کابل/۲۷قوس/فرهنگستان
روزنامه ۸صبح در مورد بازنگری نصاب مکاتب از سوی طالبان که مضامین گذشته را «ادامه تهاجم فرهنگی غرب می خوانند» را گامی در جهت ترویج ایدئولوژی طالبانیزم میداند.
روزنامه ۸صبح به گزارشی دست یافته که از سوی «کمیته بازنگری نصاب مکاتب عصری» طالبان تهیه شده است. براساس این گزارش که نسخه پشتو و ترجمه فارسی آن در سایت روزنامه ۸صبح نشر شده، روند بازنگری در قوس ۱۳۹۹ توسط هیأت کمیته ارزیابی این گروه برای نصاب تعلیمی، نهایی شده است. این کمیته از سوی کمیسیون تعلیم و تربیه و تحصیلات عالی طالبان موظف شده بود. هیأت تعیینشده سرانجام ملاحظات عمومیاش را در ۲۶ بند با سران این گروه در میان گذاشته است. در آن گزارش، علاوه بر حذف تعدادی از مضامین نصاب آموزشی، ملاحظات و پیشنهادات زیادی مطرح شده است که محتوای کتابها را مانند حاکمیت قبلی طالبان، متناسب به ایدیولوژی این گروه دگرگون میکند. حذف تصاویر ذیروح، تشویق به جهاد، توجیه خونریزی و تخریب، منع صحبت از مردمسالاری و حقوق بشر، مخالفت با تعلیم و آزادیهای زنان، روایت طالبانی از تاریخ، محدود کردن محتوا به دنیای اسلام و ستیز با جهان غیراسلامی بهخصوص غرب از پیشنهادهای اصلی آن کمیته در نصاب تعلیمی است. بیگانهپنداری اهل تشیع، شیطانی خواندن سازمان ملل متحد، منع تجلیل نوروز، وضع محدودیت بر میلهها و جشنها و نکوهش برخی از شخصیتها از جمله امانالله خان، فیضمحمد کاتب و عبدالغنی خان شاعر پشتو از دیگر نکاتی است که طالبان در این بازنگری به آن اشاره کردهاند. این سند در حالی همهگانی میشود که طالبان بارها از ساختن نصاب اسلامی خبر داده و آن را نیاز نهادهای آموزشی در افغانستان خواندهاند.
نصاب آموزشی مجموع استراتژی، پلان، مفردات، کتابها، اشیای کمککننده درسی و فعالیتهای تدریس و نظارت است که به منظور به دست آوردن اهداف آموزش و پرورش عملی میشود. ریاست عمومی انکشاف نصاب تعلیمی وزارت معارف نظام جمهوری اسلامی در سندی مربوط به ارزیابی پیشرفت نصاب سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۳ که نسخهای از آن در اختیار ۸صبح قرار دارد، از نصاب آموزشی بهعنوان «وثیقه ملی» و «سند ارزشمند» یاد کرده است. این معینیت نوشته است: «هر عضو این کشور حق دارد که نگرانی و پیشنهاداتش را شریک کند و با انتقادات سازنده، ما را به کاستیهای آن متوجه کند، اما برخورد سیاسی و تبلیغاتی با این سند ملی نهتنها تجاوز از حقیقت، بلکه برخورد سطحی با مسایل سرنوشتساز ملت است.» این نهاد بهگونه تلویحی چنین برخوردها را جفا خوانده و ابراز امیدواری کرده است که شهروندان وطندوست و پاکضمیر با مسایل ارزشمند ملی با دقت و فکر برخورد کنند.
اداره بازرس ویژه امریکا برای بازسازی افغانستان (سیگار) نیز در گزارش ماه فبروری سال جاری میلادی از تصمیم طالبان برای تغییر نصاب آموزشی مکاتب خبر داد. سیگار در گزارشش از حذف برخی کتابها و درج موضوعات عقیدتی یاد کرد. وزارت امور خارجه امریکا در پاسخ به این ادعای سیگار گفت که هیچ سندی برای اثبات تغییر نصاب از سوی طالبان وجود ندارد. طالبان در ادامه تأیید کردند که ممکن است نصاب آموزشی مکاتب در سال پیشرو تغییر کند. نورالله منیر، وزیر معارف پیشین این گروه، نیز در اواخر عقرب سال ۱۴۰۰ گفته بود که نصاب تغییر میکند و نصاب بازنگری شده مطابق قرائت طالبان از اسلام خواهد بود.
اکنون سند رسمی طالبان نشان میدهد که هیأت موظف پس از بازنگری کتابها مبتنی بر نگرش این گروه که قرائت خاص از دین دارد، خواستار اعمال تغییرات زیادی در محتوای نصاب آموزشی شده است. به نظر طالبان، این تغییر در نصاب، ایدیولوژی طالبان را در میان نسل آینده تقویت میکند. آنان در ارزیابیشان بارها بر چگونهگی محتوای نصاب و میزان موثریت آن بر اذهان عامه، بهویژه نسل آینده، اشاره کردهاند. به عقیده طالبان، حفظ نصاب کنونی «ادامه تهاجم فرهنگی غرب است» که منافع این گروه را به خطر میاندازد. به همین دلیل، تغییرات پیشنهادی طالبان بسیار گسترده است. این پیشنهادها در قالب نصاب موجود مطرح شده است تا همچون رهنمودی در یک دوره انتقالی و تا زمان تدوین نصاب دلخواه طالبان، از سوی معلمان هنگام تدریس رعایت شود. تدریس بعضی مضامین منع شده، در مضامینی که حفظ گردیده عناوین و موضوعات معینی حذف شده و به معلمان دستور داده شده است تا هنگام تدریس ارزشها و مفاهیم غیرطالبانی مندرج کتابها را تقبیح کنند و به تبلیغ مطالب دلخواه طالبان بپردازند. طالبان شهرت، رشتههای تحصیلی و تجارب علمی اعضای هیات را در این سند معرفی نکردهاند؛ اما از محتوای گزارش میشود فهمید که در ترکیب آن هیات متخصصان تعلیم و تربیه و صاحبان عرصه پیداگوژی جای نداشتهاند.
بازنگری نصاب چه زمان و با چه اصولی آغاز شد؟
به دنبال امضای توافقنامه دوحه با امریکا، طالبان در سال ۱۳۹۹ به بازنگری نصاب آموزشی مکاتب اقدام کردهاند. در این روند از نصاب پشتو و برخی کتابهای نصاب دری استفاده شده که ۴۵ کتاب دوره ابتداییه، ۴۸ کتاب دوره متوسطه و ۴۳ کتاب دوره لیسه (عالی) را شامل میشود. طالبان توسط یک هیأت که به آن «فنی» میگویند، با این پیشفرض که حکومت پیشین «دستنشانده» است، اقدام به ارزیابی کتابها کردهاند. به باور این گروه، از آنجایی که نصاب توسط نظام جمهوریت و با کمک مالی کشورهای خارجی تدوین و چاپ شده، برخی معیارهای «غیراسلامی و غیرافغانی شبیه دنیای غرب» در آن گنجانیده شده است. آنان در مقدمه گزارش اذعان کردهاند که نصاب دوران جمهوریت ظاهر اسلامی دارد، اما نظام پیشین بهگونه ماهرانه «خرافات» را زیر عنوان اسلام در نصاب گنجانده است که از نظر لهجه، تصویر و تشریح، اهداف «زشت» دارد. طالبان دموکراسی، مساوات، حقوق زن، آزادیهای مدنی، تعامل، همدیگرپذیری، گریز از کشتار آدمها و دیگر ارزشها و مفاهیم را که با ایدیولوژی این گروه همخوانی ندارند، خرافات و زشت میگویند.
هرچند زمان آغاز روند ارزیابی این هیأت روشن نیست، اما گزارش موردنظر در اواخر قوس ۱۳۹۹ نهایی شده است. از تاریخی که در سربرگ گزارش درج است، میتوان استنباط کرد که طالبان پس از توافق دوحه روی تغییر نصاب آموزشی کار کردهاند؛ زیرا توافقنامه دوحه میان این گروه و امریکا در دهم حوت ۱۳۹۸ امضا شد. سخنگویان طالبان نیز در آن زمان از آغاز کار کمیسیونهایشان روی موارد مختلف، از جمله تعلیم و تربیه و تحصیلات عالی خبر داده بودند. ظاهراً طالبان در آن زمان از برگشت به قدرت اطمینان یافته بودند و تلاش داشتند که پس از ارزیابی، به تغییر فوری نصاب آموزشی مکاتب اقدام کنند.
در گزارش آمده است که اعضای هیأت طالبان ۱۲ اصل را در جریان کارشان برای ارزیابی نصاب آموزشی تعیین کردهاند. این هیأت در گام اول مواردی را که نظر به قرائت افراطگرایانه طالبان «مشکل عقیدتی و شرعی آشکار» یا هم «مشکل اخلاقی» داشته، نشانی کرده است. مخالفت با رسوم افغانستان، توصیف فرهنگ سایر کشورها، ستایش از شخصیتهای غرب و شرق به جای شخصیتهای مسلمان، تلاش برای ترویج «رسوم غیراسلامی»، تضاد با استقلال و آزادی کشور، توهین به ارزشهای طالبانی، قهرمان خواندن مخالفان تفکر طالبانی، ارجگزاری به دموکراسی، نادیده گرفتن تاریخ و جغرافیای اسلام و «چشمپوشی از حقایق» عمدهترین اصولی است که به گفته طالبان، اعضای هیأتشان در ارزیابی نصاب مدنظر داشتهاند.
این گزارش ۷۸ صفحهای در دو بخش «موضوعات عمومی و ملاحظات» و «ملاحظات مشخص و انفرادی» تهیه شده است. اعضای هیأت ارزیابیکننده طالبان پس از بررسیها، ۲۶ مورد از ملاحظات عمومی را در این ارزیابی برشمردهاند. این ملاحظات طالبان مواردی را شامل است که بهگونه کامل در نصاب تغییر میکند. در گزارش این هیأت آمده است: «در روشنایی اصول فوق برخی از موضوعات مهم و عمومی که در شرایط کنونی قابل توجه است و در همه نصاب از آن بهگونه غلط استفاده شده، بهگونه ملاحظات عمومی از آن یاد میکنیم.» قابل ذکر است که هر ملاحظه در پایان پیشنهاد هیأت این گروه برای تغییر همان بخش نصاب را نیز با خود دارد. همچنان در ملاحظات مشخص و انفرادی، موارد زیادی فهرست شده است که با تغییر آن، نصاب آموزشی افغانستان در کلیات و جزییات دگرگون میشود.
کدام کتابها از نصاب آموزشی حذف میشوند؟
هیأت طالبان در پیشنهاد خود، سه مضمون «هنر رسامی»، «تعلیمات مدنی» و «فرهنگ» را از نصاب آموزشی حذف کرده است. کتاب هنر رسامی در سال ۱۳۹۶ وارد نصاب درسی شد. این کتاب در صنفهای اول تا نهم مکاتب تدریس میشود و در کنار آشنا کردن کودکان با چگونهگی کار با قلم، پنسل و رنگه، به آنان انگیزه خلاقیت در نقاشی، رسامی و مجسمهسازی را میدهد. طالبان در ارزیابیشان به این نتیجه رسیدهاند که هنر مضمونی انتخابی است و خواندن آن الزامی ندارد. اعضای هیأت این گروه گفتهاند: «تقریباً همه مضامین آن [هنر رسامی] بیفایده است. بدیل آن مضمون زراعت است. در لغو آن، هیچ مشکلی نیست. پس باید از نصاب خارج، به جای آن بدیلش خوانده شود.»
کتاب تعلیمات مدنی نیز در سال ۱۳۹۶ به نصاب درسی اضافه شد. این کتاب به دانشآموزان سطح متوسطه و لیسه (صنفهای ۷ تا ۱۲) تدریس میشود. آنان در کتاب تعلیمات مدنی در مورد مسایل مربوط به حقوق مدنی آموزش میبینند تا با حقوق بشری و مدنی خود و همنوعان خود آشنایی حاصل کنند. محتوای این کتاب مسایل مربوط به دولت، دموکراسی و مردمسالاری، ملل متحد و حقوق بشر را شامل است. با این حال، طالبان موافق ادامه تدریس آن نیستند. در استدلال هیأت طالبان برای کمیته ارزیابی نصاب آموزشی آمده است: «از صنف هفتم تا دوازدهم در همه این کتاب موضوعاتی آورده شده که بیشتر مضر یا بیفایده و خلاصه یا نتیجه دموکراسی است؛ مانند معرفی موسسات، مردمسالاری، قانون اساسی، حقوق بشری، انتخابات، پولیس ملی و غیره… از آنجایی که این کتابها لازمی است، پس نیاز است که استاد همه جوانب منفی این موارد را برای دانشآموزان بیان کند.» در نتیجه، طالبان بر حذف این کتاب تأکید کرده، اما گفتهاند که محتوای آن مهم است و باید به جای بحث روی مردمسالاری و حقوق بشر، همه این موارد برعکس و با قرائت طالبان از شریعت، به دانشآموزان تدریس شود.
سومین کتاب پیشنهادی هیأت طالبان برای حذف از نصاب آموزشی، کتاب فرهنگ است. این کتاب در سال ۱۳۹۰ وارد نصاب آموزشی مکاتب شد و در آن، به فرهنگ، رسوم، عنعنات و مواردی پرداخته شده که مختص به جامعه افغانستان است. کتاب فرهنگ در سال ۲۰۲۰ پس از آن جنجالی شد که مردم به چاپ نشدن عکس روحالله نیکپا، تنها مدالآور المپیکی افغانستان، در آن اعتراض کردند. در شرایطی که باید زیر عنوان دستاوردهای المپیکی عکسی از نیکپا میآمد، به جای آن تصاویر سایر ورزشکاران درج شده بود. سرانجام وزارت معارف تدریس این مضمون را در همان سال متوقف کرد و گفت که آن را از نو چاپ میکند. هیأت طالبان هنگام بازنگری این کتاب گفته است: «این مضمون انتخابی است و خواندن آن لازمی نیست. اگر به جای آن یک مضمون مفید دیگر خوانده شود، خوب خواهد شد.»
محو تصاویر ذیروح، مجسمهها و لباسهای رسمی
طالبان در ادامه بازنگری نصاب آموزشی بر حذف کامل تصاویر ذیروح و مجسمهها تأکید کردهاند. هیأت این گروه گفته که در همه کتابهای نصاب درسی از تصاویر انسانها استفاده شده است. به باور طالبان، در چگونهگی این تصاویر «فسادهای زیاد نهفته است» و نظام پیشین از این تصاویر برای «انحراف ذهنیت دانشآموزان» استفاده میکرد. در کنار تصاویر ذیروح، ارزیابی طالبان موارد مختلف را در بر میگیرد، از جمله تصاویر در یونیفورم مکاتب که به باور این گروه، «غربی، غیرشرعی و غیرافغانی» است. اعضای این هیأت باور دارند که حتا تصاویر لباس رسمی (دریشی) و لباس قاضیان نیز جواز ندارد و دانشآموزان را به فرهنگ بیرونی ترغیب میکند. همچنان تصاویر دختران جوان، به باور طالبان، «عمل غیراسلامی و غیرافغانی برای تشویق به بیحجابی» است.
در یک مورد، اعضای هیأت طالبان از درج تصاویر زنان و مردان در حالت ورزش انتقاد کرده و آن را «نیمهبرهنه» خواندهاند. در صفحات ریاضی صنف هفتم نیز برخی از تصاویر کودکانی که فوتبال میکنند «نزدیک به برهنه» تعریف شده است. تصویر دیگر از دخترانی است که با لباس مکتب در صنف درسی حضور دارند. آنان لباس سیاه با چادر سفید پوشیدهاند و در داخل صنف حضور دارند. یکی از تصاویر مورد نقد طالبان، دختری را با لباس «گند افغانی» و چادر نشان میدهد که جلو رختهای زنانه نقاشی شده است.
در مضمون انگلیسی صنف چهارم، هیأت طالبان حتا بر حذف یا پوشاندن تصویر پوش کتاب تأکید دارد، به حدی که تصاویر حذف یا دستکم کاغذی بر آن چسبانده شود. این تصویر کودکی را نشان میدهد که چادر به سر دارد و روی چوکی مکتب نشسته است. در یک مورد جالب، اعضای این هیأت از درج تصویر اناتومی بدن انسان در صفحات پشتی کتابهای بیولوژی صنفهای هشتم و نهم انتقاد کرده و خواستار حذف آن شدهاند. مشخص نیست که معلمان با محو این تصایر، چگونه ماهیت و فعالیت اعضای بدن انسانها را به دانشآموزان تشریح میکنند.
همچنان تصاویر وسایل موسیقی در کتابها، تلاش برای تشویق دانشآموزان به طرب خوانده شده که به باور طالبان، غیرشرعی و مردود است. آنان تصاویر افراد در حال اتن را نیز تشویق دانشآموزان به «عمل غیرشرعی و غیرانسانی» دانستهاند. به عقیده اعضای هیأت طالبان، تصاویر افراد با ریش تراشیده و سر برهنه، غربی، غیرشرعی و تلاش برای تشویق دانشآموزان به محرمات یا دستکم خو گرفتن به آن است. در مورد دیگر گفته شده است که تصاویر با ظاهر شرعی (ریش و لنگی) چنان ترسیم شده است که فقر، ناداری، نشئه یا حالت غیرمناسب را نشان دهد. اعضای هیأت طالبان در همه این موارد، دستور به حذف یا دستکم پوشانیدن تصاویر دادهاند.
تأکید بر خونریزی و تخریب؛ ایدیولوژی طالبان محور نصاب جدید است
محتوای گزارش طالبان نشان میدهد که هدف اصلی بازنگری نصاب آموزشی، جابهجایی نگرش افراطی این گروه در کتابها است. اعضای هیأت توظیفشده در موارد زیادی مواد نصاب آموزشی را بهگونهای پیشنهاد کردهاند که محور موضوعات کتابها را حفظ و بسط منافع ایدیولوژیک طالبان تشکیل دهد. یکی از مسایل در نصاب آموزشی که طالبان بهگونه جدی خواستار تغییر آن شدهاند، تعریف صلح و جنگ است. آنان از تشویق دانشآموزان به صلح در نصاب درسی رضایت ندارند و معتقدند که در کتابهای آموزشی صلح با تعبیر غرب آورده شده و به جهاد، نام جنگ داده شده است. اعضای هیأت طالبان تصریح میکنند که معلم باید از صلح زیر نظر حاکمیت نظامهای دینی به دانشآموزان یادآوری کند. همچنان به باور آنان، در کتابهای کنونی با جهاد خوانده شدن جنگهای داخلی، تلاش شده که این پدیده بدنام و روند «جهاد واقعی» مسبب ویرانیهای کشور دانسته شود. طالبان از جنگ خودشان علیه امریکا و همچنان جنگهای سابق علیه انگلیس و اتحاد شوروی بهعنوان جهاد واقعی یاد میکنند.
هیأت کمیته این گروه برای ارزیابی نصاب درسی گفته است که باید احکام جهاد در نصاب درسی بیاید تا کودکان به جنگ تشویق شوند. در ارزیابی آمده است که اصل مفهوم جهاد، جنگ با شمشیر است، در حالی که به باور آنان، نصاب آموزشی کنونی چنین مفهومی را از ذهن دانشآموزان حذف میکند. طالبان تصریح کردهاند که جنگ با کشورهای حاضر در مملکت اسلامی فرض عین و در صورتی که وارد خاک مسلمانان نشوند، فرض کفایی است. آنان یادآوری کردهاند که معلمان به جای درج زیانهای جنگ، تفاوت جنگ ناروا با جهاد، فرضیت، اهمیت و ضرورت آن را برای دانشآموزان برجسته سازند. همچنان تذکر یافته است که در درس مربوط به اسپ، باید از ثواب پرورش آن در جهاد یادآوری شود. به گفته هیأت طالبان، در نصاب درسی نیز باید به جای زیانهای مالی و بشری جنگهای گذشته، فواید دینی و دنیایی جهادهای گذشته تشریح شود. آنان از تعریف تروریستان که بیشتر با نام خودشان پیوند خورده، انتقاده کرده و گفتهاند که غرب از این نام برای اغفال مسلمانان سوءاستفاده میکند.
طالبان در نصاب آموزشی از موضوعاتی در مورد حرمت خون مسلمان نیز ایراد گرفته و گفتهاند که در این درسها باید احکام شرعی کشتن انسان در جنگ، قصاص، سنگسار و سایر موارد توضیح داده شود. به این ترتیب جنگ در نصاب درسی به حدی برای طالبان ارزشمند است که به گفته آنان، باید در تاریخ صنف دوازدهم به جای جنگ میوند، از اصطلاح «غزوه میوند» استفاده شود. حتا در ارزیابی یکی از درسهای کتاب تعلیمات اسلامی صنف هفتم بر درج نکاتی در مورد جواز ریختن خون مسلمان تأکید شده است.
فاجعه طالبانیزه کردن نصاب آموزشی معارف افغانستان
هیأت بازنگری در بخشی از ارزیابیاش خواستار تغییر معلوماتی شده که در مورد ماینها در نصاب آموزشی آمده است. این هیأت طالبان در مورد درس ماینها در برخی کتابها گفته که فرش شدن ماینها حاصل حمله روسها و سپس امریکاییها بر افغانستان است. طالبان از نقششان در ماینگذاری نیز انکار کرده و افزودهاند که با نسبت دادن این بحث به جنگجویان این گروه، تلاش شده است که جنگ آنها زیر سوال برود. این ملاحظه در حالی از سوی طالبان مطرح میشود که در جریان جنگ ۲۰ سال اخیر در افغانستان، هزاران تن به دلیل انفجار ماینهای کارگذاریشده از سوی این گروه اعضای بدنشان را از دست داده یا کشته شدهاند.
یکی از ملاحظات تندروانه در ارزیابی طالبان، موضوع آبدههای تاریخی، از جمله بودای بامیان و معرفی شخصیتهای اسطورهای است. در ارزیابی نصاب از زردشت، رستم، سکندر، کوشانیان و دیگران بهعنوان بتپرستان و آتشپرستان تذکر رفته است. این گروه معتقد است که چنین افرادی نباید نیکنام معرفی شوند و معلم عقیده این افراد را به دانشآموزان شرح دهد. همچنان در ارزیابی معلومات در مورد آبدههای تاریخی بامیان، گفته شده که درج چنین موضوعاتی در نصاب درسی تلاش برای ترویج «بوداییت» (بودیسم) است. در گزارش آمده که معلم باید این عقیده را که به باور طالبان «جاهلانه» است، یکجا با «عقیده اسلامی» بهگونه کامل برای دانشآموزان تشریح کند.
اعضای هیأت طالبان در ادامه بارها به تخریب بودای بامیان افتخار کرده و گفتهاند که چنین ارزشهایی باید از ذهن دانشآموزان محو شود. برای این گروه، بودای بامیان تاریخ نه، بلکه «شرم و عار» است و معلم باید قباحت آن را در درسها بیان کند. از این موضوعات در ارزیابی کتابهای دوره ابتداییه نیز یاد شده است. طالبان به تکرار گفتهاند که چنین ارزشهایی نباید در ذهن دانشآموزان جای گیرد؛ در عوض معلم باید به زیانهای بتپرستی بپردازد. آنان محلات تاریخی بودا در بامیان را «ارزش بودایی» خواندهاند که به گفته آنها، ربطی به مسلمانان ندارد. طالبان در مورد موضوعات مربوط به درخواست حفاظت از بودای بامیان، گفتهاند که معلم باید در مورد بدیهای بتها و ویران کردن آن با استناد بر بتشکنی حضرت ابراهیم و حضرت محمد، معلومات بدهد.
در این بازنگری هیأت طالبان برای ارزیابی نصاب آموزشی از درج موضوعات مربوط به روزهای مناسبتی، میلهها و مشاعرهها در نصاب آموزشی ایراد گرفته شده است. به گفته اعضای این هیأت، معلم باید به دانشآموزانش تفهیم کند که شریعت مسلمانان را به تجلیل عید بهعنوان روزهای خوشی هدایت کرده است. به باور طالبان، تجلیل از نوروز، میله سمنک و میله گلسرخ حرام است و باید از آن اجتناب شود. این گروه تنها به مشاعره، آن هم در صورتی که «قمار و بداخلاقی» نباشد، جواز داده است. مشخص نیست که تعریف طالبان از قمار و بداخلاقی در مشاعرهها چیست، زیرا پیش از این، سران این گروه نیز در تلویزیون تحت اختیارشان برنامههای مشاعره برگزار کردهاند. طالبان از تجلیل روز تولد نیز انتقاد کرده و گفتهاند که این کار بخشی از رسوم غربیها است و باید از آن جلوگیری شود.
در بخشی از ارزیابی هیأت طالبان از نصاب آموزشی، گفته شده است که موضوعات کتابها در مورد موسیقی و سینما، کودکان را به این کار تشویق میکند. به گفته طالبان، در این کتابها وسایل و آلههای موسیقی به تصویر کشیده شده و تلاش شده که دانشآموزان به آنها عادت کنند. طالبان به تعریف خودشان موسیقی را عملی «حرام و عبث» خواندهاند که هیچ «منفعت مشروع» ندارد. هیأت این گروه به معلمان تذکر داده است که وجه شرعی موسیقی را بیان کند و ذهنیت دانشآموزان را از این کار تغییر دهد. در ارزیابی هیأت طالبان از کتاب تاریخ صنف یازدهم گفته شده است که سینما، تیاتر و سایر هنرها از یکسو با «هدایات اسلامی» همخوانی ندارد و از سوی دیگر، مخالف روند پیشرفت است.
هیأت کمیته ارزیابی نصاب تعلیمی کمیسیون تعلیم و تربیه و تحصیلات عالی طالبان از نسبت یافتن آفات طبیعی در کتابها به طبیعت انتقاد کرده و گفته که این آفات در کنار جنبه طبیعی، آزمایش الهی نیز است. به گفته این هیأت، معلم باید جوانب شرعی آفات طبیعی را به دانشآموزان تشریح کند. در کتابهای جغرافیه زیر عنوان آفات طبیعی موضوعاتی مانند زلزله آمده است. به عقیده طالبان، باید دلایل و رهنماییهای قرآنی و شرعی در مورد این آفات نیز تشریح یابد تا ذهن دانشآموزان «مادیزده» نشود. گفتنی است که طالبان در حال حاضر افزون بر آفات طبیعی، فقر و سایر مشکلات زندهگی را نیز عذاب الهی میخوانند. پیش از این، مقامهای محلی طالبان حتا موضوع غیرطبیعی آتش گرفتن خانهها در شمال کشور را نیز عذاب الهی و کار جنیات خوانده بودند.
افزون بر این، در ارزیابی طالبان گفته شده است که در همه مضامین فزیک و تحولات فزیکی چون آبوهوا، آفتاب و سایر موارد، باید نظریات و هدایات شرعی نیز ذکر شود. آنان هدف از تذکر این مسایل را تلاش برای جلوگیری از گرایش دانشآموزان به مادهپرستی خواندهاند.
در ارزیابی طالبان اهمیت کاهش نفوس که در کتابهای مکتب درج گردیده، نیز مورد انتقاد واقع شده است. در کتاب علوم اجتماعی صنف شش زیر عنوان محیط زندهگی به مدیریت نفوس اشاره شده است. طالبان چنین طرز دید را «عقیده کفری» خواندهاند. این گروه گفته است که مسلمان در بحث نفوس نباید نگران لباس و غذا باشد.
همچنان در صفحات ۹۳ و ۹۴ مضمون ساینس و حفظالصحه صنف چهارم در مورد بیماری ایدز معلومات داده شده است. اعضای هیأت طالبان این بیماری را تحفه دموکراسی خوانده و گفتهاند که پیش از حضور غربیها و غربنشینان، چنین بیماریهایی در افغانستان وجود نداشت. به باور طالبان، این بیماری پس از حضور چنین افراد [اشاره تلویحی به سیاسیونی که از غرب به کشور آمده بودند] به کشور سرایت کرده است.
یک مورد نیز بحث جمعآوری عشر و جزیه است که به گفته طالبان، تهیهکنندهگان نصاب آموزشی آن را مالیه تعبیر کردهاند. هیأت طالبان این مورد را نتیجه اقتصاد غربی میداند؛ زیرا به باور این گروه عشر، زکات، خراج و جزیه بخشهای عادلانه نظام اقتصادی اسلام است. همچنان طالبان جمعآوری مالیه را «جمعآوری مال ناروای نظامهای ظالم» میخواند. قابل ذکر است که طالبان در حال حاضر با توجه به بیثباتی مالیشان، در کنار دریافت کمکهای بینالمللی، به جمعآوری هر دو مورد بالا اقدام کردهاند. مورد دیگر نیز بیمه است که طالبان آن را ناروا خوانده و از معلم خواستهاند که به دانشآموزانش حکم شرعی آن را بازگو کند.
نفی حقوق بشر؛ زنان قربانی اصلی تفکر طالبانی
طالبان تمامی بحثهای مربوط به آزادیهای بشری را در نصاب آموزشی مکاتب تغییر دادهاند. به گفته این گروه، از مفهوم آزادی در نصاب آموزشی استفادههای سوء شده و هدف از آزادی تنها «آزادیهای غیرمهار» است که به عقیده آنان، متناسب با معیارهای دموکراسی تطبیق میشود. طالبان گفتهاند که معیارهای حقوق بشری در نصاب آموزشی باید تنها از زاویه قرائت دینی طالبان تشریح شود؛ زیرا به باور آنان، دنیای غرب «ناقضین حقوق بشر» است. همچنان یادآوری شده است که هنگام تشریح جمله «هر انسان در روشنایی قانون آزاد است» در کتاب دری صنف هفتم باید محدودیت شرعی آن نیز ذکر شود. به این ترتیب طالبان در نصاب آموزشی بر جاری شدن حد از جمله قطع دست و سنگسار تأکید کرده و گفتهاند که به بهانه کرامت و مساوات، حدود و احکام شرعی نباید نفی شود. افزون بر این، طالبان خواستار محو تصاویر مربوط به انتخابات در نصابهای درسی شده و گفتهاند که باید بدیهای این روند به دانشآموزان گفته شود.
مساله دیگر برای طالبان در بازنگری نصاب درسی، زنان و حقوقشان است. هیأت این گروه در هر موردی به این مهم واکنش نشان داده است. اعضای این هیأت در دو مورد قصههای زنان در کتابها را تشویق آنان برای خروج از خانه و تفریح خوانده و گفتهاند که باید در همان درسها بر نیازمندی خروج و مساله حجاب تأکید شود. طالبان در مورد کار زنان در مکاتب، شفاخانهها، کارخانهها و ادارههای دولتی، گفتهاند که باید حدود شرایط کار زنان برای آموزش، از نگاه اسلام تصریح یابد. افزون بر این، هیأت درج قصه یک دختر که در دفتر کار میکند را نیز نقد کرده و گفته است که چوکات کار زنان باید با درنظرداشت اصول اسلامی بیان شود. واقعیت این است که براساس برداشت طالبان، زنان نمیتوانند جز مواردی که خود این گروه نیاز میبینند، در هیچکدام از این جاها کار کنند. همچنان در ارزیابی هیأت طالبان از کتابهای مکاتب، حق انتخاب زنان به چالش کشیده شده است. به گفته طالبان، معلمان باید حقوق اسلامی زنان و حیثیت شرعی انتخابات را همزمان شرح دهند.
در برخی از موارد، وظایف فراتر از خانهداری برای زنان از سوی هیأت طالبان نقد شده است. حتا در بخشهایی از ارزیابی نصاب گفته شده است که محدودیت طالبان بر سفر زنان نیز به دانشآموزان گوشزد شود. در کنار این موارد، طالبان در مورد موضوع نقش زنان در ادبیات معاصر که درج نصاب تدریسی است، گفتهاند که این کار تشویق به سمت آزادیهای غربی است. به باور طالبان، این کار خلاف اصول و حدود شرعی است و این حدود باید در جریان درس به دانشآموزان تذکر یابد.
یکی از بحثهای جدی پیرامون زنان، نکاح بدون رضایت دختران و پسران است. طالبان در این مورد گفتهاند که باید موضوعات درسی مربوط به نکاح زنان در نصاب آموزشی اصلاح شود. با این حال، این گروه، ازدواج پسر یا دختر نابالغ را به شرط رضایت پدر و پدرکلانشان مشروع دانسته است. این در حالی است که براساس دساتیر اسلام، ازدواج دختران نابالغ جواز ندارد و زمانی که دختران نیز به شرایط بلوغ میرسند، تحت قاعده ایجاب و قبول، میتوانند در مورد آغاز زندهگی مشترکشان تصمیم بگیرند. گفتنی است که کودکهمسری در میان طالبان و سران این گروه رایج است و آنان میکوشند با درج مشروعیت ازدواج دختران نابالغ در نصاب تعلیمی، آن را در جامعه بیشتر رایج سازند.
موضوع دیگر بحث تعلیم زنان است. طالبان در ارزیابی نصاب آموزشی، حق آموزش را به حکم فرض عین و کفایی محدود کردهاند که براساس آن، آموزش علوم دینی فرض عین و آموزش علوم عصری فرض کفایی است. این گروه در بررسیاش گفته است که در نصاب از تعلیم زنان استفاده سوء شده است؛ زیرا به گفته طالبان، در ذکر احادیث، شرایط و قیود آن ذکر نشده است. به باور هیأت این گروه، معلم باید به دانشآموزان تذکر دهد که زنان به کسب آموزش چه نوع علم مکلفاند و در چه شرایطی باید آموزش ببینند. به گفته طالبان، در حدیث «طلب علم بر هر مرد و زن فرض است» باید اصول شرعی برای زنان تشریح شود. به این ترتیب با توجه به اقدامات عملی طالبان، این گروه میکوشد به بهانه شرع، تعلیم زنان را به آموزشهای ابتدایی و علوم دینی محدود کند.
در موردی، هیأت طالبان حتا به مقایسه زنان تعلیمیافته با زنان خانهنشین واکنش نشان داده است. در ارزیابی طالبان آمده است که در نصاب درسی به زنان بیرون از منزل و تعلیمیافته در مقایسه با زنان داخل خانه امتیاز داده شده و آنان تشویق شدهاند که از راه تحصیل، بیرون بروند. طالبان تصریح کردهاند که معلمان باید اصول شرعی تعلیم زنان را متناسب با ایدیولوژی این گروه بازگو کنند.
ستیز با مردمسالاری و حذف سرود ملی
در بازنگری طالبان، بخشی از اهداف این گروه متمرکز بر مسایل مربوط به قانونمداری و مردمسالاری در نصاب آموزشی است. هیأت تعیینشده پس از بررسی شماری از کتابها، گفته است که قانون اساسی «زیر سایه بی۵۲» ساخته شده است و معلمان باید به دانشآموزانشان در این مورد تذکر دهند. به عقیده این گروه، تشریح و تدوین قانون اساسی باید از نگاه اسلام (با قرائت طالبانی) صورت گیرد. همچنان در ادامه گفته شده است که بیشتر مواد قانون اساسی نظام پیشین با اصول اسلامی و خوانشهای این گروه همخوانی ندارد. براساس پیشنهاد طالبان، معلم باید همزمان با تشریح مواردی که به باور طالبان، «کاستیهای قانون اساسی» است، خوبیهای نظام اسلامی را نیز به دانشآموزان بیان کند. در کنار این، طالبان گفتهاند که در متنهای مربوط به دولت، نگاه دنیایی است و معلم باید به جای آن ارزش «امامت» و «امارت» را به دانشآموزان یابد بدهد.
مورد دیگر، قانون اساسی است. طالبان میگویند که این قانون براساس «معیارهای غرب» ساخته شده است و معلمان باید آن را به دانشآموزانشان متناسب به تعریف این گروه از شریعت، شرح دهند. طالبان به مساله جمهوریت و مردمسالاری هم واکنش نشان داده و گفتهاند که در چنین موضوعاتی، باید «کاستیها و زیانهای جمهوریت و مردمسالاری» بیان شود. طالبان نهاد قانونگذار پارلمان را نیز زیر سوال برده و گفتهاند که این شورا هیچگاهی جای شورای اهل حلوعقد یا شورای اسلامی را گرفته نمیتواند. براساس دستور این گروه، در نصاب آموزشی حیثیت و صلاحیت شورای عالی به دانشآموزان توضیح داده شود.
هیأت کمیته طالبان برای بازنگری نصاب درسی در مورد مسایل مربوط به رسانهها نیز ملاحظات و پیشنهاداتی داشته است. طالبان در ملاحظه محتوای کتاب پشتوی صنف چهارم، از رادیوها بهعنوان «رسانههای استعماری» یاد کردهاند. این گروه تنها از رادیو آزادی نام برده و کار آن را «شرارت» و «شیطنت» خوانده است. این موضوع در حالی مطرح میشود که حدود دو سال پس از این ارزیابی، طالبان فعالیت رادیو آزادی را در ۱۳ ولایت افغانستان متوقف کردهاند.
در ملاحظات بر کتاب علوم اجتماعی صنف چهارم، طالبان اطلاعرسانی رسانهها را که عملکرد این گروه را به چالش میکشند «تبلیغات غلط» خوانده و گفتهاند که باید از آن جلوگیری شود. به باور اعضای هیأت ارزیابی طالبان، استفاده از تلویزیون «بدعت حسنه» است و باید «اضرار جانبی» آن تشریح شود. به گفته آنان، باید «زیان تعدد رسانهها» بیان و «نقش آنان در نشر تبلیغات منفی» درج نصاب و به دانشآموزان تفهیم شود. طالبان حتا گفتهاند که از عالمان دین بهعنوان کسانی که در راه مطبوعات حقیقی زحمت کشیدهاند، تقدیر شود.
افزون بر رسانه، طالبان در مورد انترنت نیز پیشنهاداتی دادهاند. به گفته هیأت ارزیابی این گروه در مورد یکی از موضوعات کتاب علوم اجتماعی صنف چهارم، معلم باید دانشآموزان را از مفاسد انترنت باخبر سازد و تا حد امکان، آنان را از استعمال آن منع کند. هیأت طالبان در ادامه ارزیابی این کتاب، بار دیگر بر همین پیشنهادش تأکید کرده است.
ترویج بدبینی نسبت به نظامیان پیشین دیگر موردی است که طالبان در نصاب آموزشی بر آن تأکید دارند. در ارزیابی کتاب علوم اجتماعی صنف چهارم، در جایی، نظامیان پیشین «غلام» توصیف شده است. به باور طالبان، این نظامیان برای دفاع و دوام حضور سایر کشورها تربیت شده بودند. طالبان بهگونه تلویحی جنگجویانشان را «نیروهای واقعی» خواندهاند؛ زیرا به عقیده این گروه، آنان با «روحیه اسلامی، جهادی و افغانی» تربیت شدهاند. همچنان طالبان بر ستایش از پولیس پیشین انتقاد کرده و گفتهاند که به جای توصیف، باید همکاری نظامیان پیشین با امریکاییها که به باور طالبان، «دشمنی با مردم» است، ذکر شود. هیأت طالبان از معلمان خواسته است که باید در هنگام تدریس همزمان با محکوم کردن عملکرد امریکا و نظامیان پیشین، در مورد چگونهگی محافظت از کشور معلومات دهند.
طالبان بر حذف سرود ملی از نصاب تعلیمی نیز تأکید دارند. در آغاز همه کتابهای درسی سرود ملی آمده است و گروه طالبان گفته است که باید به جای آن، «ترانه ملی امارت اسلامی» خوانده شود؛ زیرا به باور طالبان، اسلامیت، شهامت جهادی و افغانیت افغانها همه در این ترانه آمده است. در ارزیابی کتاب پشتوی صنف دوم گفته شده است که معلمان باید در کنار ترانه معارف، ترانه طالبان را نیز بالای دانشآموزان حفظ کنند.
مخالفان ایدیولوژیک در مسیر تاریخ نکوهش شدهاند
در بازنگری نصاب درسی، نگاه طالبان به تاریخ، سیاست و فرهنگ افغانستان نیز بهشدت انحصارگرایانه و افراطی است. اعضای هیأت این گروه در مورد شماری از سیاسیون، ادیبان و شخصیتهای افغانستان با الفاظ تند صحبت کردهاند. بیشترین ایراد طالبان بر موضوعات و کتابهایی است که در آنها تهیهکنندهگان نصاب معلوماتی را در مورد امانالله خان آوردهاند. طالبان چندین بار از وی در گزارش بازنگریشان با لحن تند یاد کرده و گفتهاند که معلم باید عملکرد امانالله خان را مطابق برداشت این گروه به دانشآموزان تشریح کند. طالبان امانالله خان را «خاین» خواندهاند که به باور آنان، در موافقتنامه راولپندی و کابل، بخشی از خاک کشور را در آنسوی خط دیورند به انگلیسها تسلیم کرده است. آنان گفتهاند که توافق راولپندی و کابل نباید مذاکره صلح تعبیر شود.
اعضای این هیأت افزون بر امانالله خان، داوودخان و داکتر نجیبالله، حکمرانان پیشین افغانستان، بر باورهای بایزید روشان، فیضمحمد کاتب، غنی خان، محمود طرزی و سلیمان لایق نیز تاختهاند. طالبان در گزارششان داکتر نجیبالله را «کمونیست» خواندهاند. در ارزیابی کتاب پشتوی صنف ششم آمده است: «زیر عنوان ترانه وطن، شعر سلیمان لایق [شاعر و سیاستمدار افغان] کمونیست آمده است. معلم باید به دانشآموزان در مورد ظلمهای کمونیستان و مفکوره و عقیده باطلشان معلومات دهد و در اینجا ترانه امارت اسلامی در مورد کشور بر دانشآموزان زمزمه شود.»
هیأت ارزیابی طالبان در چندین مورد به ذکر نام غنی خان، شاعر و سیاستمدار مشهور پشتون، واکنش نشان داده و گفتهاند که الفاظ و عقاید او ناروا است. در ارزیابی کتاب پشتوی صنف دوازدهم نیز آمده است که معلم باید «افکار منفی و عقاید فاسد غنی خان» را به دانشآموزانش تشریح کند. این موضوع در ارزیابی کتاب وطندوستی صنف هفتم در مورد فیضمحمد کاتب، نویسنده و تاریخنگار هزارهتبار، نیز تصریح شده است: «اینجا یک اهل تشیع به نام ملا فیضمحمد کاتب که عضو نهضت مشروطه بود، معرفی شده است. معلم باید مفاسد نهضت مشروطه (که در اصل یک صنف شاهی و جمهوریت غربی بود) را به دانشآموزان بیان کند.»
همچنان به گفته هیأت طالبان، در کتاب وطندوستی صنف هشتم، محمود طرزی، نویسنده و سیاستمدار افغان، انسانی بزرگ نشان داده شده است که به باور آنان، معلم باید «کاستیهای فکری» وی را به دانشآموزان تشریح کند. آنان از محمود طرزی بهعنوان «هوادار غرب» نام بردهاند. این گروه در مورد داکتر یوسف، صدراعظم پیشین افغانستان، گفته است که از او در نصاب کنونی بهعنوان بنیانگذار دموکراسی در افغانستان یاد شده است و معلم با بازنگری نصاب، در کنار این درس، باید بدیهای دموکراسی و دموکراتها را به دانشآموزان بیان کند. همچنان در مورد شاهمحمود خان، نخستوزیر پیشین، آمده است: «وی پدر دموکراسی خوانده میشود. خلق، پرچم و سایر احزاب در افغانستان براساس فرمان همین بدبخت ساخته شده است. در اینجا باید سرانجام بد دموکراسی برای دانشآموزان توضیح داده شود.»
در دفاع از مشروطهخواهان و ملیگرایان مترقی
در ادامه آمده است که شخصیتهای ملی و تاریخی اسلام و افغانستان در کتابهای تاریخ نادیده گرفته شده و به جای آنها، شخصیتهای غربی و کفری به دانشآموزان معرفی شدهاند. همچنان براساس این ارزیابی، با مبالغه در ستایش برخی از شخصیتها، از جمله امانالله خان و داوود خان، تهیهکنندهگان نصاب از عملکرد منفی و غیراسلامی آنان چشم پوشیده یا هم آن را مثبت ارزیابی کردهاند. دیگر اینکه به گفته این هیأت، «از عملکرد مثبت طالبان که وحدت ملی، امنیت و نظام اسلامی را با خود آورده و سرانجام سبب نجات کشور شدهاند، چشمپوشی شده است.»
با توجه به همه این موارد، میتوان گفت که طالبان قصد دارند مضمون تاریخ را نه براساس آنچه رخ داده، بلکه بهشکل دستوری و مطابق ایدیولوژی خود تهیه و تدریس کنند.
تاکید بر درج پیشرفتهای دنیای اسلام و انکار دستاوردهای دیگران
طالبان در این سند تاکید دارند که درسها به مسایل مربوط به جهان اسلام متمرکز شود. اعضای این هیأت گفتهاند: «جهان از نگاه فکری در کتابهای جغرافیه و تاریخ بهگونهای تشریح شده است که نسل آینده ما از وضعیت گذشته، کنونی و آینده جهان اسلام بیخبر بمانند. نقش نکات مهم دنیای اسلام در اقتصاد بینالمللی مبهم گذاشته شده است. دانشآموزان باید از اهمیت جغرافیای دنیای اسلام و بخشهای سیاسی، اقتصادی و غیره باخبر شوند.»
افزون بر این، طالبان معتقدند که پیشرفت مسلمانان و اهمیت دنیای اسلام در نصاب نادیده گرفته شده و در مضامین پشتو به جای برادری اسلامی، برای «ملیگرایی» و «قومپرستی» تلاش زیاد شده است. به گفته آنان، هیچ ردپایی از «اخوت اسلامی» در این کتابها دیده نمیشود که از یکسو دانشآموز را از این موضوع بااهمیت بیخبر نگه میدارد و از سوی دیگر، پدیده و مفکوره ملیگرایی را در ذهن آنان رشد میدهد. حتا طالبان در یک مورد، از درسی که پیرامون ظهور و نشر اسلام در افغانستان است، انتقاد کرده و گفتهاند که تقسیمبندی میان اعراب و افغانها، دامن زدن به ملیگرایی (نشنلیسم) است.
همچنان هیأت طالبان بر قضاوت تاریخی در مورد دورههای پس از خلفای اسلام ایراد گرفتهاند. آنان گفتهاند که درج تقرریهای حاکمان عرب بهعنوان عامل خیزش علیه خلافت امویها، نوعی دامن زدن به ملیگرایی است. به باور این گروه، درج مسایل تاریخی در نصاب درسی به این روش باعث میشود که شاگردان تصور کنند تقرریها در نظام اسلام براساس روابط شخصی است. هیأت طالبان از معلمان خواسته است که این موارد را در جریان درس به دانشآموزان توضیح دهند. این گروه در حالی به این مسایل ایراد میگیرد که هم اکنون تقرریها در رژیم خودشان نیز براساس روابط شخصی و گروهبندی طالبانی است.
این گروه با انتقاد بر بخشی از کتاب دری صنف نهم در مورد تشویق برای اتحاد مسلمانها، بدون اختلاف و جنگ با جوامع دیگر، گفته است که ارزش و ضرورت اتحاد مسلمانان برای جنگ با کفار نیز در این درس برجسته شود. از مرور مطالب درجشده در سند ارزیابی نصاب از سوی طالبان، بهروشنی میتوان فهمید که این گروه در پی پرورش اندیشه ستیز با سایر ادیان و فرهنگها است.
مساله دیگر برای طالبان، معرفی تاریخ میلادی در کتاب تاریخ صنف هفتم است. آنان میگویند که از تاریخ هجری در کتاب یادآوری نشده و نه هم نقطه آغاز تلقی شده است. به باور اعضای هیأت این گروه، با درج چنین موضوعی، دانشآموزان گمان میکنند که تنها غربیها بخشی از تمدناند. در این زمینه پیشنهاد شده است که دورههای تاریخی قبل و بعد از آغاز اسلام نیز یاد شود. طالبان این اقدام را نوعی از «تهاجم فرهنگی» خوانده و گفتهاند که معلم باید هر سه تاریخ (میلادی، هجری قمری و هجری شمسی) را تشریح و اهمیت تاریخ هجری را به دانشآموزان بیان کند.
آنان درج چهرههای مشهور (دانشمندان غربی، هندی و سایر افراد) را نیز در نصاب کنونی خلاف ثقافت اسلامی و تلاش برای ترویج «فرهنگ کفری» خواندهاند. هیأت طالبان گفته است که یادآوری از شاعران و دانشمندان افغان و دنیای اسلام در کتابها اندک است و اگر هم وجود دارد، همه زنان و شاعران ملیگرای پشتونخواهاند. افزون بر این، گفته شده که بیشتر شاعران غیرمسلمان نیز غربیاند که درج سخنان یا معلومات آنان در نصاب آموزشی، «خیانت به اسلام و افغانیت» است.
در ارزیابی طالبان، با لحن تند از درج معرفینامهها، تجربهها و سخنان نویسندهگان خارجی انتقاد شده است. بهعنوان نمونه، اعضای هیأت طالبان از توماس ادیسن، مخترع مشهور، در ارزیابی نصاب آموزشی بهعنوان یک امریکایی یاد و از ذکر نام او بهعنوان مخترع بزرگ بشریت انتقاد کردهاند. این مساله در حالی مطرح میشود که بشر، به شمول طالبان، از اختراعات ادیسن و دیگر مخترعان و از اختراعات آنها از جمله برق در زندهگی روزمره بهشکل گسترده استفاده میکنند و به آنها کاملاً وابستهاند. همچنان اعضای هیأت طالبان از درج نام هانس کرستین، رابیند رانات تاگور، یوهان ولف، تولستوی، ارنست همینگوی، لیلا صراحت، انوشیروان عادل و بایزید روشان در کتابها انتقاد کردهاند. به باور طالبان، به جای یا در کنار چنین افرادی، باید از دانشمندانی چون ابن فرناس، الخوارزمی، الادریس و عمر خیام نیز در کتابها یادآوری شود.
طالبان در حالی به اتحاد دنیای اسلام و برادری اسلامی تاکید دارند که خودشان هم اکنون در جغرافیای محدود افغانستان حکومت قومی تشکیل دادهاند. جهان نیز یکی از موارد اصلی برای به رسمیت شناختن این گروه را پایان انحصار قدرت خوانده و گفته است که باید همه اقوام در حکومت سهم بگیرند. با این حال، به نظر میرسد که در کنار دید انحصارگرایانه طالبان به قدرت در افغانستان، در مورد جهان اسلام نیز دید جهادی دارند.
طالبان: در ذهن دانشآموزان تخم نفرت از غرب کاشته شود
در نصاب بازنگریشده طالبان به مسایل بینالمللی نیز پرداخته شده که تا حدودی بیانگر جهانبینی طالبان است. یک ملاحظه این گروه بر نصاب، تأکید وطندوستی همزمان با حفظ روابط حسنه با سایر کشورها است. طالبان گفتهاند که محبت با وطن، حدود شرعی دارد و مردم باید آن را در نظر بگیرند.
در ارزیابی کتاب پشتوی صنف پنجم آمده است که زیر عنوان بشردوستی به محبت با همه انسانها تشویق شده است. به باور طالبان، باید برائت از عقیده غیراسلامی در اذهان شاگردان محکم شود.
هیأت ارزیابی این گروه با موضوعی زیر عنوان «حب الوطن من الایمان» در کتاب وطندوستی صنف هفتم مخالفت کرده و حتا شعر مشهور «ای زما وطنه د لعلونه خزانی زما» سروده غنی خان را «الفاظ ناروا» خوانده است. اعضای هیأت طالبان گفتهاند که غنی خان «فاسد» بوده و معلم باید در مورد وی به دانشآموزان معلومات بدهد.
طالبان توقع دارند که روایتهای تاریخی مورد خواستشان در نصاب گنجانیده شود. به باور آنان، در کتابهای وطندوستی دوره متوسطه به حمله امریکا بر افغانستان باید پرداخته شود. این هیأت توصیه کرده است که باید در ذهن دانشآموزان «تخم نفرت علیه کشورهای غربی» انداخته شود تا اذهانشان وطندوستی را بهگونه حقیقی درک کند. همچنان در بخشی از ملاحظات نصاب آموزشی توسط طالبان آمده است که باید در کتابها روی اذهان دانشآموزان در مورد جنگ علیه شوروی و جنگ طالبان علیه امریکا کار شود. افزون بر این، گفته شده است که باید در کنار جنگ دفاعی در نصاب آموزشی، در مورد جنگ اقدامی نیز به دانشآموزان معلومات داده شود و آنان در برابر غیرمسلمانها جنگ فکری نیز انجام دهند.
ایدیولوژی طالبان و نوع نگاه آنها به غرب
طالبان در نقد موضوعی مربوط به سازمان ملل متحد در کتاب پشتوی صنف پنج، آن سازمان را «اداره شیطانی» خواندهاند. به باور طالبان، این سازمان نیکنام نیست و باید دانشآموزان از «جرایم» آن باخبر شوند. طالبان در مورد آنچه جرایم سازمان ملل متحد خوانده، جزییات ندادهاند. در بخشی دیگر، هنگام نقد مطلبی در کتاب دری صنف دوازدهم، نوشتهاند که این سازمان به «دامی» میماند که از سوی کشورهای امریکا، روسیه، بریتانیا، چین و فرانسه برای شکار جهان ایجاد شده است. طالبان سازمان ملل متحد را به «جال کفری» تشبیه کردهاند که باید به دانشآموزان در مورد آن معلومات داده شود. این ارزیابی در حالی صورت گرفته است که دو سال پس از آن، طالبان و حاکمیت رژیمشان به پول ملل متحد وابستهاند، با این نهاد هرازگاهی تعامل میکنند و تاکنون حدود ۱٫۵ میلیارد دالر کمک دریافت کردهاند.
هرچند طالبان از دهها مورد دیگر در ارزیابیشان یاد کردهاند، اما به چالشهای اصلی عملی کردن آن، از جمله چاپ کتاب و واکنش مردم اشاره نشده است. این بار اول است که جزییات بازنگری نصاب آموزشی طالبان همهگانی میشود. با اینهمه، اعضای این گروه تلاشهایی برای عملی کردن سیستم تعلیم طالبانی انجام دادهاند. ۸صبح در گزارش دیگری به اقدامات عملی طالبان در این زمینه به تفصیل پرداخته است. گفتنی است که طالبان در دوران حاکمیت قبلیشان نیز سیستم تعلیمی را فلج کرده بود و با نصاب برخورد سلیقهای و ایدیولوژیک میکرد، هرچند این کار پیش از طالبان نیز سابقه داشته است و در دوران جهاد، نصاب تعلیمی به کمک نهادهای بینالمللی و گروههای مجاهدین تدوین شده بود که هدف محوری آن ترویج جهادگرایی و مخاصمت بود. از جمله شمارش اعداد با تصویر مرمی، سلاح و سایر ابزار جنگی آموزش داده میشد. مشخص نیست که سازمانهای کمکرسان و نهادهای بینالمللی این بار نیز برای تدوین نصاب آموزشی که در آن نفرت و دیگرستیزی تبلیغ شود، طالبان را همراهی خواهند کرد یا خیر؛ اما به نظر میرسد به دلیل بیست سال زندهگی در شرایط نسبتاً دموکراتیک و انقلاب رسانهای که اتفاق افتاده است، نسل امروز افغانستان بهآسانی با نصاب ایدیولوژیک آشتی نخواهد کرد.