با اینکه افغانستان یک کشور اسلامی است عید را مردم نیکو میپندارند و برای تجلیل از این روز لباس نو میخرند و دسترخوان عیدی را پهن میکنند، دید و بازدیدها در این روز ارزشمند صورت میگیرد.
بازارها نسبت به دیگر روزها پر رنگتر است؛ امروز بازارهای کابل با میوههای خشک، میوههای تازه و لباسهای رنگارنگ مزین شده است، مردم از خیابانهای کابل سرازیر شدهاند، انبوه جمعیت در رختفروشیها، لباسفروشیها و دکانهای میوههای خشک حضور دارند، دکانداران باانرژیتر شدهاند و در باز هیاهو بر پاست؛ با این وجود باز هم بعضی دکانداران از کمبود مشتری شکایت میکنند، فرید یکی از لباسفروشان در منطقهی لیسهی مریم میگوید: «سالهای پیش لباسهای زیبا از برندهای خاص میخریدیم؛ اما حال اندکی جنسهای ارزانتر میخرم چون سابق پیسهدارها بودند و اکنون همه آواره شدند و کسی نیست بخرد، اگر هم چند پیسهدار مانده باشد، آنها هم جنسهای گذارهیی میخرند؛ خیلی تعداد کم به مغازهها میآیند و لباسهای گرانقیمت میخرند همچنان مثل سالهای قبل سه جوره و چهار جوره نمیخرند. باز هم از هیچ خوب است و گذاره میکنیم.»
در گوشهی دیگر بازار، بازار کیک، کلچه و سیمیان فوقالعاده گرم است.
قدیر یکی از کسانی که سابق رستورانت داشت و اکنون کلچهفروشی دارد میگوید:
«ما رستورانت داشتیم و به خاطر رمضان آن را تعطیل کردیم، آخر همه روزه بودند، کی میآمد نان میخورد؟ باز تصمیم گرفتم برای اینکه کیک و کلچه زیب و زینت دسترخوان عید است و همهی مردم اندازهی توان شان میخرند رستورانت را موقتی مبدل به دکان کلچهفروشی کردیم که الحمدالله در این روزهای آخر رمضان کار ما خیلی خوب است و فروش خوب داشتیم.»
در کنار این همه باز هم کسانی است که از نرخ بلند شِکوه دارند.
مختار یکی از شهروندان شهر کابل میگوید:
«من خودم کراچی روت و کلچه دارم؛ اما به نسبت قیمت بلند میوهی خشک کمتر میخرم پسته و بادام را که اصلاً خریده نمیتوانم، نزدیک عید قیمت آنها دوچند میشود. هر سال لباسهای عیدی به خانواده تهیه میکردم؛ ولی امسال به علت اقتصاد ضعیف لباس خریده نمیتوانم!»
صلاحالدین یکی از شهروندان کابل میگوید: «فقر و بیکاری است، بازار گرم نیست. دکانداران ما را خدا انصاف بدهد! هر چه به چیزی بیشتر نیاز داشته باشیم، به همان اندازه بهایشان بالا میرود، خودم برای گرفتن یک بادام و پسته حدود ششدکان را گشتم؛ چون قیمت بودند، خلاصه هرکس اندازهی جیبش میخرد!»
مسعوده رحمانی