خانه / فرهنگ و هنر / ترازوی طلایی / «بانوی رود نیل» فلم جدید عتیق رحیمی

«بانوی رود نیل» فلم جدید عتیق رحیمی

شاعرانه‌گی و نمایش آنتاگونیسم قومی

حسین دانش – فلم‌ساز و منتقد سینما، سویدن

چهل و چهارمین جشنواره بین‌المللی فلم تورنتو در کانادا در بخش (سینمای معاصر دنیا) با فلم «بانوی رود نیل» ساخته‌ی جدید عتیق رحیمی فلم‌ساز افغانستان افتتاح شد.

عتیق رحیمی این بار برای ساخت فلم نه به سراغ رمان‌های خودش بلکه به سراغ رمانی با همین نام نوشته «اسکولستیک موکاسونگه» نویسنده آفریقایی رفته و فلم‌نامه آن را نوشته است. این رمان قبلاً جایزه ادبی (رنودو) را در فرانسه دریافت کرده بود.

عتیق رحیمی در خصوص علت انتخاب موضوع  نسل‌کشی در روآندا برای ساخت فلمش گفت: «همیشه دوست داشتم که زمانی فلمی درباره آفریقا بسازم. حوادث سال‌های جنگ داخلی در افغانستان و کشتار و ویرانی آن، همیشه در ذهنم با کشتار روآندا در همان دوره گره خورده بود. دوست داشتم یک روایت انسانی را تصویر کنم و از این رو رمان خانم «موکاسونگه» را به فلم‌نامه بدل کردم.»

فلم جدید عتیق رحیمی نه روایت مستقیم جنگ روآندا بلکه بنیان‌های بروز جنگ را روایت می‌کند. قصه‌ی فلم در یک مکتب کاتولیک و شبانه‌روزی بلژیکی در «کیگالی» پایتخت روآندا می‌گذرد. جایی که دخترانی با ترکیب قومی بیش‌تر(هوتو) و فقط ۱۰ درصد از قوم (توتسی) درس می‌خوانند. این دختران موظف‌اند به زبان فرانسوی حرف بزنند، آموزش‌های برتر شدن را ببینند و یا باید جز زنان نخبه‌ی باشند که به ازدواج مردان ثروتمند طبقه حاکم از قوم (هوتو) درآیند. آن‌ها قرار است به شهروند نخبه و یک مسیحی خوب بدل شوند. دخترانی که می‌خواهند آینده‌ی رها و پر از امید داشته باشند اما زنده‌گی آن‌ها در تضاد‌های ریشه‌دار اجتماعی و سیاسی شکل گرفته است.

خانم «شارلوت کاریزاگی» یکی از سرمایه‌گذاران و تهیه‌کننده‌گان فلم عتیق رحیمی می‌گوید: «شخصیت‌های این فلم، دختران دبیرستانی (لیسه) می‌باشند که در جست‌وجوی رهایی و شکستن تابو‌هایی‌اند که در آن قفل شده‌اند. آن‌ها می‌خواهند رها باشند تا بدن و سرنوشت خود را به دست بگیرند. درعین حال این فلم یک فلم سیاسی است. فلم عتیق می‌تواند سازوکار خشونت را در همه جنگ‌هایی از این دست تفسیر کند.»

«شارلوت» درباره انتخاب عتیق رحیمی برای کارگردانی این فلم گفت: «کار عتیق رحیمی از ظرافت و حساسیت خاصی برخوردار است. او درد بی‌وطنی، تبعید و جنگ را می‌داند. عتیق به تراژدی‌های تاریخ معاصر، ظلم مردان، نقش ایدیولوژی و منشای خشونت آگاه است. نگاه عمیق او به مسایل برایم مهم بود. عتیق تمام خصوصیات را برای تطبیق این رمان خوب به یک فلم تأثیرگذار دارا بود.»

آنتاگونیسم قومی

مکتب کاتولیک در فلم «بانوی رود نیل» در واقع محل نمایش جامعه‌ی طبقه‌بندی شده قومی است که می‌تواند آدم‌ها را به طبقه حاکم و محکوم تقسیم کند. بخشی از دختران فلم «بانوی رود نیل» در فصل باران، با آرزوها، دوستی‌ها، نفرت طبقاتی و خشونت نژادی روبه‌رو می‌شوند. مردم «توتسی» توسط حاکمیت قومی «هوتو» به طور معمول سوسک‌های جامعه خوانده می‌شوند. هژمونی قومی به حدی ریشه دوانده که حتا باید بینی مجسمه‌ی یک قدیسه، بینی از نژاد اصیل و یا همان قوم باشد. هیچ بینی دیگری ارزش انسانی ندارد. فلم جامعه‌ی را نشان می‌دهد که چگونه می‌تواند نسل‌کشی در آن شکل بگیرد. جامعه‌ای که ذهن ایدیولوژیک و قوم‌محور با تکثیر خشونت در صدد حذف دیگران، کشتن و مجبور ساختن آن‌ها به فرار از کشور هستند. «بانوی رود نیل» تصویری را ارائه می‌کند که می‌تواند خطر یک آنتاگونیسم قومی را تشریح کند. خطری که در آخر فلم با اعدام و قتل عام به نسل‌کشی در روآندا می‌انجامد.

جامعه در فلم جدید عتیق رحیمی در قالب تولید تمایز و نفرت و در بستر طبقاتی خود، برجسته و بازتولید می‌شود و سویه‌های آنتاگونیسمی و ایدیولوژیک به خود می‌گیرد. این تمایز قومی، نژادی و طبقاتی چیزی است که در جهان امروز هم هر روز بازتولید می‌شود و از امریکا تا اروپا در قالب جریان ضد مهاجر موج می‌زند. خارجی‌ها، کله سیاه‌ها و آن‌هایی که سفیدپوست نیستند در مواردی همان سوسک‌هایی تلقی می‌شوند که جای‌شان در میان نخبه‌ها نیست.

فلم جدید عتیق رحیمی نشان می‌دهد که یک جامعه‌ی آرام چگونه می‌تواند ناآرام و بدل به یک کابوس وحشت‌ناک شود. در این میان عنصر ایدیولوژی، خودبرتربینی قومی و نژادی و عنصر استعمار، شکل‌دهنده و اجرا کننده این کابوس می‌تواند باشد. این کابوس می‌تواند در روآندا، افغانستان، یوگوسلاوی سابق، عراق، سوریه یا جایی دیگری دردنیا اتفاق بیفتد و یا افتاده باشد. مکتب کاتولیک در فلم با آموزه‌های دینی و تبلیغ ارزش‌های قوم و نژاد می‌تواند نوع دیگری از مراکز مغزشویی باشد که در قالب مدارس مذهبی در بسیاری از کشورهای درگیر جنگ بنیان گذاشته می‌شود.

عتیق رحیمی، حوادث روآندا را بستری برای بیان دیدگاه‌های خودش درباره جنگ و ریشه‌های بروز آنتاگونیسم در نظر داشته است. او چه قبول کند و یا نه، وضعیت گذشته و حال افغانستان هم بخشی از دغدغه فکری او در این فلم بوده و بر آن انگشت گذاشته است. صحنه‌ای در فلم است که «پاسکال گریگوری» در نقش مرد مشکوک بلژیکی- فرانسوی که دانش‌آموزان مکتب کاتولیک را با گذشته‌ی نژادی و تاریخی‌شان آشنا می‌سازد، یک‌باره با لباس و شال افغانی ظاهر می‌شود و موسیقی متن افغانی نیز فلم را همراهی می‌کند و یا در صحنه دیگر و تصویری از دستمال گل سیب. این ویژه‌گی‌های نامتجانس با فضای روآندا، از سوی فلم‌ساز بیش‌تر عمدی است تا به تماشاگر بفهماند که داستان و حوادث فلم او با گذشته و حال افغانستان به نوعی گره خورده است.

واقع‌گرایی و شاعرانه‌گی

فلم «بانوی رود نیل» انعکاس همه‌ی حوادث گسترده در رمان نیست بلکه جوهره‌ی آن است. به گفته خانم «موکاسونگه» نویسنده رمان، عتیق رحیمی پایبند فضای کلی و واقع‌گرایی موجود در رمان است، ضمن این که می‌گوید: «او نوعی شاعرانه‌گی و ظرافت عجیبی را در اجرا و تصویر به کار برده است.»

به باور نگارنده، عتیق رحیمی از نظر شاعرانه‌گی در این فلم به توصیف دنیای معصومیت پرداخته است. معصومیتی که گاهی به تابلوی نقاشی پرکنتراست، خیره‌کننده و نمادین بدل می‌شود. «تیری اربوگاست» مدیر فلم‌برداری فلم هم به خوبی و زیبایی توانسته است نگاه سینمایی عتیق رحیمی را با تصاویر قدرت‌مند خود به نمایش بگذارد.

عتیق رحیمی هم‌چنین در صحنه‌ای از فلم، علاقه و اثرپذیری خود را از «ژان ویگو» فلم‌ساز چپ فرانسوی که به شاعر آنارشیست سینما معروف بود نشان داده است.  «ژان ویگو» در تمام عمر خودش چهار فلم ساخت که تاثیر زیادی بر سینمای موج نو فرانسه گذاشت. در فلم «نمره اخلاق صفر» محصول ۱۹۳۳ صحنه‌ی از «جنگ بالش‌ها و پرها» میان دانش‌آموزان مکتب در خوابگاه وجود دارد که منجر به شورش علیه بزرگ‌تر‌ها، معلمان و سیستم حاکم می‌شود. صحنه‌ی «جنگ بالش‌ها و پر‌ها» در فلم «بانوی رود نیل» هم بین دختران مکتب اتفاق می‌افتد. دخترانی که غرق شادی، شوخی و آرزوی رهایی هستند اما نمی‌دانند که در این سیستم چی در انتظارشان است.

تجربه با بازیگران بومی و تدوین‌گر نامزد اسکار

عتیق رحیمی در فلم «بانوی رود نیل» به جز «پاسکال گریگوری» بازیگر فرانسوی که در نقش معلم یا تاریخ‌شناس مکتب کاتولیک ظاهر شده است، بیش‌تر از نابازیگران آفریقایی استفاده کرده است. از میان بیش از ۸۰۰ نفری که در روآندا برای انتخاب بازیگری نام‌نویسی کرده بودند، او ۲۰ نفر را انتخاب و با ایجاد ورکشاپ بازیگری در شهر «کیگالی»، آن‌ها را به مدت بیش از سه ماه برای بازی در فلم آموزش داد.

بازیگران فلم او، تجربه‌ی کار با عتیق را جز بهترین تجربه‌شان در روآندا دانسته‌اند. «آلبینا» دختر جوان قبل از شروع تصویربرداری و هنگام خواندن داستان اشک می‌ریزد و با بغض می‌گوید: من در آن دوره دردناک متولد نشدم، اما خوشحالم که در فلمی درباره کبودی‌های سرزمینم بازی می‌کنم. من این فلم و نوع روایت آن را دوست دارم.»

تدوین فلم جدید عتیق رحیمی را «هرو دو لوز» تدوین‌گر نامدار فرانسه‌ای انجام داده است.

«دو لوز»  قبلاً تعدادی از فلم‌های «رومن پولانسکی» از جمله فیلم «پیانیست» او را تدوین کرده بود و برای همان فلم نامزد جایزه اسکار شد.

پرداختن به ویژه‌گی‌های تدوین «بانوی رود نیل» فرصت دیگری را می‌طلبد اما «دلوز» تدوین‌گری است که به راحتی تدوین هر فلمی را نمی‌پذیرد. ظرافت تدوین این فلم نشان می‌دهد که عتیق رحیمی تجربه‌ی یک کار خوب با او را داشته است.

قابل یادآوری است که قبلاً در سال ۲۰۰۴ فلمی با نام «هتل روآندا» به کارگردانی «تری جورج» با موضوع نسل‌کشی در روآندا ساخته شده بود. فلمی که نامزد چند بخش در مراسم اسکار شد اما به دلیل نگاه هالیوودی، مورد توجه جدی منتقدان قرار نگرفت. فلم «هتل روآندا» یک روایت دلهره‌آور و فلم پرهزینه بود. فلم «بانوی رود نیل» که در اولین روزهای نمایش در جشنواره تورنتو، توجه منتقدان را جلب کرده است در واقع روایت انسانی، اندیشه‌محور و شاعرانه دارد. مارک کیسر منتقد سینمایی در نشریه (وریته) نوشته است:

«روایت هالیوود از روآندا، روایت ناجی‌گونه بود، اما ما اکنون با یک فلم جدی و پرسش‌برانگیز از نظر انسانی و یک فلم خوب از نظر قدرت سینمایی روبه‌رو هستیم.»

منبع : روزنامه هشت صبح

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*