کابل/۲۰سنبله/فرهنگستان
پس از سقوط حاکمیت اول طالبان در دهه ۱۳۸۰ خورشیدی، نسل جدیدی از شاعران و نویسندگان در افغانستان ظهور کردند و یک دوره جدید ادبی در تاریخ این کشور رقم خورد. دورهای که آن را میتوان از چند منظر بیسابقه خواند.
طی چند سال، در شهرهای مختلف انجمنهای ادبی ایجاد شدند، نشستهای منظم نقد و بررسی کتاب، کتابخوانی، جشنوارههای ادبی و تجلیل از چهرههای فرهنگی در بیشتر شهرها به خصوص کابل، هرات و بلخ برگزار میشدند و هر سال بر شمار شاعران و نویسندگانی که آثار شان بهچاپ میرسید، افزوده میشد.
با بازگشت طالبان به قدرت در اوج تابستان ۱۴۰۰ خورشیدی و با گذشت یک سال از آن اتفاق، تقریبا تمام چهرههای مطرح ادبیات، افغانستان را ترک کردهاند، بیشترشان در کشورهای دور و نزدیک پناهنده شدهاند. برخی دست از کار کشیده و برخی دیگر کار ادبی را در خلوت فردی خود محدود ساختهاند. دیگر خبری از آن نشستهای منظم و پرشور ادبی کابل و شهرهای دیگر نیست. درِ نهادهای ادبی هم بسته شده و سازمانهای حامی به حمایت خود پایان دادهاند.
آیا این، به معنای پایان یافتن یک دوره ادبی درخشان در افغانستان است؟ آیا امیدی برای بازگشت یا ادامه آن هست؟
برای رسیدن به پاسخی به این پرسشها، آن را با بهرام هیمه شاعر جوان نامآشنای کشور، مطرح کردهام.
از فعالیت های ادبی و فرهنگی تان بگویید، در تناسب باگذشته چی تغییراتی را حس میکنید؟
– من به صورت انفرادی به فعالیت خود ادامه میدهم و کتابی هم که حاوی شعر های اجتماعی- سیاسی و انقلابی اند آماده چاپ دارم، اما تغییرات ناشی از تحولات سیاسی اخیر نه تنها بر من بلکه بر تمام کسانی که فعالیت ادبی دارند تأثیر گذاشته…. به طور مثال نبود فضایی برای فعالیت و نبود انگیزه و مساعد نبودن وضع کنونی و سایر مشکلات برای کار به ادبیات و فرهنگ باعث شده تا سطح فعالیت های ادبی و فرهنگی پایین بیاید. در حال حاضر به دلیل تهدیدات امنیتی نمیتوانم نوشته هایم را همگانی کنم و همین گونه نویسندگان و شاعران دیگر که در داخل افغانستان استند نمیتوانند به صورت آزادانه نوشته ها و شعر های اجتماعی-سیاسی و انتقادی شان را نشر کنند.
از نظر شما تغییر در حوزه شعر چقدر به میان آمدهاست آیا دنیا شعر جوش و خروش سابق خود را دارد؟
– خیر، مثل گذشته نیست. اگر همین وضع ادامه پیدا کند، ما شاهد یک افت ادبی تأسف آوری در حوزه زبان فارسی در افغانستان خواهیم بود. بسته ماندن در انجمن ها، نبود فضایی برای کار ادبی، مهاجرت شاعران، سرکوب شاعران، سیاست های تعصب آمیز حکومت حاضر در مقابل فارسی زبانان و زبان فارسی، مشکلات اقتصادی و تهدیدات امنیتی شاعران بر این ادعا دلیل است. قطعا انگیزه کمتر شده و این افت ادامه پیدا خواهد کرد
مهاجرت چهرههای ادبی چقدر جایگاه شعر را در منطقه تحت تاثیر خود قرار دادهاست؟
– مهاجرت شاعران و فضای خفقان آور افغانستان، زمینهی فروپاشی ادبی را مساعد کرده است. شاعرانی که خارج از افغانستان استند نیز دوام چندانی نخواهند آورد، و کسانی که در داخل افغانستان اند نیز از این فروپاشی در امان نخواهند ماند. البته استثنا وجود دارد و کسانی هم استند که با همان قوت گذشته به کار خود ادامه میدهند. در کل به این عقیده ام که جایگاه ادبیات به مراتب پایین خواهد آمد. مردم دغدغه های فراوان دیگر دارند و به ادبیات وقت نمیگذارند و از این سو زهره ای به نوشتن برای نویسندگان و شاعران وجود ندارد و نیز خود مهاجرت و فضای بیگانه و شرایط جدید شاعران مهاجر را مانع کار کردن آنچنانی میشود. افغانستان امروز که به نظر زندانی میآید به سرنوشت ادبی و فرهنگی تاجکستان دچار خواهد شد. تاجکستانی که تحت تسلط شوروی سابق فرهنگش بیشتر روسی شد و ادبیاتش رشد نکرد و تا اکنون نیز نمیتواند جایگاه ادبی خود را در حوزه فارسی زبانان به اثبات برساند.
مهاجرت چهره های ادبی و اوضاع کنونی اولا بر خود افغانستان تأثیر منفی خواهد گذاشت و متعاقبا بر منطقه از این لحاظ که افغانستان بدنهی قوی زبان فارسی است تأثیر بسیار مخرب دارد.
از فعالیتهای تان در انجمنها بگویید، آیا حکومت از روند های فرهنگی و ادبی تان حمایت می کند؟
– در گذشته به انجمن ها رفت و آمد داشتم و در فعالیت های فرهنگی اشتراک میکردم، اما اکنون این زمینه به دلیل نبود انجمن ها و هراس و نبود انگیزه و سایر مشکلات مساعد نیست. انجمنی ایجاد کرده بودیم به نام انجمن ادبی خیرخانه که پس از تحولات اخیر به سقوط مواجه شد. جدا از این تمام فعالیت هایم جز نوشتن در حال توقف است.
وضعیت سیاسی کشور در حوزه شعر چقدر تاثیر داشته؟
– تمام آنچه در یک کشور وجود دارد، تحت تاّثیر اوضاع سیاسی قرار دارد.این اوضاع بی شبهه وضعیت ادبی و فرهنگی را دگرگون میکند. سیاست حذف زبان فارسی، نبود انگیزه برای کار ادبی، مهاجرت، و… مصداق این سخن است.
آیا شاعران میتوانند مثل سابق سبکهای گوناگون را تجربه کنند؟
– خیر، شاعران نمیتوانند آزادنه شعر سیاسی و انتقادی بنویسند، و نمیتوانند زبان گویای اجتماع باشند. هر نوع اشاعه تفکر ضد حکومت حاضر منجر به دستگیری و حتا کشته شدن خواهد شد.
اما در موارد اجتماعی و فردی و سایر مواردی که ربطی به بیداری اجتماعی و سیاست ندارد دست همه شاعران و نویسندگان باز است.
آینده دنیایی شعر را در افغانستان چگونه می بینید؟
-شعر در افغانستان با رکود مواجه خواهد شد. ما نمونهی دیگری از تاجکستان و فارسی زبانان ازبکستان خواهیم شد. ما در کنار اینکه هویت خود را از دست داده ایم، ادبیات خود را هم از دست خواهیم داد. آینده را اگر این وضع ادامه پیدا کند بسیار تاریک میبینم. شاعران و نویسندگان کمتری رشد خواهند کرد و فرهنگ جامعه فارسی زبان به بالندگی نخواهد رسید. زبان فارسی در افغانستان بیشتر به حاشیه خواهد رفت و در نهایت افغانستان به معنای واقعی افغانستان خواهد شد.
برنامه های انجمن قبلا چگونه برگزار میشد و حال با چی تغییراتی فعالیت دارد؟ آیا عضو های آن مثل سابق دختران پسران است؟
– برنامه های ادبی به صورت هفته وار بدون هراس و مداخلهی دولت دایر میشد و شاعران و نویسندگان آزادانه شعر میخواندند، نقد میکردند و بحث میکردند. امروز اما چند انجمنی هم که در افغانستان فعالیت دارد تحت نظر حوزه های امنیتی است. هر نوع شعر خوانده نمیشود، هر نوع بحث مجاز نیست و شعر سیاسی پیگرد خطرناکی دارد، همچنان حضور بانوان در جلسات ادبی کمرنگ و انگشت شمار است.
دست آوردهای تان طی یک سال چه بوده است؟
– از زمان حکومت طالبان بدینسو هیچ دست آورد خاصی در عرصه ادبیات ندارم. یک این مورد را میتوانم بگویم که مثل گذشته خود را حفظ کرده ام و به کارم ادامه میدهم. اما نمیتوانم در نشست ها شعر هایم را بخوانم و یا در فضای مجازی به نشر بسپارم.
اکنون در کابل حدود چند انجمن ادبی فعال است؟
– تعداد دقیق انجمن ها را نمیدانم ولی در تمام ولایات لااقل یک انجمن وجود داشت که امروز بیشتر آن ها از فعالیت باز مانده اند. اکنون در کابل دو انجمن کوچک وجود دارد که به صورت نامنظم فعالیت میکند که آن هم تحت نظر طالبان قرار دارند و نمیتوانند آزادانه فعالیت کنند.
به عنوان آخرین پرسش اگر حکومت به وضع سابقش میماند دوستداشتید علاقمندان تان شما را چگونه ببینند؟
علاقمندان خاصی ندارم. فقط با دوستان و کسانی که اهل ادبیات اند و شعر هایم را دوست دارند میتوانستم در انجمن ها، نشست های ادبی، کافه ها دیدار کنم.
آرزو دارم افغانستان به سمت ثبات و یکپارچگی و استقلال کامل سیاسی و اقتصادی برسد. آرزو دارم دامن افراطیت از اینجا برداشته شود.
سخن آخرم این است که به آینده امیدوار باشیم. قطعا امیدوار به معنای کامل!
بهشته عرب-فرهنگستان