داستان تازه خالد حسینی؛ «دعای دریا
خالد حسینی، نویسنده رمان مشهور «گدیپران باز/ بادبادک باز» در باره این داستان کوتاه خود در صفحهی رسمی فیسبوکش نوشته است: «با الهام از این عکس فراموشناشدنی و به احترام دومین سالیاد غرقشدن آلن کردی، این داستان کوتاه را به نام «دعای دریا» نوشتم. به عنوان پدر دو فرزند، احساس خجالت میکردم که جسد آیلان کنار ساحل افتاده بود.»
داستان کوتاه «دعای دریا»، از زبان یک پدر روایت شده. پدری که پسرش را با قایق از سوریه خارج کرده است. این پدر با خود دعا میکند که آبهای وسیع دریا فرزندش را ایمن نگهدارد. داستان، نامهگونه و به صورت مونولوگ است. پدری به دریا التماس میکند. اما دریا به دعاهای او پاسخی نمیدهد.
روزنامه گاردین هم در گزارشش نوشته: «خالد حسینی ایده این داستان را از عکس جسد آیلان کردی، کودک سه ساله سوری در ساحل، گرفته است. در ۲ سپتامبر ۲۰۱۵ میلادی آیلان کردی سه ساله، هنگامی که در مسیر آبهای ترکیه از سوریه به یونان فرار میکرد غرق شد، جسد آیلان در ساحل دریا پیدا شد. عکس این جسد باعث برانگیختن احساسات مردم در سراسر جهان گشت و به نماد تراژیک بحران مهاجرت و سوریه تبدیل شد.
خالد حسینی در مصاحبهای با گاردین در مورد این عکس گفته است: «زمانی که من این عکس را دیدم، بهتمام کارهای غیر قابل مشاهده که برای پرورش و کلانکردن یک کودک صورت میگیرد، فکر کردم. نگرانیهای شخصی، اضطرابهای شخصی، مطمین شویم که آنها (کودکان) این را دارند و آنها غذا میخورند، واکسین شدهاند، آیا لباسهای شان مناسب است، آیا ناراحت نیستند، خوب خوابیدهاند. گولیهای ویتامین شان را خوردهاند… ما همیشه نگرانیم و برای فراهمکردن آسایش فرزندان مان تلاش میکنیم و همه این کارها را انجام میدهی، تمام عشقت را خرج فرزندت کنی، باز ببینی که جسدش با صورت به ساحل افتاده است.»
«دعای دریا» توسط لیز ادواردز به شکل یک نقاشی سه بعدی ترسیم شده است. در این نقاشی از تکنالوژی Tilt Brush بهخاطر روشنشدن رنگها استفاده شده است. عادل اختر، هنرمند برنده جایزه «بفتا» این داستان را دکلمه و روایت میکند و دیوید کولتر موسیقی این فلم را تهیه کرده است.
خالد حسینی از سال ۲۰۰۶ میلادی به عنوان سفیر حسن نیت کمیسیاری عالی پناهندهگان سازمان ملل متحد منصوب شد و برای صدها هزار انسانی که در سرتاسر جهان مجبور به فرار از خانههای شان میشوند، کار میکند. سفر آخر وی به کشور اوگاندا بود. او داستان کسانی که در افغانستان، چاد، عراق، اردن و اوگاندا تجربه کردهاند را مثل داستان شخصیت امیر در رمان پرفروشش (گدیپران باز- ۲۰۰۳) مینویسد. او خود نیز فراری از جنگ بوده است.
به گزارش گاردین، پس از مرگ آیلان کردی، کودک سه ساله، که از آن بیش دو سال میگذرد، تا کنون نزدیک به ۸۵۰۰ نفر در دریای مدیترانه جان خود را از دست دادهاند.
در سال ۱۹۷۹ میلادی هنگامی که روسها به افغانستان حمله کرد، پدر خالد حسینی دیپلومات در پاریس بود. خانوادهاش بعداً به امریکا مهاجرت کرد. حسینی در آن هنگام تنها ۱۵ سال داشت و چیز زیادی از زبان انگلیسی نمیدانست. او در آنجا به دانشکده پزشکی رفت و سپس در کالیفورنیا به عنوان داکتر مشغول کار شد. همزمان با شغل داکتری، رمان گدیپرانباز را نوشت.
رمان گدیپرانباز، در مدت ۱۱۰ هفته در فهرست پرفروشهای نیویورک تایمز بود. او در سال ۲۰۰۷ میلادی «هزار خورشید تابان» را نوشت و فروش این دو کتاب در جهان به ۳۸ میلیون نسخه رسید. خالد حسینی در سال ۲۰۱۳ میلادی رمان «و کوهستان طنین انداخت» را به بازار کتاب عرضه کرد.او رمانهایش را به زبان انگلیسی مینویسند. آثار آقای حسینی به فارسی نیز ترجمه شده است.
قسمتی از داستان دعای دریا: «مروان عزیزم، در طول تابستانهای طولانی دوران کودکی، زمانیکه من سنی را که حالا داری، داشتم، من و کاکاهایت دوشکهایمان را روی سقف خانه پدر بزرگت در حومه حمص، هموار میکردیم و دراز میکشیدیم. صبحها با تکان خوردن درختهای زیتون در نسیم، با سرو صدای بزهای مادر بزرگ و دیگهایش و با هوای تازه و خورشید بیدار میشدیم.»
۱۶ سپتمبر ۲۰۱۷
نویسنده : حسن کریمی
منبع : هشت صبح