خانه / فرهنگ و هنر / ترازوی طلایی / بخش نخست – مهدی اخوان ثالث و نوخسروانی

بخش نخست – مهدی اخوان ثالث و نوخسروانی

نوخسروانی با نام مهدی اخوان‌ثالث چنان پیوند خورده است که خسروانی با باربد. به این مفهوم که اخوان این قالب شعری را بر بنیاد یکی از خسروانی باز مانده از باربد به گونه‌یی یک قالب شعری جداگانه پدید آورده است.
نوخسروانی که گونه‌یی از کوتاه‌سرایی است، در شعر پارسی‌دری یک قالب جوان است و عمر درازی ندارد. در حالی که خسروانی، ترانه و رباعی عمر درازی دارند و می‌شود گفت که سپیده‌دم شعر پارسی‌دری با همین قالب‌ها کوتاه آغاز یافته است.
از نظر وزن هرچند نوخسروانی وزن عروضی دارد؛ اما محدویت وزنی ترانه و رباعی را ندارد. یعنی می‌شود هر نوخسروانی را در وزن جداگانه‌یی سرود. در حالی که ترانه و دوبیتی از نظر وزن محدودیت دارند، یعنی شاعر ناگزیر است تمام رباعی‌ها و دوبیتی‌های خود را در همان اوزان مشخص رباعی و دوبیتی بسراید.

نوخسروانی شعری است با قافیه و وزن عروضی، از این نقطه نظر می‌شود گفت که نوخسروانی از عروض کلاسیک پیروی می‌کند؛ اما از نظر ساختار چنان پلی است در میان شعر کلاسیک، نیمایی و سپید.
هرچند در نوخسروانی بیش‌‌تر بر کاربرد قافیه در مصراع نخست و سوم تاکید شده است؛ اما اخوان در نوخسروانی‌های خود همیشه این قاعده را در نظر نگرفته است. چنان‌که در نوخسروانی‌های او گاهی هرسه مصراع هم قافیه اند.

پایۀ اصلی پیدایی نوخسروانی را همان خسروانی‌های باربد می‌سازد. اخوان خود در این پیوند می‌گوید :« این قالب “سه‌تایی” را نیز با توجه به سابقۀ خسروانی‌ها شایسته احیا و تجدد دانستم، منتها با این تفاوت که خسروانی‌ها را چنان‌که گفتیم در اوزان هجایی می‌سرودند یا اوزان ترانه‌وار و تصنیف‌گونه که همراه با موسیقی اجرا می‌شده است؛ اما من سرودن این قسم را با توجه با انُس هزار و صد ساله‌مان (بل بیش) به دست‌گاه‌های خلیل ابن احمد، در اوزان عروضی خوش‌تر می‌دانم. چنان‌که در این چند نمونه می‌بینیم با همان اسالیب ایجاز و اختصار، هر شعری از بندها و شعرهای دیگر مستقل است و جدا از دیگرها و دیگر بندها نیز مستقلأ برای خود شعری است. هریک با سه مصرع در وزن‌های مختلف کوتاه و بلند و از لحاظ قافیه نیز یا مصرع اول با سوم قافیه دارد یا هر سه مصرع قافیه دارند.»
اخوان شش «نوخسروانی» دارد که در وزن‌های گوناگون عروضی با زبان استوار و پیراسته سروده شده‌اند، هر کدام شعری است مکمل و جداگانه با پیام و اندیشۀ جداگانه.
می‌پردازیم به بررسی این نوخسروانی‌ها که از کتاب «شعر زمان، مهدی اخوان‌ثالث» گرفته شده است.

آب زلال و برگ گل بر آب
مانده مه در برکۀ مهتاب
وین هر دو چون لب‌خند او در خواب

در این نوخسروانی هر سه مصراع هم‌قافیه اند.

گفت: آیَمَت مه برآیان، به دیدار
اینک دمد مهر هم – بی وی اما –
این هرگز آیا کند یار با یار

این‌جا تنها مصراع نخست و سوم هم‌قافیه اند. همان قاعدۀ کلی قافیه‌پردازی در نوخسروانی. این‌جا یک حس و عاطفۀ عاشقانه بیان شده است که روزگاری در ده‌کده‌ها دل‌داده‌گان تلاش می‌کردند تا در شب‌های مهتابی با هم در گوشۀ باغی یا جای‌گاه خلوتی دیدار کنند؛ اما گاهی عاشق تا بامدادان در انتظار معشوق می‌ماند؛
خورشید از پشت کوه بلند می‌شد؛ اما یار نمی آمد. این دیگر ستم بزرگی بود که یار به یار روا می داشت!

هان، ماه ماهان کجایی
خورشید اینک بر آید
تنها تو با او برآیی

باز هم همان انتظار دیدار شبانۀ معشوق است، چون خورشید می‌برآید چاره‌یی نیست، باید عاشق راه خود گیرد، او که شبانه منتظر معشوق بوده حالا می‌گوید: با طلوع ماه باید می‌آمدی که نیامدی؛ اما حالا در سیمای خورشید می‌آیی! در حقیقت یار را به خورشید تشبیه کرده است.

گل از خوبی به مه گویند ماند، ماه با خورشید
تو آن ابری که عطر سایه‌ات، چون سایۀ عطرت
تواند هم گل و هم ماه هم خورشید را پوشید
در این نوخسروانی اخوان محتوا و شگرد آفرینشی همان خسروانی پیدا شده در تالیفات خرداذبه را دنبال کرده است:

قیصر ماه مانذ و خاقان خرشید
آن من خدای ابر مانذ کامغاران
کخاهذ ماه پوشد کخاهذ خرشیذ

باربد، در این خسروانی خسرو‌ پرویز را با قیصر روم و خاقان چنین مقایسه می‌کند و می‌گوید قیصر روم مانند ماهتاب است و خاقان چنین مانند خورشید؛ اما پادشاه من مانند ابر است که اگر خواسته باشد روی مهتاب و خورشید را می‌تواند بپوشد.

تفاوتی که از نظر مضمون در نوخسروانی اخوان وجود دارد، همان حس عاشقانه و عاطفۀ عاشقانه است. می‌خواهد بگوید معشوق برتر از گل و ماه و خورشید است، چون با سایۀ عطر خود می‌تواند این همه را بپوشاند.

کسی در زمستان این شگفتی نشنید،
آن مرغک آواز بهاری می‌خواند
بویت اگر نشنید، پس رویت دید

چه بود این – از سبک روحی چو آوای تو در گوشم-؟
پری چون سایۀ مهتابیِ پروانه؟ یا عطری
نسیم آورده با گل‌برگ؟ یا دست تو بر دوشم؟
آن گونه که گفته شد، این نوخسروانی‌ها هر کدام یک شعر جداگانه است،
شاید هم اخوان آن‌ها را در زمان‌های گوناگونی سروده باشد. البته همه کارهای اخوان در زمینۀ سرایش نوخسروانی در همین‌جا تمام نمی‌شود؛ بلکه او تجربۀ دیگری از گونۀ دیگری نیز دارد…
پرتو نادری

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*