خانه / سیاست / تحلیل ها و دیدگاه ها / پوتین و ایده دنیای عاری از بلوک

پوتین و ایده دنیای عاری از بلوک

ولادیمیر پوتین را از جهتی،‌ پرقدرت ترین مرد روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی می دانند؛ زیرا هم او بود که توانست بسیاری از میراث های مثبت و مفید شوروی پیشین را دوباره برای مردمش زنده کند و حیثیت سیاسی و اجتماعی روسیه را در سطح بین المللی، تجدید کرد.

ده هزار سرباز روسیه به مناسبت هفتاد و یکمین سالگرد پیروزی این کشور بر آلمان نازی در جنگ جهانی دوم در رژه نظامی در میدان سرخ مسکو شرکت کردند.
انواع جدید جنگ افزارهای روسیه از جمله تانک ها، پرتابگر موشک و جنگنده‌ها نمایش داده شد.
جنگنده ها، بمب افکن های سنگین و هلیکوپترها، از جمله هواپیماهایی که در جنگ روسیه در سوریه مورد آزمایش بوده اند بر فراز میدان سرخ پرواز کرده اند.
در این رژه ۱۰ هزار نیروی نظامی و ۱۳۵ زره پوش شرکت داشتند و سامانه دفاع موشکی “اس-۴۰۰” موشک های میان برد اسکندر و ۷۱ هواپیما به نمایش گذاشته شد.
در شهر های دیگر روسیه و در پایگاه نظامی روسیه در سوریه نیز رژه نظامی برگزار شده است.

ولادیمیر پوتین؛ رئیس جمهوری روسیه ضمن سخنرانی در این مراسم گفت که مردم شوروی با شکست دادن آلمان نازی برای کشورهای دیگر آزادی آوردند.
او از کشورهای دیگر خواست که با روسیه در بنیاد نظام امنیت بین المللی عاری از بلوک با هدف مقابله با خطر عمومی تروریزم همکاری کنند.

اگرچه برگزاری اینگونه مانورهای در روسیه به رهبری پوتین، بی سابقه نیست؛ اما به نظر می رسد که تقویت، استمرار و گسترش آن در سال های اخیر، پیام مشخصی دارد و نشان می دهد که روسیه برای عرض اندام به عنوان یک قدرت بلامنازع در عرصه بین المللی، آماده می شود.

در این میان، نقش ولادیمیر پوتین؛ رییس جمهوری این کشور، کاملا محسوس و برجسته است.
او هم در گذشته و هم در سخنرانی امروزش، آشکارا قدرت جهانی امریکا را زیر سؤال برد و برای تشکیل جهانی عاری از بلوک، فراخوان داد.

ولادیمیر پوتین را از جهتی،‌ پرقدرت ترین مرد روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی می دانند؛ زیرا هم او بود که توانست بسیاری از میراث های مثبت و مفید شوروی پیشین را دوباره برای مردمش زنده کند و حیثیت سیاسی و اجتماعی روسیه را در سطح بین المللی، تجدید کرد.

بسیاری به این باور اند که در طول مدت ریاست جمهوری مدودف بر روسیه نیز که پوتین به ظاهر نخست وزیر دولت مدودف محسوب می شد،‌ چیزی از قدرت وی کاسته نشد؛ زیرا در سیاست مدرن، اگر بخشی قابل اعتنا از قدرت را حضور فزیکی و مؤثر در دستگاه دیپلماسی، شکل می دهد، بخش دیگری از آن را محبوبیت همگانی و در واقع سلطه بر قلوب و اذهان تشکیل می دهد.

پوتین با وجود آنکه عملا با روی کار آمدن مدودف از راس هرم قدرت، حذف شد؛ اما همچنان تکیه گاه بسیاری از مردمی بود که تصور می کردند تنها اوست که می تواند روسیه بعد از شوروی را به گونه ای مدیریت کند که بتواند بار دیگر رؤیای ابرقدرت شدن در معادلات بین المللی را برای روسیه مدرن، عینیت ببخشد.

از سوی دیگر، غرب و به ویژه امریکا در سال های اخیر، نزدیکترین بازوها و متحدان روسیه در خاورمیانه،‌ آسیای میانه و اروپای شرقی را به چالش کشیده و این امر، به نوعی تنگ تر کردن حلقه قدرت روسیه نیز محسوب می شود و پوتین این موضوع را به خوبی درک می کند.

به عنوان نمونه، ایران و سوریه از متحدان نزدیک روسیه در خاورمیانه و خاکریز دفاعی و حفاظتی منافع این کشور در برابر عوامل و عناصر غربی به حساب می آیند که هم اکنون از سوی غربی ها تحت فشارهای فزاینده قرار دارند.

در مورد سوریه نیز روس ها موضع سرسختانه ای اتخاذ کرده اند و تاکنون دست کم مانع حمله مستقیم امریکا به این کشور شده و همواره مواضع حکومت اسد را تقویت کرده اند.

به نظر می رسد تجریه لیبی برای روس ها عبرت خوبی در زمینه حمایت از متحدان خود در منطقه گردید. در آن مورد، روسیه با حمله ناتو موافقت تلویحی کرد؛‌ اما عملا چیزی در برابر این موافقت به دست نیاورد و در واقع یکی از بازنده های اصلی بحران لیبی، روسیه بود.

لیبی، یکی از بزرگترین شرکای اقتصادی و تسلیحاتی روسیه در عرصه نفت و انرژی و فروش تسلیحات بود که در اثر حملات کوبنده و ویرانگر ناتو و شورش های داخلی سقوط کرد و بدین ترتیب یکی از سنگرهای مهم روسیه از سوی غرب، اشغال شد.

در آسیای میانه نیز اقدامات بلندمدت و پنهانکارانه ای از سوی غرب به رهبری امریکا در جریان است تا این بخش مهم از آسیا، از کنترل روسیه خارج شده و به آنچه هم اکنون در افغانستان جریان دارد، همسو شود.

اروپای شرقی نیز همه ساله تحت تاثیر امتیازات قدرت های اروپایی متاثر از امریکا قرار می گیرد و در پی نوعی انفصال از وابستگی سنتی خود به روسیه در زمینه های انرژی و دیگر داد و ستدهای اقتصادی و تجاری است؛ اما در این راستا بسیار محتاطانه عمل می کند؛ زیرا هنوزهم روسیه قدرت به چالش کشیدن آسان این کشورها را داراست و از طرفی، نیروهای خاص در درون این کشورها برای حمایت از مواضع و صیانت از منافع روسیه را در اختیار دارد.

مواضع رسمی پوتین، در سال های اخیر پر است از حمله بر قدرت سیاسی- نظامی- اقتصادی غرب در جهان و این،‌ نشان می دهد که پوتین در صدد ایجاد آرایشی تازه در برابر غرب در همه ابعاد است و مانورهای میدان سرخ، آشکارا این مدعا را تایید می کند که روسیه در پی قبولاندن این امر به جهانیان است که از قدرت کافی برای رهبری این آرایش تازه برخوردار می باشد.

محمدرضا امینی- خبرگزاری جمهور

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*