانستان بود. به طور معمول زنها برای دادخواهی جرأت و حوصلهی مراجعه به محاکم قضایی را ندارند، حتا بیشتر مردم از حقوق قضایی و شهروندی خود آگاه نیستند. سازمانها و انجوهایی هم که در این زمینه کار میکنند، کم استند و بیمسئولیت. در این شرایط، تصور کنید که چطور زنی که قربانی تجاوز است، میتواند در محاکم قضایی افغانستان از حق خود دفاع کند. خاطره و من بارها تهدید، تحقیر و توهین شدیم، ولی ایستادیم. من در کنار او قدرت گرفتم و او در کنار من. گاهی هم از دیگران و به طور ویژه از رسانهها کمک میگرفتیم. خوشبختانه بعد از یک سال توانستم یک وکیل خوب و با وجدان برای خاطره پیدا کنم تا مسئولانه قضیهی او را دنبال کند. خانم محفوظه فولاد، زنی است که به توانمندی او در فغانستان کمتر زنی دیدهام. با کمک ایشان و همکارانش خاطره توانست بیگناهی خود را ثابت کند.
۸صبح: این فلم از نظر تکنیک و ساخت در چه حدی قرار دارد؟
صحرا مانی: فلم توسط دو پرودکشن خانهی سینمای مستند و فرانسه ساخته شد. تلاش شده «هزار و یک زن چون من»، در بالاترین حد معیارهای فلمسازی باشد. یک تیم فعال و آگاه در مورد موسیقی، داستان و مسایل تکنیکی فلم با من همکاری نزدیک داشتند تا اثر خلقشده با بهترین کیفیت بتواند وارد مهمترین جشنوارههای بینالمللی فلم مستند شود. فلم به سبک سینما وریته ساخته شده و اگرچه مستند است، از آوردن هر گونه مصاحبهی کلیشه و رایج فلمهای مستند خالی است. به گونهای که داستان گفته نمیشود، بل اتفاق میافتد. به این معنی که ساخت فلم مستند با این سبک کار بسیار دشوار و زمانگیر است. کارگردان مجبور است سالها وقت بگذارد، منتظر حوادث بنشیند و همیشه با تیم کاری سر صحنه باشد. این گونه، فلمبرداری حدود دو و نیم سال و تدوین یک و نیم سال طول کشید. چون فراهمآوردن بودجهی فلم و اتمام مونتاژ آن در پاریس بسیار پر هزینه است و برای یک فلمساز افغان فراهمکردن این شرایط کار آسانی نیست.
۸صبح: جای تولید «هزار و یک زن چون من» کجا است؟
صحرانی مانی: «هزار و یک زن چون من» در کابل ساخته شده و میکس و مونتاژ آن در فرانسه صورت گرفته است.
۸صبح: «هزار و یک زن چون من» چه وقت و در کجا اکران میشود؟
صحرا مانی: این فلم ابتدا در جشنوارهی بینالمللی هاتداکس کانادا که بزرگترین جشنوارهی فلمهای مستند است، به تاریخ ۲۷ و ۲۸ اپریل در سینمای اسکوتیا بانک نمایش داده میشود.
بعد از آن در جشنوارهی حقوق بشر نیویورک روی پرده میرود. برای نمایش اروپایی در ماه جون در جشنوارهی بینالمللی فلم در شیفیلد انگلستان که یکی از معتبرترین جشنوارههای فلم مستند در اروپا است، روی پردهی نمایش خواهد رفت.
بعد از آن فلم به کابل میآید تا برنامههای نمایش آن در کابل هم برگزار شود. ما تصمیم داریم همزمان با برنامهی نمایش، کارزاری هم به راه اندازیم تا به این وسیله به قربانیان تجاوز بتوانیم کمکی کرده باشیم، کم از کم با نمایش فلم و ایجاد گفتمانی در جامعهای که به قربانیان تجاوز به عنوان متهم نگاه نشود و دیگر هیچ قاضیای در افغانستان نتواند به یک قربانی تجاوز بگوید که وقتی بالایت تجاوز شد چرا خود را نکشتی.
۸صبح: وضعیت سینما و تولید فلم را در افغانستان چگونه ارزیابی میکنید؟
صحرا مانی: وضعیت فلمسازی در افغانستان بسیار اسفناک است. فلمسازان خیلی خوبی داریم، مثل آقای صدیق برمک و خانم شهربانو سادات که امیدوارم بیشتر از همیشه بدرخشند، اما در کل، وضعیت ما امیدوارکننده نیست. فلمهای ساختهشده خیلی ضعیف است و به طور معمول کارگردانها سعی میکنند که این واقعیت را نادیده بگیرند که فلمهای تولیدشدهی داخلی فاقد ارزش بینالمللی بوده و به کلی قابل رقابت با بازار بیرونی نیستند. ما مشکلات بزرگ تکنیکی داریم، خاصه در بخش میکس و مونتاژ، ولی مهمتر از همهی این مشکلات، باید بپذیریم پشتیبان یک فلمساز، تفکر و مطالعهی زیاد است که در کشور ما این مسئله نادیده گرفته میشود. فلمها سطحی، شعارگونه و تکراری اند. همان سیستم قصهگویی قدیمی هنوز هم برقرار است. در این عصر و دوره، دیگر کسی سینما نمیرود که قصه، پند و اندرز بشنود. سینما باید تفکر ایجاد کند. در دورهای که جوانها و نسل آیندهی ما دنبال حرف تازهای استند، ما هنوز میخواهیم قصه تعریف کرده، آنها را سرگرم کنیم. ما اگر عاشق حرفهی خود هستیم، باید برایش قربانی بدهیم. فلمهای ما باید و به هر قیمتی با معیارهای بینالمللی و با تیم بینالمللی ساخته شود. این کار آسان نیست، اما شدنی است. باید یاد بگیریم که برای تأمین بودجهی فلم فقط پشت سفارت امریکا و دیگر سفارتخانهها نرویم، بلکه در رقابتهای جهانی شرکت و از آنجا بودجهی فلم را فراهم کنیم. برندهشدن در رقابت جهانی کار آسانی نیست، تلاش زیاد میخواهد، اما درهای جدیدی به روی سینمای کشور باز میکند.
خوشحالم که بیشترین بودجهی فلم از طرف تمویلکنندهگان خارجی فراهم شده که حضور در این مارکیتها و رقابت با دیگر فلمسازان جهانی، کار پر چالشی است و جذب تمویلکنندهگان خارجی پر چالشتر.
ما هر زمانی که توانستیم مارکیت جهانی را متوجه توانایی و استعداد خود کنیم، میتوانیم امیدوار باشیم که کمکم تغییری به وجود خواهد آمد.
در مارکیتهای جهانی، پول برای فلمساز جهانی است. فلمساز افغانی باید خود را با معیارهای فلمسازان جهانی مطابقت دهد. لازمهی این کار تحصیلات، مطالعه، فراگیری زبانهای خارجی و تماشای فلم خوب و حضور در جشنوارههای بینالمللی است. ما فلمسازانی داریم که شهرت و آوازهی زیادی در افغانستان دارند، اما در خارج از افغانستان کسی آنها را فلمساز نمیداند. اهمیت این موضوع در این است که تبادل اطلاعات صورت نمیگیرد و آب راکد، مرداب است. بهتر است به جریان سیال دانش و توانایی بپیوندیم.
صحرا مانی فلمسازی است که تحصیلات سینمایی را تا مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه هنر لندن خوانده است. بعد از فراغت از دانشگاه با کسب بالاترین نمرات به عنوان دانشجوی ممتاز شناخته شد و به کشور برگشت تا کار کند. او در کنار تدریس سینما در دانشگاه کابل و بعضی از دانشگاههای خصوصی، به ساختن فلمهای مستند کوتاه و بلند پرداخت.
او تا اکنون ۱۳ فلم بلند و کوتاه ساخته است اکثر سوژههای مورد نظر خانم مانی کودکان، زنان و موضوعات اجتماعی است.
مصاحبهکننده: حسین حیدری
حسین حیدری – شنبه، ۱۸ حمل ۱۳۹۷
منبع : هشت صبح