خانه / خانواده / اطفال / آنها که از مهر جاماندند

آنها که از مهر جاماندند

وقتی ملیکا (نام مستعار) به دنیا آمد، پدر و مادرش به دولت ایران خبر ندادند. چند سال پیش از آن، وقتی برای گرفتن مدرک اقامتی برای فرزند دیگرشان رفته بودند، در اداره اتباع برخورد خیلی بدی دیده بودند. به آنها گفته شده بود که کاری غیر از زاییدن و آوردن “نان خور اضافی” بلد نیستند.

ملیکا بدون مدرک ماند و از زمانی که به سن مدرسه رسیده، تا حالا که ۱۴ ساله است، باید هر سال به اداره اتباع برود و توضیح بدهد که چرا خانواده اش مدرک دارند و او ندارد. امسال به او گفته اند برود آزمایش ژنتیک بدهد که ببینند آیا واقعا دختر همان خانواده است یا نه.

تا همین دو سال پیش کودکان افغان فاقد مدرک شناسایی، بخت چندانی برای ثبت نام در مدارس دولتی ایران نداشتند.

اما پس از دستور رهبر ایران در بهار ۹۴، دولت برنامه‌هایی را برای شناسایی، ساماندهی و ثبت نام این کودکان به راه انداخته است.

توفان توییتری “از مهر جا نمانند” و وعده وزیر آموزش و پرورش جدید ایران که هر چه در توان دارد برای ثبت نام این کودکان خواهد کرد، هم اشاره‌ای بود به سرنوشت هزاران هزار کودک بی مدرک افغان.

سید محمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش هفته پیش در توییت دیگری گفت که به وعده‌اش عمل کرده و ۳۷۰ هزار کودک افغان و خارجی امسال ثبت نام شده‌اند. او گفته: “در تلاشیم آنها که نتوانسته اند مدرک برسانند هم جا نمانند”.

هیچ مرجع رسمی دیگری برای تایید یا رد این آمار وجود ندارد، با این حال حتی اگر این رقم دقیق باشد، باز هم فعالان حقوق کودک می گویند که خیلی‌ها امسال از مهر جا مانده‌اند.

نمونه‌اش هم هشتگ #احمدآبادمستوفی که چند روز پیش در توییتر داغ شد. یکی از کاربران نوشته: “با هزار دردسر برگه آبی بگیر، مدرکت رو تمدید کن، کلی رفت و آمد کن، کلی تحقیر شو، آخرش هم جواب نه بشنو، لطفا دریابید.”

گذر از هفت خوان
مریم حیدری فعال حقوق کودک است. او حالا دو سال است که در اتریش زندگی می‌کند، اما می‌گوید خودش در کودکی، به دلیل نداشتن مدرک اقامتی در ایران، نتوانسته در مدرسه دولتی درس بخواند.

او می‌گوید روند ثبت نام افغان‌های فاقد مدرک شناسایی، آنقدرها که در وعده‌ها و شعارها دیده میشود ساده نیست. این کودکان در مهلتی که اداره اتباع تعیین می‌کند، باید به دفاتر کفالت بروند و کارت حمایت تحصیلی (برگه آبی) بگیرند.

معمولا این مهلت بسیار کوتاه است، مثلا آنگونه که خبرگزاری ایسنا نوشته، مهلت امسال از ۱۸ تا ۳۱ تیر بوده که وقتی دو پنجشنبه و جمعه را از آن کم کنیم، می‍ماند ده روز.
مریم حیدری که در سال‌های گذشته، با چند نهاد حامی حقوق کودکان در ایران همکاری داشته، می‌گوید خیلی از پدر و مادرهای افغان، مخصوصا آنها که گرفتار پیدا کردن یک لقمه نان هستند، یا اصلا از آغاز این روند خبر نمی شوند و یا هم وقتی خبر می شوند که دیر شده است.

اما تنها مطلع شدن از آغاز توزیع برگه‌های آبی، کافی نیست. دفاتر کفالت اول باید مطمئن شوند که این کودکان واقعا افغان هستند. اگر این کودکان سندی برای اثبات افغان بودن خود داشته باشند که هیچ، اما اگر نداشته باشند، تا سرپرستشان برای آنها از سفارت یا کنسولگری های افغانستان تذکره بگیرد (که خودش هم روندی چند هفته‌ای است)، مهلت ثبت نام در خیلی از مدارس تمام شده. بماند که بعد از گرفتن تذکره افغانی، این بچه‌ها باید آزمایش کامل سلامت هم بدهند.
‘هماهنگ نیستند’
سهیلا (نام مستعار) فعال حقوق کودک در ایران، می‌گوید که امسال هم خیلی از کودکان افغان فاقد مدرک از مدرسه جا ماندند. او و همکارانش کار ثبت نام تعدادی از کودکان بی‌سرپرست یا بدسرپرست افغان را دنبال می‌کردند. او می‌گوید که تقریبا بیشتر این کودکان در نهایت ثبت نام نشدند.

او هم همان مهلت کوتاه و روند طولانی و پیچ در پیچ برای گرفتن برگه آبی را عامل اصلی می‌داند. البته موارد دیگری هم مانع ثبت نام این کودکان شده که به گفته او دلیل عمده آن عدم هماهنگی کافی میان اداره‌های مسئول بوده است.

مانند زمانی که بعد از گرفتن برگه آبی برای چند نفر از این کودکان به آموزش و پرورش یکی از نواحی تهران مراجعه می‌کنند، اما مسئول مربوطه، نه از بخشنامه جدید خبر داشته و نه می‌دانسته که برگه آبی چیست.

سهیلا شهریه‌های سنگین مدارس را عامل دیگری می‌داند که باعث هر سال باعث می‌شود تعداد زیادی از کودکان افغان از رفتن به مدارس دولتی محروم شوند، حتی آنهایی که مدرک اقامتی معتبر دارند.

دولت ایران اعلام کرده که پرداخت شهریه برای دانش آموزان افغان اجباری نیست، اما این فعال حقوق کودک می‌گوید که مدرسه‌ها در زمان ثبت نام به عناوین مختلفی مانند کمک به مدرسه یا «خودگردانی»، از دانش آموزان پول می‌گیرند.

مسلم است که دانش آموزان ایرانی هم مجبور می‌شوند چنین پول هایی بدهند، اما برآمدن از عهده پرداخت آن برای خانواده‌هایی که به عنوان مهاجر غیرقانونی در ایران زندگی می‌کنند، دشوار و حتی ناممکن به نظر می‌رسد.

فاطمه یکی از آنهاست که می گوید برای فرزندش برگه آبی گرفته، اما چون نتوانسته قبض ۳۰۰ هزار تومانی برق مدرسه را بپردازد، فرزندش را ثبت نام نکردند.

حسن هم می‌گوید کارگر جوشکاری است و نان آور یک خانواده ۵ نفره. مدرسه برای ثبت نام دو فرزندش ۴۰۰ هزار تومان خواسته است.

یکی از کاربران توییتر با هشتگ #احمدآبادمستوفی و #ازمهرجانمانند نوشته: «بچه باید بره کار کنه، با زباله گردی پول دربیاره تا بتونه شهریه مدرسه را بده تا پشت نیمکت مدرسه خیلی شلوغ بشینه».

مدارس خودگران
اما بازماندن از ثبت نام در مدرسه دولتی، پایان همه چیز نیست.

نهادهای غیردولتی زیادی در ایران هستند که برای کودکان افغان کلاس‌های درس برگزار می‌کنند. بعضی‌هایشان با همان کتاب‌های مدارس دولتی و همان برنامه درسی.

مدارس خودگران افغان‌ها هم هستند که البته در سال‌های اخیر فعالیتشان محدودتر از گذشته شده است. دولت ایران این مدارس را به رسمیت نمی‌شناسد اما عملا کاری هم به کارشان ندارد. تعداد دقیق این مدارس مشخص نیست.

مریم حیدری خودش در یکی از همین مدارس خودگران درس خوانده و هم بعدها درس داده است.

از او می‌خواهم در مورد مدارس خودگرانی که می‌شناسد کمی توضیح بدهد. می‌گوید نامشان را در گزارشت ننویس، در عوض از نهادهای ایرانی اسم ببر، مثل خانه کودک، امداد جهان، انجمن حامی، انجمن حمایت از کودکان کار و خیابان.

با خنده ادامه می‌دهد: “ببین چقدر ما آنجا ترسیدیم. مدارس خودگران آخرین امید آن بچه هاست”.

۲۲ سپتامبر ۲۰۱۷

فواد مسیحا

منبع : بی بی سی

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*