کابل/۲۱جدی/فرهنگستان
مشکلات روانی، دردهایی هستند که در بسیاری موارد پنهان میمانند. بسیاری از مبتلایان ناراحتیهای روحی را خواسته یا ناخواسته درون خود نگه میدارند.
بسیاری از کشورهای در حال توسعه در سالهای اخیر تلاش کردهاند با راه اندازی چنین مناسبتهایی یا حتی تشویق افراد مشهور به گفتگو درباره مشکلات روحیشان، بیماران را تشویق به حرکت در مسیر درمان کنند.
اما در کشورهایی مانند افغانستان، هنوز پنهان نگاهداشتن ناراحتیهای روحی از بیم قضاوت دیگران یا جستن راههای خرافی برای درمان آن رایج است. آمارها نشان میدهد که زنان در افغانستان بیش از مردان دچار مشکلات روحی و روانی هستند.
قمر باشنده ولسوالی جلریز میدان وردک میگوید که پیش از این افزون بر انجام کارهای کوچک به آموزش نیز میپرداخت؛ اما پس از تصمیم طالبان در مورد آموزش و کار زنان به این بیماری دچار شده است.
او افزود: «اکنون بیکار استم و یک خیاطی معمولی در خانه دارم، که کاراش هم درست به پیش نمیرود. مشکلات روانی من نیز بیشتر شدهاست.»
شریفه، دانشآموز ولایت غزنی، گفت: «سختترین آرزوی دختران که بود، مکتب، مدرسه و دانش بود. آیندهاش درس بود.»
مریم، دانشآموز دیگر میگوید: «مکتب نمیروم، اگر میخواندم امسال به صنف ده ارتقا میکردم. حالا خانه نشین شدیم، مشکلات زندگی زیاد است، زندگی را به سختی به پیش میبرم.»
روان شناسان برای مبتلایان بیماران روانی، تغییر محیط زندگی، تفریح و سفر را پیشنهاد میکنند؛ اما در شرایط کنونی افغانستان و وضعیت بد اقتصادی، بسیاری از زنان قادر به عملی ساختن این پیشنهادها نیستند.
حکمت، پزشک در این باره گفت: «اگر تفریح و توان مالی آن برای خانوادهها نیست بگذارید زنان به کار بروند، خواهش ما از طالبان آرامش خانوادههاست.»
شاه حسین، باشنده میدان لوگر، گفت: «در مورد زنان خواست ما از طالبان این است یک کار، وظیفه برای آنان پیدا شود. زمینه یک مصروفیت،علم، مکتب، دانش و مدرسه.»
به گفته مسوولان محلی؛ مسله کار و آموزش زنان به تصمیم رهبری طالبان تعلق میگیرد، اما افزایش بیماریهای روانی یک چالش عمومی در سطح جهان است.
دلیل چیست؟
چرا زنان بیشتر از مردان در افغانستان دچار ناراحتیها و اختلالات روانی میشوند، دکتر فریدون لطیفی “سنتها و فرهنگهای ناپسند” در این کشور را بخشی از این عوامل میداند: “در پهلوی اینکه بیش از ۴۰ سال است در افغانستان جنگ جریان دارد و فقر شدید دامنگیر مردم است، بیشترین دلیل آن مشکلات فرهنگی است که از خانه پدر و مادر دختر شروع میشود و تا خانه شوهر ادامه مییابد. افغانستان یک جامعه مردسالار است و زنان زیر حاکمیت مردان زندگی میکنند حتی اگر این زنان باسواد و تحصیل کرده هم باشند.”
مهناز دانشجو در کابل است، او نیز به این باور است که عدم توجه به آموزش دختران، محروم شدن زنان از ارتباطات، مداخله خانوادهها در زندگی دختران و زنان از عوامل اساسی مشکلات روانی زنان است.
مهناز میگوید سلامت روان او به دلیل همین مداخلات سخت آسیب دیده است: “ما در یک جامعه سنتی زندگی میکنیم، عملکردهای ما تا اینکه مورد پسند خود ما باشد، باید مقبول خاطر دیگران واقع شود. این باعث میشود تا ما نتوانیم کارهای را که دوست داریم انجام بدهیم و تن به کارهای بدهیم که مردم از ما انتظار دارند که این خود سبب بوجود آمدن مشکلات روانی نزد زنان و دختران میشود. حرفها و قضاوتهای مردم برایم همیشه یک دغدغه بزرگ بوده، آنها در مورد اینکه چرا ازدواج نمیکنم، چرا این و یا آن لباس را میپوشم و چرا تلاش به تحصیلم دارم قضاوتم میکنند. اینها همه تاثیرات بسیار بد و ناگواری را بر روح و روان من گذاشته اند.”
اهمیت سلامت روانی زنان
آرزو عزیزی، مددکار اجتماعی و مشاور روانی در ولسوالی کهمرد ولایت بامیان با تاکید بر “نابسامانیها و مشکلات اجتماعی” در افغانستان و اهمیت سلامت روان زنان در خانواده میگوید که زنان زیادی در بامیان از افسردگی شدید رنج میبرند و برخی از آنها با افکار خودکشی دست و پنجه نرم میکنند.
او میافزاید: “به عنوان یک مشاور روانی، اولین کاری که در جلسه اول انجام میدهم این است که از این زنان تعهد بگیرم که تا ختم جلسه پنجم و ششم به خود آسیب نزنند و اکثرا میبینم که بعد ختم این جلسات افکار آنها تا حدی تغییر میکند. ”
خانم عزیزی میگوید او سعی میکند اعتماد به نفس این زنان را بالا ببرد و نقاط قوت شان را برجستهتر سازد.
به باور خانم عزیزی؛ “کسی نیست که دارای نقاط قوت نباشد و خودش توانایی مقابله با مشکلات را نداشته باشد”.
او میگوید که افراد در زندگی همیشه به یک کسی نیاز دارند تا شاهد حوادث زندگی آنها باشد و از لحاظ روحی و روانی به آنها به صورت تخصصی کمک کند.
در افغانستان اعتقاد براین است که بیماریهای روانی کشنده نیستند و از طرفی تا زمانیکه علایم آن شدت پیدا نکند و زندگی روزمره افراد را شدیدا تحت تاثیر قرار ندهد، آنها به روانشناس، روان درمان و حتی به دکتر عمومی مراجعه نمیکنند.
به گفته این متخصصان مشکلات مربوط به سلامت روان، به ویژه اگر مزمن باشد، میتواند توانایی جسمی را از ما بگیرد. بنابراین، توصیه این است که به پزشک و افراد متخصص مراجعه کنید. آنها میتوانند شما را در بیرون شدن از این وضعیت کمک کنند.
خبرنگار فرهنگستان از کابل
سمیع صدیقی