اصول گرایان یا اصلاحطلبان، کدام یک برای افغانستان بهتر است؟
سه روز بعد، انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار میشود. حسن روحانی رییس جمهور فعلی و اسحاق جهانگیری معاون او، به نمایندهگی از جناح اصلاحطلبان با طیف وسیعی از اصول گرایان به رهبری مرتضی رییسی (قالیباف به نفع رییسی کنار رفت) برای کسب کرسی ریاست جمهوری روز جمعهی همین هفته به پای صندوقهای رای خواهند رفت. هر چند به دلیل این که مهمترین تصامیم کشوری در ایران توسط رهبر جمهوری اسلامی (علی خامنهای) گرفته میشود، تا حدی ابهت ریاست جمهوری تحت سیطره رهبر ایران قرار دارد و در بسیاری مسایل مهم داخلی و بینالمللی حرف آخر را او میزند، اما با این حال حضور یک اصلاحطلب یا اصولگرا میتواند در رویکرد جمهوری اسلامی نسبت به مسایل داخلی و خارجی تا اندازهای متفاوت باشد.
انتخابات ریاست جمهوری ایران برای افغانستان نیز به عنوان همسایهای با تاریخ مشترک، مهم و قابل تأمل است. ایران در ۴۰ سال گذشته در افغانستان نقش بارزی ایفا کرده است. در دوره سلطه نظام وابسته به شوروی سابق، ایران بخشی از مجاهدین افغانستان را حمایت میکرد و میلیونها مهاجر افغان را که از جنگ فرار کرده بودند، برای سالیان متمادی میزبان بود. با پیروزی مجاهدین این نقش بارزتر شد و ایران به نحوی در جنگهای میانتنظیمی گروههای مجاهدین مداخله کافی داشت.
پس از سقوط طالبان نیز حضور مثبت و منفی ایران در افغانستان تثبیت شده است. ایران برای بازسازی افغانستان حدد یک میلیارد دالر کمک وعده داده است که هنوز نیم آن پرداخت شده است. با این حال رابطهی تازه و نزدیک ایران با طالبان و برخوردهای گاه غیر انسانی دولت این کشور با مهاجران افغان، چهرهی بدی از این کشور در افکار عامهی شهروندان افغانستان باقی گذاشته است. در ظاهر امر ایران پس از این که نفوذ گروههای وابسته به داعش در غرب افغانستان آشکار شد، در پی نزدیکی با طالبان برآمد و با حمایت از آنان که در مقابل داعش قرار گرفته بودند، نفوذ گروه داعش در غرب افغانستان را تقریباً به طور کامل برچید. ولی واقعیت این است که نظام ایران از همان آوان سقوط گروه طالبان در پی استفاده از این گروه به هم ریخته شد.
با سقوط رژیم طالبان بخشی از آنان به عوض پاکستان به طرف ایران رفتند و برخلاف تصور غالب، مورد حمایت این کشور قرار گرفتند. گزارشهای متعددِ نشر شده در رسانههای افغانستان و بینالمللی نشان میدهد که ایران سالها قبل از حضور داعش در افغانستان به طالبان کمک تسلیحاتی میکرده است. بخش عمده رابطه طالبان با سپاه پاسداران ایران است که به طور سیستماتیک به اصول گرایان نزدیکاند و به همین دلیل یک تعداد از کارشناسان به این پندار اند که پیروزی اصول گرایان میتواند رابطه طالبان و ایران را بیش از پیش نزدیکتر بسازد. از سوی دیگر با توجه به این که اصول گرایان هنوز هم بر دشمنی سرسختانه با امریکا تاکید دارند و حضور آنان را در افغانستان به هیچ صورت بر نمیتابند، به عقیده آگاهان در صورت پیروزی اصول گرایان در انتخابات، محور تازهای با حضور ایران، چین و روسیه برای ضربهزدن به حضور امریکا در افغانستان شکل خواهد گرفت. ولی واقعیت این است که چه اصلاحطلبان بر گردونه ریاست جمهوری ایران حضور داشته باشند و چه اصول گرایان، فرقی آنچنانی در سیاستهای خارجی ایران در قبال منطقه به وجود نخواهد آمد.
فراموش نکنیم که رابطه میان ایران و گروه طالبان در زمان زمامداری حسن روحانی که او را به نحوی نزدیک به جریان اصلاحطلبان میدانند، تقویت شد و همچنان در دورهی آقای روحانی، تلاشهای زیادی برای شکلگیری محور مخالف حضور امریکا در افغانستان با حضور روسیه، چین، ایران و احتمالاً پاکستان صورت گرفت. به همین دلیل نمیتوان به حضور جریان اصلاحطلبی که احتمال پیروزیشان در انتخابات سال ۱۳۹۶ نسبت به اصول گرایان بیشتر است، خوشبین بود، زیرا ابزار شکلدهی سیاست خارجی ایران به دست رهبری این کشور است و آقای خامنهای نیز هنوز به این نتیجه نرسیده است که حضور امریکا در منطقه از جمله افغانستان، نظام ایران را صدمهای نمیزند.
با همهی این احوال، به نظر نمیرسد که افغانستان نسبت به دستیابی اصولگرایان یا اصلاحطلبان در ریاست جمهوری این کشور، دغدغهی خاصی داشته باشند. چنان که هم رییسجمهوران اصولگرا مانند احمدینژاد و هم اصلاحطلبانی چون خاتمی و روحانی در دوران حکومتداریشان سری حتماً به کابل زدهاند.
سه شنبه ۲۶ ثور ۱۳۹۶
فریدون آژند
هشت صبح