چند روز از نشر اعلامیهی تکفیر احمد ضیا رفعت، شاعر و استاد دانشگاه کابل از سوی مدرسهای به نام «دارالعلوم عالی هرات» میگذرد، اما او مثل همیشه هر روز ساعت هفت صبح به دانشگاه میرود و آمادهگی تدریس و امتحانات را در این روزها میگیرد، تنها با یک تفاوت این که او روزهای پس از تکفیر شدنش را تجربه میکند. در فاکولته ژورنالیزم، دفتر آقای رفعت در گوشهای و پهلوی راهزینهها قرار دارد و مشغول اصلاح یک متن در کامیپوتر اش است.
«دارالعلوم هرات» به تاریخ ۲۷ جوزا ۱۳۹۶ خورشیدی بهخاطر نشر مجموعه «رفتن رسیدن نیست» کتاب اخیر احمد ضیا رفعت که به گفته این دارالعلوم برخی از غزلهای این اثر «کفری» و «الحادی» است پرداخته شده، فتوای تکفیر نویسنده کتاب را داده است. این فتوا در میان شاعران و فرهنگیان کشور با واکنشهای متفاوت رو به رو شده است. دارالعلوم عالی هرات نزدیک به ۶۰ بیت این مجموعه را کفری و الحادی خوانده است. گفته شده است که در این بیتها به انکار بهشت و دوزخ و در بارهی «خلقت انسان چالشبرانگیز» است. به گونه مثال در مکتوب این دارالعلوم در باره این بیت از این اثر آمده است: «منم سرآمد صبر، اشتباه خوانده در قرآن به نام دیگری این افتخار، تازه فهمیدم» دارالعلوم هرات این بیت را اینگونه تفسیر و معنا کرده است: «قرآن را اشتباه دانسته و به این کفر خود افتخار نموده.» اما احمد ضیا رفعت در مورد این بیت این چنین میگوید: «قرآن اشتباه دانسته نشده، در اشاره به مخاطب گفته شده که من سرآمد صبرم؛ اما تو گمان کردی که تنها این افتخار به نام دیگری در قرآن (اشاره به ایوب) ثبت شده است. خوب اگر کسی بگوید که من از ایوب صابرترم، کجایش عیب است. حافظ در بارهی یوسف میگوید: گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی /چون نیک بدیدم به حقیقت بِه از آنی دارالعلوم هرات در آغاز مکتوبش آورده است: «ضیا رفعت استاد پوهنتون کابل در اشعاری که اخیراً سروده و به نشر رسانده است، جملات کفری و الحادی فراوانی را به کار برده است که متاسفانه عدهای به علت عدم اطلاع بر مضامین کفری آن به نشر و پخش آن و عدهای دیگر به علت درک معانی الحادی آن به سرودن آن در شبکههای تلویزیونی و فضاهای مجازی و غیره اقدام نمودهاند.»
احمد ضیا رفعت شاعر و استاد دانشگاه در باره تکفیر شدنش گفت: «هنر در مجموع بهخصوص شعر عرصه چند معنایی است، نه تک معنایی. برداشتهایی که دارالعلوم هرات از شعرهای من کرده است، نمیشود آنها را رد کنیم، میشود به آنها احترام گذاشت، اما چون ساحه شعر میشود که در کنار آنها معناها و تاویلهای دیگر هم کرد. نتیجه سخن این که معناهایی که دارالعلوم هرات از شعرهایم کرده است، یا هرکس دیگری بکند نمیشود آن معناها و تاویلها را قطعی و نهایی دانست. همیشه مخاطبان میتوانند معناها و تفسیرهای تازهای را نسبت به یک اثر هنری کشف کنند.»
وی افزود: «به این نکته توجه دارم که بدون آزادی هنر متعالی را نمیتوانیم به وجود بیاوریم. از آن طرف بدون پرداختن به هنر نمیتوانیم که آزادی را گسترش بدهیم، من بیشتر ذهنم مشغول است که ما چگونه میتوانیم که در سایه شعر آزادانه دست به خلاقیت و کشف بزنیم.» همین گونه داعیالحق عابد، معین وزارت حج و اوقاف در مورد فتوای دارالعلوم هرات گفت: «صلاحیت تکفیر را در واقع محاکم افغانستان دارد و همچنان دارالافتای افغانستان میتواند ابراز نظر شرعی کند. به هیچوجه اشخاص و یا مدارس نمیتوانند که حکم تکفیر صادر کنند و دارالعلوم هرات این صلاحیت را ندارد.»
به گفته آقای عابد تکفیر زمانی صورت میگیرد که شخصی حلال قطعی را حرام یا حرام قطعی را حلال بداند، یا انکار آخرت کند و یا هم ارکان اسلام را انکار میکند.
در همین حال، مفتی سیدحجتالله، رییس دارالافتای افغانستان میگوید: «به گونه شخصی یک عالم میتواند بگوید که حکم آن چیز، این چیز است. اما به شکل رسمی نمیتواند. به شکل رسمی زمانی که موضوع مطرح شود و بهگونه کتبی به وزارت حج و اوقاف و یا محکمه ارسال گردد، [صورت میگیرد] قضیه را به شکل رسمی پیگیری بکند.»
ضیا رفعت میگوید که خارج از دارالعلوم کسانی هستند که بر اثر نوعی رقابتهای تنگ و ناخوشآیند ادبی موردهایی را برجسته کرده و دارالعلوم هرات را ترغیب به این کار کردهاند. مجموعه غزلهای «رفتن، رسیدن نیست» در آغاز سال ۱۳۹۶ خورشیدی از سوی انتشارات عازم در کابل چاپ شده و تمام شعرهای این مجموعه غزل است. اکثر این شعرها دو سال قبل سروده شده است. احمد ضیا رفعت، در سال ۱۳۴۵ خورشیدی در شهر هرات متولد شد. او ۱۵ ساله بود که از هرات به کابل آمده و بیش از ۱۵ سال است که به حیث استاد در فاکولته ژورنالیزم دانشگاه کابل مضامین مرتبط به ادبیات را تدریس میکند.
مجموعهها و کتابهایی که احمد ضیا رفعت نوشته است میتوان از «فریاد ناشنیده»، «همان یوسف همان بازار»، «کنار خیابان»، «بنبست»، «شعر کوچک، درد بزرگ»، «کاروان سوی هری – ترجمه از عربی»، «اشتباه مشترک»، «رفتن، رسیدن نیست» و در بخش زبان «تحول زبان فارسی در مطبوعات افغانستان» نام برد. این شاعر در بارهی وضعیت شعر در افغانستان گفت: «در همین یک دهه اخیر، بیشتر از هر دههی دیگری در همین چند قرن اخیر افغانستان ما شاهد تحول در جریان شعر افغانستان استیم. آزادیای که در افغانستان پیش آمده به این معنا است که نهادهای رسمی افغانستان هیچ دخالتی در کار آفرینش ندارند. یعنی دستور نمیدهند، هنر سفارشی را مطرح نمیکنند، جوانان توانستند که در آزادی به خلق شعر و خلاقیت دست بزنند. همین مسأله وجود آزادی در افغانستان، سبب شده که شعر افغانستان نسبت به دهههای پیشین در وضع خوبی قرار داشته باشد.» در شهر هرات، چندین مدرسه دینی است که در برخی از مدارس آن نزدیک به دو هزار طلبه آنجا درس میخوانند. رییس دارالعلوم عالی هرات شخصی به نام مولانا جلیلالله مولویزاده است. وی در زمان دولت برهانالدین ربانی به حیث وزیر معارف کار میکرد و در زمان طالبان نیز در هرات پست مهمی داشت. در شهر هرات، یک شورا بهنام «شورای علمای حوزه غرب افغانستان» فعالیت دارد. در چند ساله گذشته هرات شاهد ترورهای مرموز علما نیز بوده است. گزارش شده است که پیش از این برخی از شاعران به خصوص «شاعران پیشرَو» در هرات از سوی عدهای از روحانیان اِخطار دریافت کردهاند. چند سال قبل نیز از برگزاری کنسرت شفیق مرید آواز خوان جوان کشور در هرات جلوگیری شد. اما در کنار این فضاها، اندیشههای نو، پویایی و خلاقیت در میان فرهنگیان هرات نیز به چشم میخورد.