خانه / فرهنگ و هنر / ترازوی طلایی / تا ثيرگذاري زبان عربی بر زبان فارسی دری
تا ثيرگذاري زبان عربی بر زبان فارسي دری

تا ثيرگذاري زبان عربی بر زبان فارسی دری

( این بحث شناخت از تاریخ زبان عربی و فارسی دری است ، به هیچ وجه ربطی با دین ندارد)

قسمت دوم  :

هنگامی که اعراب با شمشیرهای بران خویش به این سوی مرز ها ( ایران قدیم ) تاختند و بر آن سر شدند تا قلمرو سیاسی خویش را وسعت بخشند ، دو تمدن بزرگ در دنیا وجود داشت كه این دو تمدن بزرگ  باعث رنج  اعراب  باديه نشين بودند .   (تمدن ایران قدیم و تمدن روم شرقی ) اعراب باديه نشين  به طمع چور وچپاول به سمت اين دو تمدن تاختند . با رسيدن پای شمشیر بدستان تازی به این بر مرز ها ، از خون مردم اين خطه آسيا راه انداختند ؛ كندم آرد كردند و نان پختند . آمرانه بر این سرزمین امر راندند  وداشته هاي علمي ، سياسي و فرهنكي اين مرزوبوم را به آتش کشیدند . فرهنگ و زبان نو پای ( نبطي )  را بر  زبانهای این مرزو بوم ارجعیت دادند و با تغییر دادن دین این سرزمین – از زرتشتی به اسلام – راه های عبور برای رسیدن به اهداف سلطه جویانه ی خويش را باز كردند . بعد از تسلط کامل اعراب و گرفتن قدرت این نواحی ، گفتن و نوشتن به زبان نبطي  در جامعه فارسی گوي ايران قديم،  امری قطعی شد. باید مردم این سرزمین بدان  مي نوشتند و تکلم  مي كردند . بعضی از خراسانیان که خود را به اعراب نزدیک می دانستند و بنا به دلایلی کوشش کردند تا خدمتگذار سلطه گران جدید باقی بمانند ، زبان نبطی را زبان گویشی خویش ساختند . دانشمندان زيادي در آن زمان به نبطی نوشتند  و کوشیدند تا نبطی راجایگزینی برای زبان پارتی و سرياني  داشته باشند .

در جهان عرف بر آن بوده است که فاتحان و امپراتوران هميشه در جنگ هاي خود به امور سياسي و اقتصادي توجه داشتند، اما سيطره ي فرهنگي و سيطره ي زباني را  بر ملت ها  تا رسیدن پای  فاتحان عرب به سرزمین ایران قدیم ، از هیچ فاتح و یا امپراتوری دیگری سر نزده است که  بعداز تسخير كشور ها، زبان و فرهنگ خود را بر آن مردم بقبولانند ؛ زبان و ملیت مردم آن كشور  را نیز تغیر دهند. این كارفقط از اعراب سرزده است .

اعراب خود یک جمع بادیه نشین بودند که نه با رسم الخط آشنایی چندانی داشتند و نه  زبان کاملی در آن خطه وجود داشته است. چنان که بار ها توسط دانشمندان ما گفته آمده است ، زبان عربی ، زبان ناقصی بوده که در قرن هشتم با آمدن اِعراب ــ آن هم به پیروی از زبان سریانی و به گوشش شخصی بنام سگاوندی (سجاوندی) از منطقه یی بنام لوگر در خراسان قدیم ( افغانستان امروزی)  ـ كه  اعراب خود آن را نیز با قومش عجم (لال ـ گنگ ) نامیده اند ـ توانست قد بر افرازد .   زبا ن نبطی تا سه قرن تنها زبان در حیطه ی ایران قدیم با قی ماند و مردم این سرزمین بدان تکلم نمودند . باز گشت به زبان پارسی دری سه قرن به درازا کشید. تا زمانی به گفته تاریخ سیستان : “یعقوب لیث صفاری از جنگ برگشته بود و شاعران برایش قصیده خواندند . چون او عالم نبود ، درنیافت . محمد ابن وصیف سگزی حاضر بود و دبیر رسایل او بود و بدان روزگار نامه ی پارسی نبود و یعقوب  گفت : ” چیزی که من اندر نیابم چرا باید گفت.” چنان شد که در دم محمد ابن وصیف سگزی قصیده یی به این مطلع سرود :

ای امیری که امیران جهان خاصه و عام 

بنده و چاکر و مولای و سگ بند و غلام  

یعقوب در سال ۲۵۴ هجری قمری زبان پارسی را زبان رسمی کشور ساخت و ملازمان دربار بدان ارج گذاردند . پس از یعقوب هم سامانیان و آل بویه زبان پارسی را گسترش دادند.

با در نظر داشت کارکردهای سگاوندی و دیگران می توان گفت : زبان عربی تا علامت های سگاوندی مشکلات زیادی را با خود داشته است . اختلاف مذاهب نیز برسر چگونه خواندن و چگونه برداشت نمودن از زبان عربی بوده است.

بعضی از دانشمندان دین باور می گویند:” زبان عربی ، زبانی است که گویا خداوند بدان تکلم نموده استـ ” [۱]البته با این باور زبان عربی را کامل دانسته و معتقدند که زبان پارسی نیز با آمدن زبان نبطی به سرزمین های ما ، زبان کاملی شده است . آیا زبانی که کمتر از یک قرن عمر کتبی داشته است می توانسته است  بر زبان های دیگر نفوذ چشم گیر داشته باشد؟ آیا زبانی که خود سردچار سردرگمی های مورفولوژی ( واژه شناسی)  و سنتکس ( ساختمان جمله )  زبانی بوده است ، چگونه می تواند بر زبانی که سه هزار سال قدامت داشته است ، تاثیر گذار باشد.

این را باید خاطر نشان ساخت که اعراب تا قرن پنجم میلادی ادبیات مکتوب نداشته اند  و بیشترینه بر ادبیات منقول پرداخته وادبیات منقول شان همان اساطیری است که از زبان عرب باقی مانده است.

   امپراتوری  ایران قدیم  كه از بحر الجزایر تا رود سند و از اقیانوس هند تا خزر امتداد داشته است را می توان از حکومت های قابل توجه تاریخ بشری دانست.

در زمان ساسانیان نیزمردم ایران قدیم از علم بهره های فراوان داشتند. مردم ایران قدیم چنان به فراگرفتن دانش علاقمند بودند که اردشیر بابک سفارش کرد تا از هند و چین  کتاب آوردند و ترجمه کردند. برزویه طبیب نیز از همان سلاله بود که به هندوستان رفت کتاب پنچه تنتره را با خود به خراسان آورد و از سانسکریت به زبان پهلوی برگرداند. بعد ها این کتاب توسط ابن مقفع وزیر دربار سعد ابن احمد سامانی به عربی ترجمه شد.

بعضی از نویسنده گان ، زبان فارسی را مدیون زبان عربی میدانند . چنین تفکراتی بر می گردد به گم آگاهی شان از تاریخ زبان فارسی دری و فارسی میانه و نیز فارس باستان . تاریخ زبان فارسی را میتوان بیشتر از سه هزار سال تخمین زد که این بحث را در قسمت پیدایی زبان پارسی مشرح خواهم ساخت.

شبه جزیره عربستان علاوه بر ضعف شدید معنوی ،از محرومیّت جغرافیائی نیز برخوردار بوده است .  ادب و زبان عربی نیز بیشترینه از غیر عرب ها تاثیر پذیر شد تا ارزش و اهمیت یافت . این زبان از صورت یک زبان قومی و محلی ـ فهلویات ـ  به یک زبان مهم جهانی تبدیل شد و اهمیت  مشارکت موثر غیرعرب ها به ویژه خراسانیان بوده که گسترش کم نظیری یافته است. آثار بی شماری در زبان نبطی باموضوعات گوناگونی از دانشمندان خراسان قدیم ( ابن سینا ؛ ذکریای رازی ؛ غزالی و دیگران ) در دست داریم  که بر این حرف صحه می گذارد آثار ناب شان را هنوز هم به زبان عربی در دسترس داریم.

تاریخ خود گواه است که اعراب تا زمان خلافت اموی ها به اصل کتاب خوانی و کتاب سازی توجه ی نداشتند . این اصل را از مصریان و ایرانیان آموختند و کتابت خود را نیز بر دوش این قوم نهادند.

ابن خلدون بزرگ ترین جامعه شناس و مورخ عرب است که او درباره اعراب این چنین مینویسد:

عرب ها ذاتا ویرانگر بودند و ضد تمدن.”[۲]

داکتر عبدالاحمد جاوید در ” تاریخ ادبیات زبان پارسی دری ” چنین می نگارد :

” اعراب از صنایع و حرف جز آنچه لازمه ی زنده گی روز مره بود نمی دانستند ؛ در زناشویی عادات زشت و عجیبی داشتند ؛ به اوهام وخرافات از قبیل وجود غول معتقد بودند.”[۳]

او در جای دیگری خط عرب راچنین معرفی می کند :

” درجاهلیت خط وکتابت بین عرب ادنانی رواج نداشت و بیشتر آنان امی بودند. “

ادامه دارد …

دوکتور عبدالکریم سروش ” قرآن کلام محمد “ص” است ” سخنرانی ، پرگار “قرآن رویاهای پیامبر؟” [۱]

مقدمه تاریخ طبری چاپ مصر برگ ۲۱[۲] داکتر عبدالاحمد جاوید ؛ تاریخ ادبیات فارسی دری (از آغاز تا عهد مغول) ؛ بخش نخست ؛ برگ ۱۳ و ۱۴ . [۳]

از : مصلح سلجوقی

۲۸ مارچ ۲۰۱۷

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*