خانه / فرهنگ و هنر / پرسش‌ها و پاسخ‌ها / گفت‌وگو با سید طیب جواد، سفیر افغانستان در روسیه فدراتیف

گفت‌وگو با سید طیب جواد، سفیر افغانستان در روسیه فدراتیف

گفت‌وگو با سید طیب جواد، سفیر افغانستان در روسیه فدراتیف

کابل/۴جدی/فرهنگستان

از روابط دیپلوماتیک افغانستان با روسیه بیشتر از صد سال می‌شود. افغانستان در این مدت سفر پرفراز و نشیب با دولت های روسیه داشته استقلال افغانستان آغاز فصل جدید سیاسی، فرهنگی ، اقتصادی و دیپلماتیک بین این دو کشور در دوستی بود؛ که می‌توان از تعیین مرز های شمال افغانستان نام برد.

در روابط تجاری میان أفغانستان و سال‌ها فعال بوده و از لاجورد افغانستان تا گندم روسیه مبادله‌های شده‌است . روسیه اولین کشوری بود که استقلال افغانستان را به رسمیت شناخت و دست دوستی با افغانستان دراز کرد. از آن زمان تا امروزسفارت افغانستان در روسیه فعالیت می‌کند و تا اکنون نماینده های سیاسی متعددی ازدولت افغانستان در روسیه معرفی شده‌اند .
اخیرن دولت جمهوری اسلامی أفغانستان دیپلومات مجرب ، سید طیب جواد را به عنوان سفیر أفغانستان در فدراتیف روسیه معرفی کرده است .برای آشنایی بیشتر با سید جواد طیب سفیر افغانستان در روسیه ، گفت‌ وگو کرده‌ام:

– از کودکی تان بگویید، در کجا تولد شده اید و دوران کودکی تان را در کجا سپری کردید؟
– من در قندهار تولد شدم. مکتب را در لیسه استقلال تمام کردم و از رشته حقوق  از دانشگاه کابل فارغ شدم. در دوران کودکی، زمستان ها را در هوا و فضای گرم و پر محبت خانواده در ولایت های قندهار و باقی سال را در کابل سپری می‌کردم؛ زیرا پدرم مرحوم میرحسین شاه استاد پوهنتون کابل بود و اکثرن زمستان ها را در قندهار و باقی ایام را در کابل می‌گذراندیم. کابلِ آن روزگار، شهر زیبا و جهان وطنی بود که خاطرات خوب و خوش  مکتب استقلال و شهرم را دارم.

–  در دوران مکتب چه می‌خواستید در آینده شوید؟
– مکتب را در لیسه استقلال آغاز کردم و از نوجوانی علاقمند خبرنگاری بودم، چون فکر می‌کردم در این کار، هم نویسندگی و نوشتن جا دارد و هم زمینه سفر به خارج از کشور میسر خواهد شد. در نوجوانی هر دوی این ها را می پسندیدم.

– در نوجوانی به علاوه این‌که درس می‌خواندید به ورزشی، موسیقی، نقاشی و یا چیزی مثل این ها علاقه داشتید؟
– بیشتر علاقمند سفر مخصوصا سفر به اطراف افغانستان بودم که خوشبختانه این فرصت همرای پدر کلانم برایم میسر شد تا به گوشه های مختلف افغانستان سفر کنم. این سفر ها، چشم ما را که از کابل آرام و زیبا می آمدیم به فقر و غربت مردم در پهلوی زیبایی های طبیعی کشور آشنا کرد. سفر های شمال افغانستان در کرانه های رود آمو و مرکز افغانستان بامیان و دشت ناور و ارزگان، افق دید مرا بازتر کرد. به همین خاطر نام کتاب آخرم «نخستین فلامینکو در سمنگان» است که یادآور یکی از آن سفر های شیرین است. علاقمندی ام از طفولیت بیشتر به نویسندگی و شعر بود. به همین ترتیب اولین داستان کوتاه ام وقتی که هنوز شاگرد بودم، در «رادیوی مجله» که یکی از بهترین برنامه های ادبی رادیو افغانستان بود، نشر شد و باعث تشویق بیشترم شد تا در این مسیر به راه خویش ادامه بدهم.

– دانشگاه را کجا خواندید و بهترین خاطره دوران دانشگاهی تان اگر یاد تان است بگویید؟
– از رشته حقوق و علوم سیاسی پوهنتون کابل فارغ شده ام و بعد از این که به آلمان رفتم، دوباره رشته حقوق را در دانشگاه ویلهمز در شهر مونستر آلمان خواندم و بعد که به امریکا مهاجر شدم از دانشگاه گولدن گت امریکا در رشته مدیریت مدرک کارشناسی ارشد گرفتم. همچنان دکتورای افتخار از دانشگاه ارگوسی، واشنگتن در رشته مدیریت بین المللی دارم.

– چه شد که سیاست و دیپلوماسی را انتخاب کردید؟
– آمدنم به سیاست نسبتا تصادفی بود. علاقمندی اصلی ام به حقوق و خبرنگاری بود. در زمان که اتحاد جماهیر شوروی سابق در حال تغییر و آسیای میانه درگیر تحول و بحران بود، در پهلوی کار اصلی در رشته حقوق در سانفراسیکو، یک سلسله مقاله ها را به بی بی سی لندن می نوشتم. وقتی حادثه ۱۱ سپتامبر اتفاق افتاد، دوباره به وطن برگشتم و وارد سیاست شدم. به این ترتیب دلبستگی و سرگرمی اصلی ام در طی بیست سال آخر، سیاست و دیپلماسی شد.

– الگوی تان  در دنیای سیاست کی است، اگر الگویی دارید؟ در کنار این که خود تان الگوی بسیاری هستید.
– آسان نیست که یک نفر را الگوی کامل بگویم. جهان کثرت گرای ما پُر از چهره های تابان در سیاست است. در مجموع شهامت و پایمردی نلسون ماندلا، قاطعیت اوریبی رییس جمهور پیشین کلمبیا و آرمان گرایی مرحوم غازی امان الله خان را بیشتر می پسندم.

– نخستین فعالیت های سیاسی تان را از کجا و چگونه آغاز کردید؟
– یکی از ویژگی های کشور های جهان سوم این است که به محض این که دست راست و چپ خود را می شناسید، خواسته و یا ناخواسته پا به سیاست می گذارید. علاقمند فعالیت های سیاسی بودم مثل همه جهان سومی ها. در کشور های پیشرفته تر، معمولا مردم بیشتر متوجه رفاه اقتصادی خود، خانواده و کشور هستند، تا پرداختن به سیاست. این وجوه و امتیاز جوانان کشور های جهان سوم با جوانان کشور های پیشرفته تر است. اگر بتوان آن را فعالیت سیاسی گفت، بیشتر از راه نوشتن و تحلیل بوده است.

– به کدام حزب سیاسی ارتباط داشته بودید، و یا دارید؟
– متاسفانه به دلیل داشتن روح نبستا ناآرام و آزاد در طول عمر حتی در جوانی هم، در قالب هیچ حزب و یا نهاد سیاسی نگنجیده ام و عضویت هیچ حزب سیاسی را نداشته ام، اما با گروپ ها و احزاب سیاسی که در مورد آزادی بیان، دموکراسی، رفاه اجتماعی و تامین امنیت با من همفکری داشته اند، همکاری داشته ام.

– در باره زندگی شخصی بپرسم، آیا ازدواج کرده اید؟
بله ازدواج کردیم. خانمم شمیم جواد، فعال حقوق بشر و رییس و موسس یک بنیاد خیریه بنام «آینده» است.
– چند فرزند دارید؟
– یک فرزند دارم، ایمان جواد که در رشته روابط بین الملل درس خوانده است.

– دوست دارید فرزند تان در آینده چه راهی را در پیش بگیرد، به اصطلاح عام «چه کاره شود» ؟
دوست دارم فرزندم کار و مسلکِ را انتخاب کند که خودش علاقمند آن است. پسرم در رشته حقوق بین المللی تحصیل کرده اما در رشته کمپیوتر کار میکند و فعلا متخصص برنامه ریزی برای کمپیوتر است.

خود تان را در آینده در کجا می‌بینید؟
– امید من این است که آینده خود را در یک افغانستان آرام و آباد در یک خانه گگ خورد و عادی یکجا با خانواده خود یا در وادی سبز ارغنداب قندهار و یا هم در دره زیبای فولادی بامیان در یک جای سبز و آرام افغانستان ببینم. امیدوارم که سعادت آن میسر شود. امید دارم.

– چند اثر دارید و نوشته های تان بیشتر در مورد چه است؟
– نوشته ها و مقالاتی بی شمار از این قلم چاپ شده است. سه کتاب مدون نوشتیم. کتاب نخست به انگلیسی، در مورد «چالش های بازسازی در افغانستان» است که بیشتر برای تدریس در پوهنتون ها مورد استفاده قرار میگیرد. کتاب دوم به فارسی، بنام «نانش دهید و ایمانش مپرسید»، در مورد عرفان، مدارا، محبت و تصوف در فرهنگ ما است و کتاب سوم به سه زبان فارسی، پشتو و انگلیسی، بنام «نخستین فلامینکو در سمنگان»، است که در مورد شعر و ادب افغانستان و شعر هسپانیه نگاشته شده است.

– چه برنامه به مسوولیت جدید تان به حیث سفیر افغانستان در مسکو  دارید؟
– برنامه های گسترده را برای بهبود عرضه خدمات برای افغان های که در روسیه تشریف دارند، روی دست دارم. انکشاف مزید سطح روابط دو کشور در همه عرصه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی از اولویت های کاری ام اند. قرار است، جزییات تمام این برنامه ها در مشورت و همکاری نزدیک با افغان های مقیم روسیه تکمیل شوند و به منصه اجرا گذاشته شوند.

– کلام  آخر تان به مردم و کسانی که این مطلب را می خوانند، چیست؟
پیامم برای دوستانی که در روسیه تشریف دارند، اینست که:
هموطنان عزیز و گرانمایه، بسیار خوشحال هستم که سعادت خدمتگذاری برای شمت فرهیختگان، برایم میسر می شود. بسیار علاقمندم تا تعداد زیاد شما را مخصوصا فرهنگیان، دانشجویان، هنرمندان، سرمایه گذاران، جوانان و پیش کسوتان را در روسیه ببینم و در پرتو مشوره های شما خدمات بهتر را برای تان ارایه نماییم و در راه انکشاف مزید سطح روابط با روسیه از رهنمایی ها و مشوره های شما استفاده کنیم. چشم به راه دیدار همه دوستان هستم. با ما یاور و همکار باشید.

خبرنگار فرهنگستان از کابل
سمیع صدیقی

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*